فرصتی به درازای نیم روز برای اندیشیدن به انتخاب

بهترین انتخاب آن است که افراد به دور از هیاهو و شوهای انتخاباتی کاندیداها و هوادارانشان، برای ساعتی باخود خلوت کنند و بیاندیشند که از میان گزینه های پیش رو، کدام یک کارایی بیشتری می تواند داشته باشد و با کدام یک امید رسیدن به شرایط ایدئال و یا حداقل نزدیک به آن، وجود دارد. برای چنین خلوت و اندیشه ای فرصتی وجود دارد به درازای نیم روز.


فصلی نو -پدرام ئیلانی- روزنامه نگار


انتخاب مناسب ترین گزینه برای نمایندگی مجلسی که باید قانون گذار باشد، نه شعار می شناسد و نه القاب فراوانی که به کاندیداهای یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نسبت می دهند. مناسب ترین انتخاب هیچ گونه تناسبی با شعارهای آنچنانی که از سوی کاندیداها و طرفدارانشان به گوش می رسد ندارد و اینگونه هیاهوهای رسانه ای و مردم فریب، تنها به منظور ایجاد موج های احساسی و جذب آراء کاربرد دارد، نه چیز دیگر!
بهترین انتخاب آن است که افراد به دور از هیاهو و شوهای انتخاباتی کاندیداها و هوادارانشان، برای ساعتی باخود خلوت کنند و بیاندیشند که از میان گزینه های پیش رو، کدام یک کارایی بیشتری می تواند داشته باشد و با کدام یک امید رسیدن به شرایط ایدئال و یا حداقل نزدیک به آن، وجود دارد. برای چنین خلوت و اندیشه ای فرصتی وجود دارد به درازای نیم روز.
این روزها شعارهای بسیاری سر داده می شود و از سوی کاندیداها به مردمی که در امروزشان مانده اند، نوید فردا و فرداهایی بهتر داده می شود، گویی به نظر می رسد که کاندیداها و طرفدارانشان قادر به اعجاز و معجزه هستند! یکیشان خود را انقلابی می خواند، دیگری مردمی، آن یکی نماینده اصلاحات و این یکی خدمتگذار.
نگارنده در این مطلب قصد حمایت از هیچ کاندیدایی را ندارد و تنها به تشریح شرایط موجود و گرایشات فکریِ تئوری و عملیاتی کاندیداها و هوادارانشان پرداخته است، ضمن اینکه تاحدی این مطلب به مرور تاریخچه انتخابات در ادوار گذشته و دلایل رسیدن به زمان حال، گریز خواهد زد.
در این انتخابات چهار کاندیدای مطرح وجود دارد.
نادر منتظریان، گزینه نهایی جریان اصولگرایی که با حمایت های ستار هدایت خواه و شورای اصولگرایان پا به عرصه انتخابات نهاده است. وی در کارنامه خویش دارای پست های امنیتی متعددی بوده و بسیاری از طرفداران وی اصولگرایانی هستند که پیشتر ستارهدایت خواه از حمایت آنها برخوردار بوده است، ضمن اینکه وی از مقادیری آراء طایفه ای نیز بی نصیب نبوده است.
نادر منتظریان در بروشورهای تبلیغاتی خویش با شعارهای متعددی برای نخستین بار پا به عرصه انتخابات گذاشته است. از این شعارها می توان به بحث های معیشتی، حمایت از هنر و هنرمندان بلاخص موسیقی و توجه ویژه به جایگاه زنان اشاره کرد. اما این شعارها با توجه به جریان فکری حامی وی، تا چه میزان می تواند محقق شود؟ جریان فکری حامی منتظریان همان اصولگرایان افراطی، آن هم از جنس پایداری هستند که به مدت ده سال عرصه هنر و موسیقی را چنان زمین گیر نمود که حاصل آن چیزی جز افزایش روزافزون موسیقی های زیرزمینی و افول موسیقی اصیل ایرانی و پاپ نبود، به شکلی که در آن دوران سخیف ترین انواع موسیقی در زیرزمین ها تولید شد و ضربه وارد شده به موسیقی به حدی شدید بود که تا به امروز نیز موسیقی نتوانسته است جایگاه سابق خود را در میان هنرهای موجود به دست آورد. تفکرات حاکم بر دانشگاه ها و سازمان ها و همچنین نوع نگاه به زنان، به گونه ای در این دوران مهلک بوده که جز خفقان، اضطراب، تفکیک های جنسیتی و بگیر و ببندهای متعدد نمی توان چیزهای دیگری را به یاد آورد. یقیناً به همین دلایل بود که در خصوص مجالس نهم و دهم و همچنین دولت های یازدهم و دوازدهم، مردم به اصولگرایان “نه” گفتند، زیرا که شهروندان ابداً تمایلی به برگشت به روزهای گذشته نداشتند و با شعارهایی همچون به عقب باز نمی گردیم، اصولگرایان را از گردونه سیاسی، چه در مجلس و چه در دولت حذف کردند! هرچند که اصولگران افراطی ساکت ننشستند و با اقدامات تلافی جویانه ای همچون بالاروی از دیوار سفارت خانه ها و بزرگ نمایی نقاط ضعف های دولت و مجلس، تمام تلاش خود را به کار بستند تا این دو قوه نتوانند به درستی نقش کارکردی خود را ایفا نمایند. آنها از سویی با زشت و جنگ طلب نشان دادن چهره ایران در مجامع بین المللی سبب شدند تا همیشه بهانه ای برای تحریم های روزافزون برعلیه ایران وجود داشته باشد و هرچه دولت و مجلس تلاش در جهت صلح داشته اند را یک شبه بر باد دهند و از سویی دیگر نیز با تخریب دولت و مجلس نزد افکار عمومی داخلی به شهروندان القاء کنند که بدون حضور ما، سنگ به روی سنگ نمی ماند! اما تیم رسانه ای نادر منتظریان شاید قدر ترین تیم رسانه ای موجود در میان چهارکاندیدای فعلی به حساب آید، زیرا که توانسته از چهره ای که مورد حمایت اصولگرایان افراطی همچون ستاره هدایت خواه است، شخصیتی منتقد و اصلاح طلب بسازد که برای هنر، موسیقی، جایگاه زنان و معیشت مردم قادر به تلاش است و با چنین عملکردهای رسانه ای مردم دوران تاریک اصولگرایان و پایداری ها را از یاد ببرند.
اکنون باری دیگر گروه فشار و اصولگرایان افراطی با ردصلاحیت های گسترده نامزدهای انتخاباتی و همچنین نمایندگانی همچون علی مطهری توسط شورای نگهبان، سودای آن دارند که باری دیگر مجلس و دولت را به کنترل خویش درآورند و با ایجاد سیستمی با شعار “انقلابی” ، همچون گذشته مدیریت را به شیوه دلخواه به دست گیرند!
مهدی روشنفکر، اصولگرایی که برای دومین بار پا به عرصه انتخابات نهاده است. اولین حضور وی در انتخابات به اصرار و حمایت ستار هدایت خواه صورت گرفته بود و هدایت خواه سوگند یاد کرده بود که از وی حمایت تام نماید، اما پس از مدتی هدایت خواه سوگند خود را به فراموشی سپرد و با حضور در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، اقدام به فریب روشنفکر و هوادارانش کرد. روشنفکر از حمایت طایفه ای نسبتاً مناسبی برخوردار بود و ستار هدایت خواه با به میدان کشاندن وی، گمان می کرد که می تواند آراء رقیب دیرینه اش غلام محمد زارعی را درهم شکند، زیرا که زارعی در طایفه روشنفکر از اقبال بالایی برخوردار بود و شکست این آراء پیروزی هدایت خواه را تضمین می کرد. هدایت خواه آن روزها گمان می کرد که چه روشنفکر به نفع وی کنار برود و چه در عرصه بماند، بخت با وی یار خواهد بود! اگر روشنفکر به نفع وی کنار می رفت که با آراء بسیار بالایی بر کرسی مجلس تکیه می داد و اگر کنار نمیرفت به دلیل پایگاه ثابت رای اصولگرایان بازهم به مجلس راه می یافت، چون آراء رقیب را دوشقه کرده بود! به هرحال مهدی روشنفکر در صحنه انتخابات ماند و اجازه نداد بیش از آن بازیچه جریان اصولگرایی شود و در انتخابات جایگاه سوم را بدست آورد، ستار هدایت خواه نیز برای بار دوم از مردم بویراحمد و دنا “نه” شنید و نتوانست بر کرسی مجلس تکیه دهد.
اما اکنون مهدی روشنفکر برا دومین بار با شعار “وحدت” پا به میدان نهاده است، اگر چه این بار نیز نتوانست از حمایت اصولگرایان برخوردار شود، اما همچنان به آراء طایفه ای خود امیدوار است و تیم رسانه ای وی با حداکثر توان مشغول فعالیت است و خود او نیز در محافل مختلف به سخنرانی مشغول است.
محمد بهرامی، کاندیدایی که برای سومین بار پا به عرصه انتخابات نهاده است. وی خود را اصلاح طلب می داند و از حمایت بخشی از اصلاح طلبان برخوردار است. در خصوص اصلاح طلب بودن و نبودن وی حرف و حدیث های بسیاری وجود دارد که در این نگاره نمی گنجند و به مختصری از آنها اشاره می شود. محمد بهرامی سابقه شهردار بودن شهر یاسوج را در کارنامه خود دارد و در دوران شهرداری وی، تحولات بسیاری در مورفولوژی شهری یاسوج بوجود آمده و این تحولات تا حد بسیاری جنبه مثبت داشته است. پیش از حضور بهرامی در عرصه انتخابات سال نود، سابقه ای از اصلاح طلبی در کارنامه وی دیده نمی شود. وی از فعالان ستاد و دفتر ستار هدایت خواه که از بزرگان اصولگرایی و پایداری بویراحمد و دنا به حساب می آید، بوده است و همین امر اصلاح طلب بودن وی را به چالش کشانده است. درباره وی گفته شده که برای نخستین بار با نقشه قبلی ستارهدایت خواه پا به عرصه انتخابات گذاشته است، البته این موضوع توسط محمد بهرامی رد شده و وی معتقد است که این موضوع تهمتی از سوی رقبایش است، با این حال فعالیت درون ستادی و حمایت های وی از ستار هدایت خواه انکار ناشدنی هستند. وی در اولین دوره حضور خود در انتخابات، جایگاه سوم را بدست آورد و در دوره دوم جایگاه وی از سوم به چهارم تنزل پیدا کرد، با این حال وی و تیم رسانه ای اش معتقد اند این بار بخت با آنها یار بوده و با شعار “راه روشن فردا” برای سومین بار اقبال خویش را می آزماید. گفتنی است که از زمان حضور وی در انتخابات و عدم حمایت بزرگان اصلاحات از وی، یک دودستگی عریان در اردوگاه اصلاح طلبی بوجود آمده است. این در حالی است که بخشی از شورای اصلاحات و احزاب اصلاح طلب نیز در ادوار قبل از وی حمایت هایی داشته اند و اکنون هم همچون گذشته این دودستگی وجود دارد. عده کثیری از اصلاح طلبان شورای اصلاح طلبان را شورایی خودخوانده و معامله گر دانسته اند و حاضر به تمکین از این شورا نبوده و نیستند.
غلام محمد زارعی، نماینده فعلی مردم شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی و کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات این مجلس. وی در شانزده سال گذشته همواره در میان نامزدهای انتخاباتی حضور داشته است، در تمامی این ادوار ستارهدایت خواه رقیب اصلی زارعی به شمار آمده است. در دو دوره اول اقبال با وی یار نبود و همواره جایگاه دوم را پس از ستارهدایت خواه داشت، اما در دور سوم با اختلاف بسیار زیادی از رقیب خویش پیشی گرفته و سکان نمایندگی مجلس را به دست می گیرد. نخستین دوره نمایندگی وی در مجلس شورای اسلامی هم زمان می شود با ورود پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و وضع تحریم های بین المللی ظالمانه علیه ایران. زارعی در دوران اول نمایندگی اش برخلاف همکار پیشین خود ستار هدایت خواه، بیش از آنکه پشت تریبون مجلس بایستد و سخنرانی های آنچنانی کند، وزرا و مسئولان را به حوزه انتخابیه خود می کشاند و محرومیت را به آنها نشان می هد و با اقداماتی عملیاتی سعی بر توسعه عمرانی و زیرساختی این حوزه می نماید. زیرا وی راه برون رفت از محرومیت و توسعه را ایجاد زیرساخت های عمرانی دیده است، ضمن اینکه شعارهای انتخاباتی وی نیز اکثراً حول محور توسعه زیرساختی و عمرانی بوده است. عدم توسعه راه ها و خدمات عمرانی و بهداشتی، پیش از این دوران سبب شده بود تا کارخانه ها و حوزه های تولیدی و خدماتی با مشکلات بسیار زیادی در حوزه ترانزیتی مواجه باشند و همچنین خیل عظیمی از روستائیان به شهرها مهاجرت کنند و بسیاری از جوانان نیز به کلان شهرها کوچ کنند که با رفع مقداری از این محرومیت ها، بسیاری از مشکلات حل شد. زارعی در چهارمین دوره کاندیداتوری نیز به دلایلی از جمله اقبال فراوانی که میان روستانشینان و مردمی که توسعه عمرانی، زیرساختی و بهداشتی را به چشم خود دیده بودند، توانست بر رقبای خویش برای بار دوم پیشی بگیرد و به تلاش جهت رفع محرومیت در روستاها و نقاط مختلف شهری ادامه دهد. همچنین به دلیل حمایت های وی از اصلاح طلبان، بسیاری از اصلاح طلبان نیز به وی پیوسته و زارعی بخش عضیمی از پایگاه رای خود را مدیون اصلاح طلبان است. اگر چه وی هیچگاه خود را اصلاح طلب معرفی نکرده است، اما حمایت های وی از اصلاح طلبان را نمی شود نادیده انگاشت! اکنون نیز برای پنجمین بار کاندیدای مجلس شورای اسلامی شده و با شعار “خدمت ادامه دارد” در این عرصه حضور دارد. تیم رسانه ای غلام محمد زارعی در عرضه و نمایش خدمات و فعالیت های وی، نتوانسته است بهره برداری کافی را داشته باشد و همین امر سبب شده است که عملکرد وی کمرنگ تر از آنچه که باید جلوه نماید. با این حال گویا آنها نیز چون دیگر رقبا در تلاش هستند که مردم را متقاعد کنند.

لینک کوتاه خبر:

https://faslejonoob.ir/?p=11396

ارسال دیدگاه


نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

تصویر روز: