فصلی نو ،محمد علی سجادی مطالب آورده شده از صفحه مجازی جناب آقای سجادیان که در پاسخ به سوال تعدادی از هم گروهی ها قید شده بود گرفته شده است. ازآنجاکه اکثریت مخاطبان وفعالین ازجوانان عزیزوبیشترنسل سوم وچهارم انقلاب هستند به عقب تر واوایل انقلاب برمی گردم بحث اصلاح طلب واصولگرابه سال های اول بعدازپیروزی […]

photo_2016-03-10_15-52-06-450x600yh (Copy)

فصلی نو ،محمد علی سجادی

مطالب آورده شده از صفحه مجازی جناب آقای سجادیان که در پاسخ به سوال تعدادی از هم گروهی ها قید شده بود گرفته شده است.

ازآنجاکه اکثریت مخاطبان وفعالین ازجوانان عزیزوبیشترنسل سوم وچهارم انقلاب هستند به عقب تر واوایل انقلاب برمی گردم
بحث اصلاح طلب واصولگرابه سال های اول بعدازپیروزی انقلاب اسلامی برمی گرددآنجا که درون حزب جمهوری اسلامی که در واقع
تصمیم گیر و همه کاره کشور بود بین نیروهای انقلابی و مسئول، اختلاف نظرها ظهور و نمود پیدا کرد و به دو طیف راست شامل آقایان بادامچیان ، زواره ای ، مرحوم پرورش و … و چپ شامل آقایان میرحسین موسوی ، کروبی ،خاتمی و … تقسیم شدند و کم کم مردم متوجه اختلاف سلیقه این افراد در زمینه های سیاسی و اقتصادی فرهنگی شدند به طوریکه طیف راست در تلاش بود تا میرحسین موسوی را از نخست وزیری کنار بزند و تلاش های زیادی هم کردند و حتی تصمیم گرفتند ایشان را به مجلس معرفی نکنند.
اما امام (ره) مداخله کرده و فرمودند در این شرایط حساس جنگ و انقلاب باید معرفی شود اما علیرغم شرایط انقلاب در آن ایام و احترام و کاریزمایی که امام داشت ۹۹ نفر از نمایندگان مجلس در اعتراض به این امر، به امام نامه نوشتند و صراحتاً بیان کردند که پس برای ما ۹۹پوزبند بفرست ومخالفت علنی خود رابه امام اعلام کردند
متعاقب آن و به دلیل همین نامه و موارد مشابه آن در انتخابات مجلس سوم جناح راست شکست سنگینی خورد و جناح چپ که به خط امام هم مشهور بود، اکثریت مجلس سوم را بدست گرفتند و تعدادی از اعضاء روحانیت مبارز مانند آقایان موسوی خوئینی ها ، شیخ شجاع حاج آقا کروبی ، امامی جمارانی ، مجید انصاری ،سیدمحمد خاتمی ، آیت الله بجنوردی از آن جدا شدند و مجمع روحانیون مبارز را تشکیل دادند وبه فعالیت سیاسی پرداختند .
همین طور تشکل های دیگر نیز مانند انجمن اسلامی معلمان ، انجمن اسلامی مهندسان ، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ، انجمن اسلامی مدرسان دانشگاه ها نیز با گرایش چپ و خط امام تشکیل و فعال شدند .
بین اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که قبل از انقلاب فعالیت می کرد هم اختلاف بوجود آمد و جناح راست آن مانند محسن رضایی و آیت الله راستی کاشانی از آن انشعاب کرده یا جدا شدند اما طیف چپ آن شامل آقایان مهندس بهزاد نبوی ، محمد سلامتی ، محسن آرمین و … به فعالیت خود و سازماندهی نیروهای چپ و خط امامی ادامه دادند.
در مجلس چهارم که مصادف با دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی بود به دلیل اینکه در مجلس سوم بین ایشان و طیف چپ درگیری و اصطکاک های زیادی به وجود آمده بود و رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای از ایشان حمایت و مخالفین را کسانی که چوب لای چرخ دولت می گذارند معرفی کرده بود ومضافاً اینکه ۸۰ نفر از نمایندگان مجلس هم با نظارت استصوابی رد صلاحیت گردیدند ، این طیف شکست خورد.
البته لازم به ذکر است این اولین انتخاباتی بود که بعداز فوت امام برگزار می گردید و اولین باری بود که نظارت استصوابی مطرح و پیاده گردید.
بعداز شکست طیف چپ و پیروزی طیف راست درانتخابات مجلس چهارم انتقاد و حمله این طیف به رئیس جمهور شروع شد و حتی در دور دوم، آقای احمد توکلی را مقابل ایشان کاندید کردند و رأی قابل توجهی هم آورد.
بعد از حملات شدید به دولت و کارشکنی برای آقای هاشمی استعفای آقای خاتمی از وزارت ارشاد واستیضاح و برکناری مرحوم نوربخش از وزارت اقتصاد بحث مجلس پنجم پیش آمد که آقای هاشمی هرچه مذاکره و رایزنی کرد جناح راست حاضر نشد حتی ۵ نفر از یاران ایشان را در لیست تهران بگنجاند تا اینکه سرانجام تعدادی از معاونین و وزراء ایشان برای ورود و حضور در انتخابات، حزب کارگزاران سازندگی را تشکیل دادند و شروع به فعالیت نمودند و با همکاری و همراهی تشکل های طیف چپ تقریبأ نصف کرسیهای مجلس پنجم رابدست آوردندحتی برای ریاست مجلس هم أقای عبدالله نوری راکاندیدا کردند اما بااختلاف ۱۵ رأی از ریاست باز ماند وآقای ناطق نوری رئیس شد.
علیرغم این مسایل فضای بسیار شدید امنیتی و نظامی بر کشور حاکم بود و کسی را یارای نفس کشیدن نبود. خبری از اینترنت و فضای مجازی و ماهواره نبود چند کانال صدا و سیما و چند روزنامه رسمی بود به اضافه خطبای نماز جمعه و نهادهای نظامی و امنیتی که همگی به طور کامل در اختیار آن طیف بودند و حدودا یکسال بعد انتخابات ریاست جمهوری برگزار گردید که کلیت سیستم به صراحت خواهان ریاست جمهور شدن آقای ناطق نوری بودند و طیف چپ و کارگزاران« به روایتی که آقای بهزاد نبوی گفته است» برای اعلام حضور و جلوگیری از نابودی کامل این طیف با کاندیداتوری آقای خاتمی در انتخابات شرکت کرد وجالب اینکه مثل همین انتخابات تهران، موج عظیم حمایت مردم در سراسر کشور شروع شد و در کمال حیرت و ناباوری طیف راست و قدرت حاکم و حتی طرفداران آقای خاتمی ، ایشان از طرف مردم برگزیده شدند.
در استان خودمان و در کنار ستاد مرکزی آقای خاتمی ستاد دیگری به نام ائتلاف گروههای خط امام شامل تمام احزاب وتشکلاتی که نام بردم برای ایشان فعالیت میکرد و بنده مسئول آن بودم و توانستیم همسر شهید رجایی را به یاسوج و گچساران بیاوریم تا سخنرانی کند و جو خوبی ایجاد شدودر آن فضای رعب و وحشت به طرفداران آقای خاتمی امید ونیرو داد .
از این زمان به بعد طیف چپ و خط امام (با توجه به منشور انتخاباتی آنان و شعارهایشان که بیشتر اصلاح رفتار و عملکرد حکومت بود) اصلاح طلب نام گرفت و احزابی قوی، مانند جبهه مشارکت را تشکیل داده و شروع به فعالیت و کادرسازی و ایده پردازی نمودند و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم که از قبل وجود داشت با برنامه و ایده های جدیدتر و اعضا بیشتر به فعالیت خود ادامه داد و همچنین نهادها و تشکل های مدنی دیگر .
در استان انجمن اسلامی معلمان را بنده وآقای خواجوی تشکیل دادیم و بعد از آن جبهه مشارکت با عضویت آقایان عسکری توفیقی یزدانی میرمحمدی غلامرضا تاجگردون عباس سجادی دکتر مرادیان تشکیل گردید همچنین سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی باعضویت آقایان توفیقی عرفانی زاده پوزش خواجوی دارا کریمی نژاد دکتر خرمی اینجانب و تعداد دیگری از دوستان تشکیل گردید متعاقب آن حزب کارگزاران سازندگی و انجمن های اسلامی مهندسان و پزشکان و مجمع نیروهای خط امام و بعد از دوره آقای خاتمی هم حزب اعتماد ملی تشکیل گردید.
در دوران آقای احمدی نژاد با افزایش فشارها و ممنوعیت و محدودیت برای احزاب و گروهها، فعالیت کمتر گردید تا اینکه بعد از حوادث سال ۸۸ در کشور و به طور مشخص در استان خودمان تنها بچه های مشارکت و سازمان مجاهدین مانندآقایان قاسم یزدانی ، عباس سجادی توفیقی عسکری رستاد خواجوی عرفانی زاده تشکری و شریفی….. تا آخر باقی ماندند و کار ومبارزه کردند ، عقب نشینی نکرده و میدان را خالی نکردند همانطورکه اغلب تان میدانید دو مرتبه دستگیر و هر بار چند هفته بازداشت و زندانی شدند. بار آخر ، دو هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به دلیل تهیه و امضای طومار دعوت از آقای خاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری بودو البته هر دومرتبه بنده به عنوان وکیل درخدمتشان بودم وبا قضاوت دو قاضی عادل وخداشناس علیرغم تشکیل پرونده های سنگین باموضوعات اقدام علیه امنیت ملی ، تبلیغ علیه نظام وتوهین به رهبری،حکم برائت گرفتند.
با این توضیحاتی که درمورد وضعیت احزاب و گروهها و عملکرد آنها دادم به انتخابات ۹۲ میرسیم. پس از تعطیلی احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین و زندانی شدن تعداد زیادی از اعضا مرکزی آن مانند میردامادی دبیر کل ، تاجزاده، امین زاده، صفایی فراهانی، رمضان زاده ،بهزاد نبوی ، قدیانی و عرب سرخی ،جناب آقای خاتمی شورای مشاورین را مرکب از تعدادی اصلاح طلبان و فعالین سیاسی احزاب تشکیل داد و نهایتا در سال ۹۲ با مشورتهای این شورا به آقای خاتمی و کناره گیری گیری آقای عارف آقای روحانی پیروز انتخابات گردید .
بعد از انتخابات ریاست جمهوری صحبت و بحث در خصوص مجلس دهم در این شورای مشاورین ادامه یافت و از طرفی تعدادی از احزاب هم که باقی مانده بودند در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات فعالیت میکردند و چند ماه قبل با درایت آقای خاتمی چند نفر از این شورای مشاورین به جمع این احزاب اضافه گریدند و شورای اصلاحات را تشکیل دادند که این جمع در میان خودشان آقای عارف را به عنوان رئیس انتخاب کردند.

نحوه تشکیل مجمع در شهرستانها :

شورای فوق الاشاره دستورالعملی را به استانها ارسال کرد که نحوه ی تشکیل شورای اصلاحات استانها و مجامع اصلاح طلبان شهرستان ها را بیان کرده بود.
بدین صورت که علاوه بر رئیس و دبیران احزاب،افرادی از میان شخصیت ها وفعالین سیاسی اصلاح طلب و مدیران زمان اصلاحات انتخاب و به شورای فوق اضافه شوند.
در استان خودمان پس از مذاکره و رایزنی احزاب و فعالین سیاسی و در جهت نهادینه کردن تشکلها و دموکراسی و پشتوانه بیشتر مردمی تصویب گردید که این افراد از طریق دعوت از تعداد زیادی از اصلاح طلبان شهرستان ها و برگزاری یک انتخابات، انتخاب و تعیین شوندنه اینکه فقط چندنفرانتصابی وازبالا به پایین باشد

یک هیئت اجرایی متشکل از تعدادی از دوستان ، مقدمات دعوت از مدعوین و برگزاری انتخابات را عهده دار گردیدند. ملاک اصلی مدعوین هم «اصلاح طلبی» بود بدین صورت که افراد جامعه در قالب اصناف و گروهها تعریف، و از هر صنف تعدادی دعوت گردید.

اتفاقا خیلی از معترضین امروز، آنجا مسئولیت داشتند بطوریکه خانم آذرگشسب مسئول دعوت از بانوان با گستره ۵۵ نفر،یا آقایان جمال ارجمند ، توانا، صالح نسب مسئول دعوت از دانشجویان با گستره ۸۰ نفر، یا مهندسی مدنی فر مسئول دعوت از مهندسان با گستره ۳۵ نفر و دکتر هاشمی از یاران نزدیک آقای زارع مسئول دعوت از کارگران با گستره ۳۰ نفر و… اقشار دیگرهم به همین ترتیب بنده و آقای عسکری و آقای شریفی هم پیگیری،هماهنگی و انجام بیشتر امور را عهده دار شدیم.

برای رأی گیری نیز تعرفه دوقسمتی باشماره چاپ گردید تا تخلف و تقلبی صورت نگیرد. در روز انتخابات آقایان توفیقی و عسکری صحبت کردند و بعد از آن داوطلبین برای عضویت در مجمع ثبت نام کردند و پشت میکروفن هم خودشان را معرفی کردند و انتخاباتبرگزار گردید و در نهایت ۱۴ نفر که بیشترین رأی را آورده بودند انتخاب گردیدندالبته اعتراضات وگلایه های بحقی هم از طرف تعدادی ازدوستان اصلاح طلب درمورد عدم دعوت دراین جلسه مطرح گردید که به دلیل گنجایش محدود سالن دعوت بیشتر ازاین امکانپذیر نبود.
این ۱۴ نفر به همراه ۱۷ نفر از مسئولین و یا نمایندگان احزاب مجمع اصلاح طلبان را تشکیل دادند و از میان آنان به اتفاق آرا آقای عسکری به عنوان رئیس خانم آذر گشسب به عنوان نایب رئیس و آقای صمدرضایی به عنوان دبیر مجمع انتخاب گردیدند.

از آنجا که وظیفه اصلی این مجمع وحدت و ائتلاف بین اصلاح طلبان بود پس از تشکیل چند جلسه توافق گردید که منتظرتایید کاندیدای حداکثری یعنی آقای سید باقر موسوی بمانیم.

بعد از مرحله اول رد صلاحیت ها مجمع تشکیل و و تصویب شد که با استاندار و مدیرکل اطلاعات و آیت الله ملک حسینی دیدار و ملاقات و مراتب اعتراض و ناراحتی مردم را به آنها منتقل کرده و خواهان پیگیری و انتقال این امر به مسئولین کشوری شویم.
با استاندار دیدار صورت گرفت و آیت الله ملک حسینی هم چون بلافاصله در یک دیدار مردمی به صراحت و شفافیت اعلام موضع کرده بود گفتند دیگر صرورتی ندارد وایشان صراحتأ فرموده اند که پیگیری می کنم.
همه اعضا، مانند اکثریت مردم از رد صلاحیت سید باقرکه فردی جانباز برادر شهید ومؤمن ومتعهدمی باشد ناراحت و خشمگین و از طریق نیروهای شناخته شده و یا خود سید باقر پیگیر روند تایید صلاحیت و پاسخ شورای نگهبان بودند و اینجانب و دیگر دوستان هم بارها با سید صحبت و رایزنی و پیگیری کردیم تا اینکه ۱۶ بهمن ماه که آخرین مهلت رسیدگی به اعتراض ها بود متاسفانه آقای موسوی را همانند صدها و هزاران نفر دیگر از نیروهای اصلاح طلب که با تلاش ها و هماهنگی هایی که دولت انجام داده بود امید تایید صلاحیت آنها وجود داشت تایید نکردند و حقیقتا همه را در بهت و حیرت فرو بردند.
بعد از این مرحله از آنجا که بر اساس نص صریح قانون آخرین مرحله رسیدگی به اعتراض ها بود و فقط اعتراض کسانی که در مرحله قبل تایید و در این مرحله رد گردیده بودند پذیرفته میشد، دیگر امیدی باقی نمانده بود و مشخص شد که اینها به هیچ وجه نیروهای اصلی و شناخته شده را تایید نمی کنند و امروزبا پرداخت هزینه ای اندک، هزینه چهار سال مقاومت و شجاعت و افشاگری این چنین نیروهایی را نخواند پرداخت.
بعد از این مرحله و با توجه به اینکه مجامع همه ی استانها شروع بکار کرده بودند،در تهران هم مرتب اعلام می شد که امروز و فردا لیست را اعلام می کنیم در گروهی که دوستان مجمع عضو بودند، اعضا مرتب پیام می گذاشتند که چرا جلسه مجمع را برگزار نمی کنید و وقت از دست می رود و مردم با کاندیدهای موجود جلسه می گذارند و قول میدهند و تاخیر درست نیست،،،
چند روز هم صبر شد تا ببینیم آیا در سطح کشور اقدام و کاری صورت می گیرد یا از طرف دولت چانه زنی و صحبت ها به جایی میرسد یا نه!
با توجه به پاسخ ها و مواضع طرفین معلوم شد که هیچ امیدی نیست و بجز چند نفر نیروی ناشناخته و گمنام در سراسر کشور کسی را تایید نکردند بنابراین تحت این شرایط زمان جلسه اعلام گردید . قبل ازرفتن به جلسه با آقای موسوی صحبت شد وتوضیحاتی درخصوص مجمع واینکه باید تصمیم گیری کند داده شد
پس از پایان مکالمه آقای عسکری گفتند که آقای موسوی گفته که هیچ کدام از کاندیداها در حدی نیستند که حمایت کنیم !
اینطور نتیجه گرفتیم که با توجه به اینکه دوستان آقای موسوی پشت سر چند کاندید هستند مانند چند دوره گذشته اعلام موضع نمی کنند و دخالت نمی کنند و این سخنش هم تایید این موضوع است وخودشان هم عضو میز استان شورای عالی اصلاح طلبان کشور هستند وساز وکار مجمع واینکه از تهران گفته شده درصورتی که فرداصلاح طلبی درحوزه باشد آن اصلاح طلب ودر غیر این صورت حتی یک اصولگرای معتدل را معرفی وحمایت شود درجریان است.
جلسه مجمع از ساعت ۵ عصر تا ۱۲ شب در منزل خانم آذر گشسب طول کشید و به طور مفصل بحث و صحبت شد و اعضا نظرات خود را بیان کردند .چند نفر محدود گفتند به صورت رسمی اعلام موضع نکنیم اکثریت گفتند باید از کاندیدهای اصلاح طلب حمایت کنیم چند نفری هم گفتند باید از یک کاندید رای آور حمایت کنیم که در جلسه بعدی مشخص شد که طرفداران آقای زارع هستند در پایان جمع بندی این شد که از کاندیدهای اصلاح طلب و اصولگرای معتدل بخواهیم که بیایند و در صورت قبول ، میثاقنامه را امضا کنند .
البته با صحبت با جمع یک بند به آن اضافه گردید که در صورت تایید آقای موسوی تا روز انتخابات باید به نفع ایشان کناره گیری کنند
از طریق اطرافیان کاندیدها صحبت کردیم و موضع مجمع مبنی امضا میثاقنامه را اعلام کردیم فردای آن آقای بهرامی آمدند و امضا کردند آقای
زارع گفتند خارج از شهرند و شب میایند . پس از چند ساعت تاخیر از وعده آمدند و بیشتر از ۱ ساعت در مورد سابقه و برنامه ها و کارکرد و رابطه اش با ا صلاح طلبان صحبت کرد که البته آقای شریفی صریح و رک و واضح به ایشان پاسخ داد که شما برخلاف اینکه با آرا اصلاح طلبان قبول شده و توقعات و انتظاراتی از شما داشتند نامه به شورای نگهبان برای رد صلاحیت هاشمی را که جبهه پایداری تهیه کرده بود امضا کردی ، بعد از آن باز نامه تقدیر از شورای نگهبان برای این رد صلاحیت را هم امضا کردی ، در انتخابات ریاست جمهوری باز به نظر طرفدارنت توجه نکردی و طرفدار ولایتی شدی و به روحانی رای ندادی و مهم تر اینکه دو ماه قبل که اصلاح طلبان آقای هادی خامنه ای را برای یک سخنرانی به استان آورده بودند بدون هیچ زمینه ارتباطی با شما، علیه ایشان مصاحبه کردی و…
بعد از این میثاقنانه را خدمتشان دادیم تا مطالعه و در صورت قبول امضا کنند به صراحت بیان کردند که این میثاقنامه در سطح بهزاد نبوی است و از امضا آن خودداری کردند.
همراهان ایشان آقای تاج امیری ، علیرغم اینکه حکم ریاست ستاد ایشان را داشتند و دکترچنگیزهاشمی هم که از نزدیکان ایشان است و ماهها برایش کار و زحمت می کشیدند اما بعدها در ایام تبلیغات رفتند با افراد دیگری یک عکس گرفتند که اعضای ستاد آقای موسوی به زارع پیوستند در صورتیکه خیلی از مردم می دانستند که اینها قبل از تصمیم مجمع رسما و علنا حمایت خود را از زارع اعلام کرده بودند نیز شاهد و ناظر این امر بودند
فردای آن روز تماسهای مختلفی با دوستان درمورد آقای زارعی برقرار گردید و خودم شاهد بودم که رییس دانشگاه به آقای توفیقی زنگ زدند که از ایشان حمایت شود و آقای توفیقی گفتند ، آقای زارعی باید میثاقنامه را امضا می کرد اما چون امضا نکرده در جلسه طرح نمی شود و من هم یک رای دارم و یا اینکه یکی از دوستان مطرح تهران هم قبل از جلسه دراین خصوص با بنده تماس گرفتندوصحبت کردند و…. جلسه عصر آن روز منزل آقای همت هاشمی تشکیل شد و آقای عسکری گزارش دادند که فقط آقای بهرامی حاضر به امضا میثاقنامه شده اند آقای زارع امضا نکردند و به اطرافیان دکتر نیکبخت و حتی روشنفکر هم گفته شد اما پاسخ مثبتی ندادند.
بحث و بررسیها شروع گردیدکه با صحبت قبلی که با خانم هاشمی صورت گرفته بود تشریف آوردند جلوی درب که به احترام ایشان اعلام شد که اگر صحبتی دارید در حد ۳ دقیقه بیان کنید. ایشان داشتند از اصلاحات و حمایت از اصلاح طلبان صحبت میکردند و اینکه هر تصمیمی شما بگیرید مورد قبول است که یک دفعه آقای زارعی با همان دو برادری که در بالا نامشان را ذکر کردم « وعلی الادعا منتظر سید باقر بودند و هنوز تصمیم نگرفته بودند» بدون هماهنگی قبلی وارد جلسه شدند. آقای عسکری گفتند حضرتعالی هم ۳ دقیقه اگر صحبتی دارید بفرمایید اما ایشان ابتدا با توجه به اینکه خانم هاشمی حضور داشتند گفتند که نظر من این است که شما یک خانم را معرفی کنید و آقای توفیقی هم گفتند اگر شما به نفع ایشان کنار بروی ما حاضریم این کار را بکنیم و بعدش هم بیشتر از نیم ساعت صحبت کردند و در پایان چندین بار آقای عسکری و دیگر دوستان گفتند اگر صلاح میدانید میثاق نامه را امضا کنید تا جلسه مان را ادامه دهیم و ایشان باز مجددا صحبت های دیگری را مطرح می کردند .
بنده پیشنهاد دادم شاید معذوریتی در جمع دارند تا بیایند این گوشه و کنار صحبتی با هم بکنید . جناب آقای زارع بلند شدند آمدند اما با آقایان عسکری و توفیقی رفتند در اتاقی و مدت زیادی صحبتشان طول کشید و اعضا ناراحت و بی حوصله شده بودند که بیرون آمدند و جلسه دوباره شروع شد و آقای عسکری اعلام کردند که آقای زارع با چند شرط میثاقنامه را امضا کرده است
اول اینکه بر بند اول که تعهد به کناره گیری به نفع کاندید ائتلافی و آقای موسوی است قید زده که فقط به نفع آقای موسوی کنار می روم
دوم اینکه در خصوص بند حمایت از مبانی اصلاح طلبی و منشور اصلاحات شرط کرده است در چهارچوب قانون اساسی واصل مترقی ولایت فقیه
اما در این حین آقای زارع با صدای بلند اعلام کردند که به نفع هیچ کس کنار نمی روم!!!!
چند نفر از دوستان گفتند حتی آقای موسوی و ایشان پاسخ دادند گفتم به نفع هیچ کس و بعدش هم خداحافظی کردند و رفتند
پس از خروج ایشان از مجمع در مورد کسانی که میثاقنامه را امضا کرده بودند صحبت شد و اعلام شد، موافق و مخالف صحبت کنند و پس از صحبت ها، رای گیری شد و آقای بهرامی با اکثریت آرا به عنوان گزینه خروجی مجمع انتخاب گردید.
استدلال طرفداران آقای بهرامی این بود که اصلاح طلبان در سه دوره گذشته کاندیدا نداشته اند وبین کاندیداهای مختلف تقسیم شده اند وکم کم اصول وآرمانهای اصلاح طلبی رافراموش کرده اند واگر این دوره هم سکوت کنیم وکاندیدی نداشته باشیم کلأ مضمحل می شویم ودرآینده نامی از  اصلاحات واصلاح طلبان در بویر احمد ودنا باقی نمی ماند لذا برای زنده نگه داشتن اصلاح طلبی وحفظ نیروها وداشتن یک مرکزیت پس از رد صلاحیت کاندید حداکثری از آقای بهرامی که در دوره قبل اعلام کرده بود اصلاح طلب است وبعد از آن هم بر این سخن خود ایستاد وپافشاری کرد ودرانتخابات ریاست جمهوری ۹۲ علیرغم آن جو پلیسی وامنیتی مسؤلیت ستادآقای عارف راپذیرفتندوبارها هم اعلام کرده است که اگرآقای موسوی تأییدشوند به نفع ایشان کنار می روم حمایت کنیم.
درخصوص سؤالات راجع به مخالفت بعضی از اصلاح طلبان با این تصمیم مجمع دو نفر از از آقایان عضو ، که خودشان ویا نماینده شان درجلسات حضور داشتند ودرفرایند رأی گیری هم فعال بودند مانند آقایان جمال ارجمند ازحزب ندا وصالح نسب از حزب اسلامی کار برخلاف تمام اصول کارجمعی وگروهی ومرام اصلاح طلبی ویاحتی رفاقتی بیانیه هایی شدیداللحن ومملوازتهمت وتوهین به مجمع واعضای آن وگزینه برگزیده یعنی آقای بهرامی درسایت بویرنیوزمنتشرکردند وتأسف آورتر اینکه آقای دکترتوانااز انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی که حتی یک بار حاضرنشده بوددرجلسات شرکت کند وایده ونظرات ملوکانه خودرابه اطلاع جمع برساند وآنها رادر اتخاذ تصمیم منطقی کمک کند نیز بیانیه سوم راصادرکردند
سایت بویرنیوز که مانند اتاق خبر جنگ ایران وعراق که موقع عملیات ایرانیها صحنه های پیروزی وغنیمت گرفتن وبه اسارت درآوردن نیروهای دشمن رالحظه به لحظه وباشور وشعف گزارش می داد به هر وسیله ای برای نشان دادن مخالفت با این رأی مجمع، متوسل می شد اعلام کرد که خانمها نیک اقبال وآذرگشسب از اعضای مجمع که تا پایان جلسه وحتی بعد از شام حضور داشتند وناراحتی خاصی نداشتنداما بعد از بیرون رفتن نمی دانم تحت تأثیر چه فضایی قرار گرفته انداستعفا کرده اند
همه شما می دانید که اعضاءحزب وتشکل پس از بحث وبررسی وتصمیم گیری باید رأی اکثریت رابپذیرند وحتی آن اقلیت مخالف هم جهت اجرای آن تصمیم همت بگماردخصوصأ که ما اصلاح طلب هستیم وبر خلاف رقبایمان می گوییم به دموکراسی وجمهوریت ورأی واراده جمع وحزب وکار حزبی اعتقادداریم
هرچندصحبت خیلی به درازا کشیده شده است اما اجازه می خواهم یک مثال دراین خصوص بیان کنم :
درانتخابات دوره ششم مجلس درگچساران آقای حاج بهرام تاجگردون قبول شدند اما شورای نگهبان به دلیل رابطه نزدیکی که مرحوم نبی زاده با مؤتلفه کشوروشورای نگهبان داشت انتخابات آنجاراباطل کردودرمیان دوره، صلاحیت آقای تاجگردون راردکردنداماآقای تاجگردون درانتخابات از آقای رحیمی حمایت کردندولی آقای نبی زاده قبول شدند
باتوجه به اینکه اکثریت مجلس ششم ازاصلاح طلبان بودندآقای تاجگردون انتظارداشت وتمام تلاش خودراهم بکارگرفت تااعتبارنامه ایشان ردشود جناب آقای مهندس بهزادنبوی نایب رئیس مجلس ششم بودو باتوجه به دوستی وارتباطی که بنده باایشان داشتم آقای تاجگردون گفتند که هماهنگی بکن تا برویم ایشان راببینیم پس از هماهنگی خدمت ایشان رسیدیم وآقای تاجگردون پس از صحبت مفصل در مورد ابطال انتخابات ورد صلاحیتش خواهان رد اعتبارنامه ایشان شد اما آقای نبوی گفتند باتوجه به اینکه درانتخابات کاندیدمعرفی کرده ایدورسمأهم ازاوحمایت کرده ایدصحیح نیست که الان بخواهیم بازی رابهم بزنیم ودرپاسخ به عملکردغیرقانونی شورای نگهبان وظلمی که برایشان رفته بود، گفتند اگر ما بخواهیم مانند آقای جنتی عمل کنیم پس هیچ فرقی با آنها نداریم ودرنهایت هم اعتبارنامه ایشان را مجلس ششم باهمین استدلال تأیید کرد.
درخصوص موضوع جناب آقای رجایی نسب دوسه نفر مطالب عجیب وغریبی تاکنون بیان کرده اند ماننداینکه”چرا شورارجایی راخارج کرد؟
“یااینکه”بافرض ردصلاحیت سیدآیا قبل ازمشخص شدن تکلیف سیدصدرالله رجایی نسب خواستند بااعلام بهرامی به عنوان خروجی عملارجایی نسب را ازصحنه خارج کنند”لازم است به استحضارتان برسانم که جناب آقای رجایی نسب یک انسان شریف وصادق وپاک وباشخصیت می باشندکه متاسفانه مانندسایرین، ردصلاحیت شدندودرمرحله دوم هم همینطور.
تازه بااستنادبه دوبند. خیلی ازاعضای مجمع واینجانب اورا کاملأ می شناسیم امابه دلیل اینکه شغل او قضاوت است ونمی تواند درمسائل سیاسی دخالت نمایدخیلی ازفعالین سیاسی واکثریت جوانان اورانمی شناسنداما اگرتاییدصلاحیت می شدبعدازآقای موسوی یکی از گزینه های مطرح وقابل بحث بودوخودبنده ازاوحمایت می کردم اماوقتی که درآخرین مرحله تأییدنگردیدچطورمجمع ازدستور خارجش کرد؟

بعدازشانزدهم بهمن ماه دیگر هیچ امیدی نبودوحتی برای تهران اعلام کردند که ماداریم بین این افراد ناشناخته که تأییدگردیده اندبررسی وجمع بندی می کنیم تا لیست رابسته و اعلام کنیم حتی یکی دوروزاعلام کردندکه آقایان اشراقی ومهرعلیزاده وحق شناس تأییدگردیده اندکه مشخص شدن
نادرست است و هیچ کس از افراد شناخته شده نه تنهادرتهران بلکه درهیچ جای کشورراتأییدنکردندبنابراین آقای رجایی نسب نه تنهاتایید نشده بودند بلکه مانندسایر ردصلاحیت شدگان هیچ امیدی به تاییدی ایشان وجودنداشت تامجمع صبرکندومنتظرایشان بماندلذااین صحبتها که آدم آسمان وریسمان ببافدوماننداصولگرایان به توهم توطئه گرفتار شود و دیگران رامتهم کندکه می خواستند سیدباقررادرکارانجام شده قراردهندوآقای رجایی نسب راکناربزنندنادرست بوده وهیچ رگه ای ازحقیقت درآن وجودندارد واعضاء مجمع هم افرادتوطئه گروسناریو چین وفریبکاری نیستندکه بخواهندبه این نحوعمل کنندبلکه درعمل بارهاصداقت وشجاعت وصراحت لهجه خودرا اثبات کرده اند.
البته در این خصوص ومسایل قبل از ثبت نام کاندیداها وموضوعات مطرح درجریان اصلاح طلبی و مباحث وگفتگوهایی که در چهار جلسه ای که بعد از تصمیم مجمع در خدمت آقای موسوی بودیم حرفهای زیادی وجود دارد که به دلیل حفظ وحدت وجلوگیری از سوء استفاده مخالفین اصلاحات تاکنون از بیان آنها خوداری کرده ایم.

سید محمد علی سجادی

مسؤل ستاد انتخاباتی ائتلاف گروههای خط امام آقای خاتمی دراستان درخرداد  ۷۶
مؤسس وعضوشورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان استان
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی استان
وکیل پایه یک دادگستری ووکیل دوستان اصلاح طلب استان در هردو مرحله ای که بازداشت ودادکاهی شدند