فصلی نو،اقتصادنیوز نوشت:‌ تابستان سال ۹۳ بود که در جریان برگزاری همایش خروج از رکود، رئیس جمهوربه طور مستقیم دو خودروساز بزرگ کشور را مورد نقد قرار داد. تابستان سال ۹۳ بود که در جریان برگزاری همایش خروج از رکود، رئیس جمهور پشت تریبون این همایش قرار گرفت و به طور مستقیم دو خودروساز بزرگ […]

فصلی نو،اقتصادنیوز نوشت:‌ تابستان سال ۹۳ بود که در جریان برگزاری همایش خروج از رکود، رئیس جمهوربه طور مستقیم دو خودروساز بزرگ کشور را مورد نقد قرار داد.

تابستان سال ۹۳ بود که در جریان برگزاری همایش خروج از رکود، رئیس جمهور پشت تریبون این همایش قرار گرفت و به طور مستقیم دو خودروساز بزرگ کشور را به بار نقد خود قرار داد و آنها را متهم که اجازه نمی دهند رقیبی در کنار آنها قرار گیرد و دست به دامن اعضای دولت برای جلوگیری از ایجاد قطب سوم تولید شده اند. چند روز بعد بود که اکبر ترکان سخن از قطب سوم خودروسازی به میان آورد و در حالی که تکلیف مذاکرات هسته‌ای هنوز مشخص نشده بود گفت که قرار است بندر چابهار را به سومین مرکز خودروسازی کشور تبدیل کند. در ابتدا عنوان شد که از بزرگان صنعت خودرو دنیا در این قطب استفاده خواهد شد و دولت هیچ گونه سرمایه گذاری نخواهد کرد اما چندی که گذشت ترکان اعلام کرد منتظر است نتیجه مذاکرات نهایی شود تا بتواند بزرگان خودرو دنیا را به چابهار بیاورد و از آنها بخواهد برای بازارهای منطقه و داخل به تولید خودرو بپردازد.

افشای این تصمیم شورای عالی مناطق آزاد کافی بود تا برخی کارشناسان از ورود دولت به صنعت خودرو زبان به گلایه باز کرده و او را متهم به دخالت در بازار خودرو کنند. از نظر آنها دخالت دولت تنها این نیست که ماموران خود را به بازار بفرستد و گرانفروشان را مواخذه کنند بلکه هوو آوردن برای صنایع نیز نوعی دخالت در بازار و تولید رقابتی است و نباید چنین اقدامی از سوی دولت صورت گیرد. با این حال مشاور رئیس جمهور اصرار دارد تا چابهار را به سومین مرکز تولید خودرو ایران تبدیل کند در حالیکه برخی کارشناسان معتقدند این بندر می تواند با توجه به نزدیکی به هندوستان و آبهای گرم جنوب می تواند به پایگاه تولید و صادرات محصولاتی چون فولاد و آلومینیوم تبدیل شود.

ترکان هیچ گونه مشخصاتی از قطب سوم ارائه نکرده و معلوم نیست کدام برند خودروسازی را قرار است وارد این عرصه کند، چه محصولاتی را برای کدام بازار به تولید برسانند و سرمایه مورد نیاز ایجاد این کارخانه از چه طریقی جذب خواهد شد؟

کرمان و قطب سوم

از سویی دیگر منتقدان بر این باورند که قطب سوم خودروسای کشور سال هاست از سوی بخش خصوصی در ارگ جدید بم ایجاد شده و صنایع خودروسازی کرمان در این منطقه شکل گرفته است. مجموعه کارخانه های بم خودرو، کرمان خودرو، راین خودرو و مدیران خودرو چهار کارخانه خودرو هستند که به عنوان زیر مجموعه گروه خودروسازی کرمان مشغول فعالیت بوده و در طی دو دهه فعالیت خود توانسته اند محصولاتی به یاد ماندنی را به تولید برسانند. کرمان موتور مجموعه ای است که به طور مستقیم از تحریم ها آسیب دیده و اگر محدودیت های بین المللی نبود چه بسا می توانست امروز کرمان را در حد و اندازه های جاده مخصوص در صنعت خودرو معرفی کند.

کرمان موتور از نظر برخی کارشناسان اقتصاد سیاسی نظیر سعید لیلاز، یک پدیده در صنعت خودرو کشور به شمار می آیند و هم اکنون در این صنعت صاحب بازار شده اند. ۱۰ درصد بازار کشور به لحاظ تولید در دست مجموعه کرمان موتور است که در حال حاضر فقط به تولید خودروهای چینی می پردازد.

طعم تلخ تحریم‌ها

این شرکت که وابسته به یک موسسه خیریه در استان کرمان است در سال های نخست فعالیت خود با دوو کره جنوبی قرارداد تولید خودرو به امضا رساند و عرضه محصولاتی نظیر دوو سی ال و و دوو ماتیز را در ایران شروع کرد و توانست بازار خوبی را برای خود فراهم آورد. پس از آنکه جنرال موتورز آمریکا سهام دوو را خرید کرمان موتور شامل تحریم های این کشور شد و رابطه اش با شرکت دوو عملا به پایان رسید.

گروه خودروسازی کرمان با اعمال این تحریم ها به سراغ بزرگان خودروسازی کره ای و آلمانی رفت و در دولت اصلاحات با توجه به بهبود روابط با دنیا توانستند محصولاتی از هیوندایی و فولکس آلمان را به تولید برسانند. همکاری کرمان موتور با فولکس سبب شد تا استاندارد تولید خودرو در این شرکت دگرگون شوند و مدیران این گروه خودروسازی با اصول تولید خودروهای استاندارد در حد و اندازه های خودروسازان آلمانی آشنا شوند. تولید این محصولات کره ای و آلمانی در کرمان موتور رونق داشت که با توجه به روی کار آمدن دولت نهم و دهم و اعمال تحریم های غرب علیه کشورمان این خودروساز شرق کشور مجبور شد طعم تلخ تحریم ها را یک بار دیگر بچشد و به دنبال شریک جدید تجاری خود باشد.

چین چگونه خودروساز شد

از سال ۲۰۰۲ که چین رسما با تاسیس شرکت چری راه خود را در صنعت خودرو آغاز کرد، برخی شرکت ها خودروساز در این شرکت به وجود آمدند تا جایی که امروز مجموع تولید آنها به ۲۴ میلیون دستگاه در سال می رسد و عملا چین را به عنوان بزرگترین خودروساز دنیا ظرف ۱۵ سال تلاش تبدیل کرده است.

مدیران کرمان موتور در سال های تحریم به سراغ خودروسازان گمنام چینی رفتند و در حالی که مشتری ایرانی با تردید به محصولات چینی نگاه می کرد توانستند ظرف هشت سال بازار مساعدی را برای خودروسازان چینی در ایران به وجود آورند تا جایی که امروز چند برند معتبر این کشور با خودروسازان ایرانی همکاری کرده و برخی خطوط تولید را چینیزاسیون کرده اند. مدیران کرمان موتور معتقدند که چینی ها از آنها تولید استاندارد خودرو را که یادگار آلمان هاست فرا گرفته اند و وارد کارخانه های مادر خود در چین کرده اند.

در چنین شرایطی با توجه به لغو تحریم ها کرمان موتور نیز به دنبال شرکای قدیمی خود است تا بلکه بتواند به روزهای اوج خود بازگردد. این خودروساز مجددا مذاکراتی را با دوو آغاز کرده و قصد دارد در صورت جلب رضایت سهامدار آمریکایی تولید محصولات دوو را دوباره در ایران آغاز کند. از سویی دیگر مذاکرات فولکس واگن با کرمان موتور شروع شده و به نظر می رسد با توجه به منتفی شدن همکاری فولکس با ایران خودرو، کرمان موتور بتواند بخشی از محصولات فولکس آلمان را در ایران به تولید برساند.

قطب چهارم صنعت خودرو ایران کجاست؟

اما به غیر از کرمان، صنعت خودرو ایران دارای یک قطب چهارم هست. شعبه ایران خودرو مشهد امروز تا جایی توسعه پیدا کرده که توانسته به دومین واحد تولید برخی محصولات ایران خودرور نظیر سوزوکی، هایما، پژو ۴۰۵ و پژو پارس تبدیل شود. این کارخانه یکی از بزرگترین واحدهای تولیدی خودرو در کشور است که با سرمایه گذاری های ایران خودرو طی سال های گذشته خراسان رضوی را به یکی از قطب های تولید خودرو و قطعات وابسته تبدیل کرده است.

حال سوال اینجاست که با وجود چنین قطب های خودروسازهای مشاور ارشد رئیس جمهور چگونه نام کارخانه ای همه چیزش روی هواست را قطب سوم گذاشته است.

اصولا چه اصراری است که ما قطب سازی کنیم و اشتباهی که در فوتبال لیگ برتر انجام دادیم و به بهانه قطب سازی دو باشگاه پرطرفدار را از جریان قهرمانی خارج کردیم و قطب هایی بدون تماشاگر به وجود آوردیم که کمکی به فوتبال کشور نکرد.

به نظر می رسد حال که سه قطب خودروسازی در کشور شکل گرفته دولت بهتر است به فکر فضا سازی و ایجاد زیرساخت های لازم برای همین سه برند خودروسازی باشد و اجازه دهد تا این سه خودرو ساز بزرگ روند رو به رشد خود را طی کرده و با بزرگان صنعت خودرو قراردادهای لازم را منعقد کنند.

ایران خودرو پیشتاز قراردادها

در این میان شرکت ایران خودرو با انعقاد قرارداد پژو پیشتاز قراردادهاست و توانسته تکلیف خود را برای آینده خود روشن کند اما سکوت عجیب سایپا و کندی این شرکت در یافتن شریک تجاری کیلومتر ۱۵ جاده مخصوص را از کیلومتر ۱۴ عقب انداخته است.

سایپا انگار قصد دارد کماکان به تولید پراید بپردازد و از ورد محصولات جدید غافل است. البته پارس خودرو به عنوان یکی از زیر مجموعه های این شرکت طی ماه های اخیر توانسته خودرو ساندرو را به عنوان نسل دوم ال۹۰ تولید کرده و روانه بازار کند اما این شرکت هنوز شریک جدی تجاری برای خود نیافته و نتوانسته قرارداد جدیدی را به ثبت برساند. گفته می شود سایپا قرار است همکاری خود را با رنو گسترش دهد و به مانند مدل پژو قراردادی را با رنو به امضا رسانده و این شرکت را به عنوان شریک اول خود انتخاب کرده و محصولات جدیدی را به تولید برساند. سایپا با تولید خودرو سراتئ همکاری خود را با کیا متور کره آغاز کرده اما نتوانسته این همکاری را قاعده مند کند و تکلیف خود را با این شرکت کره ای روشن کند.

اما داستان چابهار در این میان چه می‌شود؟

به نظر می رسد که چابهار در حد حرف باقی بماند و با توجه به پیچیدگی های صنعت خودرو نتواند عملا قطبی در صنعت خودرو در چابهار به وجود آید و این کارخانه عقیم بماند. ظرفیت تولید خودرو در ایران بالاست و ایجاد خطوط جدید خودرو به نفع خودروسازان تازه وارد نیست چون آنها مجبورند سرمایه گذاری عظیمی در خدمات پس از فروش به انجام رسانند که با توجه به رکود در بازارهای جهانی چنین امری سخت به نظر می رسد. قطب سوم خودروسازی در چابهار تنها به گرفتن یک زمین و زدن یک تابلو ختم خواهد شد و بعید به نظر می رسد خودروسازی حاضر باشد در این منطقه بکر به سرمایه گذاری برای تولید خودرو از صفر بپردازد و ترجیح خواهد داد تا با توجه به زیر ساخت های ایجاد شده از سوی سه خودروساز کشور همکاری جدید خود را در قالب همکاری با یکی از آنها به پیش ببرد.

چشم انداز چه می‌گوید؟

بر اساس سند چشم انداز توسعه ایران تا سال ۱۴۰۴ باید به تولید ۳ میلیون دستگاه خودرو دست یابد که تا کنون برای ۱/۵ میلیون دستگاه خودرو سواری ظرفیت سازی شده و برای نیمی دیگر نیز باید خطوط تولید ایجاد شود.

آنگونه که سیاستگذاران برنامه ریزی کرده اند از ۳ میلیون دستگاهی که تا ۱۰ سال آینده به تولید خواهد رسید یک میلیون دستگاه آن باید صادر شود. در حقیقت ظرفیت خودروسازی کشور باید به نقطه ای برسد که بتواند یک میلیون دستگاه خودرو را از طریق شبکه صادرات خودروسازان بزرگ و شرکای تجاری به سایر نقاط دنیا صادر کند. حال این یک میلیون دستگاه خودرو هم می تواند در کشورهای منطقه عرضه شود هم با توجه به کیفیت و برند آن حتی به کشورهای اروپایی نیز راه یابد.

بسته به آن دارد که کدامیک از خودروسازان بین المللی در فضای پساتحریم وارد بازار ایران می شوند و قادرند تا محصولی را به تولید برسانند تا از نظر قیمتی و کیفی در حد و اندازه محصولاتی که سایر خودروسازان در دنیا عرضه می کنند باشد.

آنگونه که در سند صنعت خودرو برای سال ۱۴۰۴ برنامه ریزی شده به ازای ۱۰ درصد از تولیداتی که در داخل کشور صورت می گیرد باید ۳۰۰ هزار دستگاه خودرو نیز وارد کشور شود تا بخشی از نیاز کشور در زمینه خودروهایی که ساخت داخل ندارند یا اصولا با سلیقه برخی از ایرانیان جور در نمی آید برطرف شود.

حال با توجه به این استراتژی جای این سوال باقیست که آیا سه قطب بزرگ تولید خودرو در کشور قادرند سالانه سه میلیون دستگاه خودرو به تولید برسانند یا اینکه سیاستگذار مجبور است در تولید دخالت کرده و خود به ایجاد قطبی دیگر در بند چابهار اقدام کند تا بتواند خلاء تولیدی را جبران کند؟