نقدی به حرکت غیر اخلاقی ضرب و شتم یک پزشک -دو دست؛ بینا گر یا ویرانگر
- شناسه خبر: 12087
- تاریخ و زمان ارسال: 17 تیر 1399 - 00:58
فصلی نو – بی مقدمه سر اصل موضوع برویم حادثه ای که در چند روز اخیر در مطب یکی از پزشکان به نام ،حاذق و دلسوز اتفاق افتاد در نگاه اول روایاتی که از آن اتفاق صورت گرفته شبیه فیلم های سینمایی هالیوودی و بالیوودی است اما کمی که به خود می آییم متوجه می شویم که روایت از یک فیلم نیست بلکه واقعه ای که در عالم خارج اتفاق افتاده است، حال نقبی بزنیم برگردیم به عقب زمانی که مردم در شهر یاسوج و حومه برای ویزیت یک پزشک حاذق فرسنگ ها را پیموده تمامی خطرات جادهای را به جان خریده در شهرهای اطراف شاید خیلی خوش شانس باشند در شیراز که یا به یاسوج نزدیکتر بود در اتاق مطب پزشکی به روی او باز شود و یا با بیتوته در خیابانهای اطراف بیمارستانی و درمانگاهی به دیدار آن پزشک محترم نائل گردد اما مدت هاست که خبر از آن مسافرت ها و دربدری ها نیست، شکر خدا نعمت ها بیشمار گردیده هر پزشکی با هر تخصصی ضمن حاذق بودن در دسترس است و بعضا شاید فاصله با مطب فلان پزشک به یک دقیقه هم نکشد، اما اما اما شوربختانه به همان مقدار که فاصله ها تا مطب ها و پزشکان حاذق کم شده فرسنگ های گذشته و راه های دور و دراز قسمت فرهنگ ها شده است اتفاق مقبوحانه ای که در مورد دکتر حسین ملک حسینی افتاد اولین اتفاق نبوده و با کمی حالت بدبینانه آخرین اتفاق هم نخواهد بود (البته امیدوارم دراتی شاهد چنین وقایعی نباشیم) این گذشت و آن هم نیز بگذرد اما موضوعی که نباید از آن غافل شد این است که در تاریخ بشریت قاعده ای وجود داشته و آن اینکه با ظهور تکنولوژی و در دسترس قرار گرفتن امکانات روز دنیا به تبع آن نیز فرهنگها تقویت یافته و شاهد تعالی و کمال فرهنگ بودهایم، یعنی آنکه تکنولوژی در خدمت فرهنگ بوده است غافل از اینکه این قاعده استثنایی هم دارد، استثنای آنرا به صورت موردی و مصداقی در شهر یاسوج به صورت گاه و بی گاه پیدا می کنیم، این استثنا به صورت یک ناهنجاری اجتماعی در طی سالیان اخیر نهادینه گشته و دور از ذهن است با این شرحی که وجود دارد این رفتارهای موهن دست از سر شهر ما بردارد.
اکنون همه ما وظیفه داریم به تقابل با این رفتارهای وهن آمیز که حاصلی جز ویرانی و حرکت قهقرایی به سوی محرومیت زایی ندارد برخیزیم و هر شهروند با دعوت به معروف در سطح جامعه می تواند در راستای احتراز از این ناهنجاری ها که مدخلی برای ورود به بن بست اقتصادی و فرهنگی شهرمان است قدم بردارد، لیک همه می دانیم یکی از شاخصه های توسعه متوازن اقتصادی رشد و تعالی متوازن فرهنگی است، حالیه ملهم از عنوان مطلب می توان قائل به تفصیل بود؛ دستی که صدها نفر را بینایی بخشید یعنی دست شفاگر و دستی که آن دسته شفادهنده را معیوب ساخت، به نظر شما کدام دست؟ قطع نظر از علت یا علل و منشأ وقوع حادثه اخیر هرچه بود و هرچه هست آن فعل مجرمانه قبیح و منسوخ است. شایان یادآوری است که چنانچه حقی ازان شخص ضارب ضایع و یا در معرض تضییع قرار گرفته بود صحیح آن بود به استناد اصل ۱۵۹ قانون اساسی که مشعر داشته مرجع رسمی تظلمات و شکایات دادگستری می باشد به دادگستری مراجعه می نمود نه پرتاب صندلی
حافظ ببر تو گوی فصاحت که مدعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد