پاسخ کوبنده فعال اصلاحطلب استان به یادداشت حمیده هدایتخواه-پدر شما و اطرافیان کارنامه پسداده ایشان چه دستاوردی در سیاست داشتهاند
- شناسه خبر: 11954
- تاریخ و زمان ارسال: 31 خرداد 1399 - 00:56
فصلی نو- فرزاد رنجبر
سرکار خانم حمیده هدایتخواه
سلام علیکم
جنابعالی گاه و بیگاه بخاطر خستگی ناشی از شلوغی و بیروحی پایتخت، یادتان گذر بویراحمد میکند و دست به قلم میشوید. سیاست و تاریخِ کشور و استان کهگیلویه و بویراحمد را اصطلاحاً شُخم میزنید تا شاید مسبب تحولی تاریخی باشید یا از تحولی تاریخی خبر دهید.
بنده معتقدم مطلب جنابعالی درباره جناب تاجگردون، خروجی حُب و بُغض خانواده شما و جریان حامی پدر بزرگوار نسبت به تاجگردون میباشد؛ همچنین معتقدم تقابل جنابعالی و پدر محترم شما با جناب تاجگردون، تلاش برای جلوگیری از مرگ سیاسی، دیده شدن و خودنمایی سیاسی است.
همانند بسیاری از مردم خواهان بررسی قانونی و بدون حُب و بغض سیاسی دربارهی اعتبارنامهی جناب تاجگردون میباشم و معتقدم حاکمیت قانون پیشنیاز عدالت اجتماعی در جامعه است. اما لازم دانستم با هدف روشنگری، موارد زیر را به عنوان نقدی ناقص اما آغشته به صداقت و واقعیت، خدمت شما خواهر محترمه تقدیم نمایم، باشد که تامل نمایید تا شاید مورد قبول شما آقازاده سیاسی واقع گردد!
۱_اشاره کردهاید که آیا تخلفات تاجگردون مانند دفعات قبل نادیده گرفته میشوند؟
فرض نماییم تخلفات تاجگردون صحت داشته باشد؛ اما کدام دفعه قبل و چه کسانی برای نادیده گرفتن این تخلفات منظور شما میباشند؟ اگر هدف شما شورای نگهبان است چرا مستقیماً و با شجاعت تمام به این ضعف و خلاء بزرگ اشاره نمیکنید و تا این اندازه دو پهلو سخن میگویید؟!
بزرگان خودخوانده شورای اصولگرایی همچون پدر محترم جنابعالی، غفاریها، دانشیها، منتظریانها، شجاعیانها، خلقیپورها، حاج حسینیها و غیره که ادعای تعهد دارند(در تعهدشان هزاران ابهام، شبهه و سوال وجود دارد) و بیشک در بحث تخصص، به هیچ وجه قابل مقایسه با امثال جناب تاجگردون نیستند، آیا نمیتوان گفت ضرر آنها برای مردم و جامعه در مقایسه با سودآوری آنها، بیشتر است؟
۲_ از پرونده سیاه تاجگردون گفتهاید:
اولاً سیاه و سفید دیدن شخصیتها در سیاست ناشی از حُب، بُغض و انزوای انصاف است؛ باید خوب و بد را با هم دید. اما آیا کارنامه پدر بزرگوار شما در دو دوره مجلس لکهدار نیست؟
محلها یا جایگاههای انباشت و توزیع پول بصورت بالقوه مستعد نفوذ و شیطنت برخی ثروتاندوزان، پولدوستان و مادیپرستان است. سوابق چند ده ساله و اخیر جناب تاجگردون هم در سازمان برنامه و بودجه و هم در کمیسیون برنامه و بودجه، ممکن است و شاید برخی افراد را به سمت ایشان متمایل کرده باشد، اما از شما سوال میپرسم:
پدر شما که مخبر کمیسیون فرهنگی(کمیسیون کم متقاضی و مظلوم فرهنگی) بودند، چرا اینگونه شاهد اجتماع پیمانکاران، سرمایهداران و ثروتاندوزان در اطراف ایشان بودیم؟! آیا برای پرداخت خمس، زکات و توصیههای دینی و فرهنگی ایشان را احاطه کرده بودند؟! یا اینکه خدای ناکرده دلیل آن وجود نگاه تقسیم غنایم بود؟ تصویر ثبتنام این دوره جناب هدایتخواه در تهران با حضور و در حلقهی تعدادی از پیمانکاران و ثروتمندان، خود گویای ادعای اینجانب است.
در بحث آموزش نیز شما تنها به یک مورد از خلاقیتها و دستاوردهای پدر بزرگوار در طول هشت سال نمایندگی مردم در مجلس اشاره نمایید؛ البته به جز لیست بیست نفرهی بورسیههای سفارشی که قرار بود افرادی با نبوغ و استعدادهای خویش سرنوشت جهان سوم را در برابر استعمار و استکبار تغییر دهند، که جناب هدایتخواه برای جذب آنان در سیستم آموزش عالی کشور، اقدام به مذاکره با جناب غلامرضا خواجه سروی کرد، که امروز جناب خواجهسروی در آستان قدس ارتباط نزدیکی با پدر شما دارد یا به نوعی همکار پدر جنابعالی در آستان قدس است!!!
در فرهنگ و ادعای علمداری فرهنگی پدر محترم شما، به جز ساخت مسجدی همانند برج خلیفه، اما به کام خلیفههای خود خوانده و به محل پاتوقهای انتخاباتی، سیاسی، تبلیغاتی و گاهاً مراسمات ختمی تبدیل شده است، چه دستاوردی داشتهاند؟که البته دیر یا زود در صورت عدم اصلاح تفکرات غیرواقعبینانه، پیر و پوسیدهی جریان مطبوع شما، باید در همان مسجد مراسم ختم ابدیِ تفکر پیر و انحصارطلب را برگزار نمایند و در سوگ مرگ تفکر پوسیده، بالای منبر حضور یابند، ذکر مصیبت و روضه بخوانند!
پدر شما و اطرافیان کارنامه پسداده ایشان چه دستاوردی در سیاست داشتهاند؟ به نظر شما رفقای پیر و انحصارطلب تصمیمگیر اطرافیان جناب هدایتخواه، با وجود به یدک کشیدن مدارکهای گوناگون تحصیلی، آیا درک سیاسی و فرهنگی آنها از شرایط موجود جامعه و ارائه راهحلهای موثر، به اندازهی درک بالای جوانان مطالبهگر گام دوم انقلاب میباشد؟
مصوبات و اظهارات نسنجیده، اشتباه، تاسفبار و یا سکوت پدر شما در زمان نمایندگی مجلس از رای دادن به تصویب حقوق مادامالعمر گرفته تا تصویب پیوستن به کنوانسیون مریدا به عنوان کنوانسیونی به مراتب خطرناکتر از پالرمو در مجلس مذکور و دهها مورد دیگر نمونههایی از دستاوردهای زمان نمایندگی پدر بزرگوار جنابعالی است. البته مجدد تکرار میکنم که حساب بورسیههای سفارشی جدا است!
همچنین وکیل مدافع بودن احمدینژاد بدون گرفتن حق وکالتش از ایشان با آن حجم درآمد و از سوی دیگر مرده سیاسی خواندن آقای احمدینژاد، جای تامل فراوان دارد!!!
امروز با ژست مطالبهگری و به بهانهی عدالتخواهی، جناب تاجگردون را سیبل حملات ناجوانمرادنه خویش کردهاید؛ اما پرسش این است:
آیا در زمان نمایندگی پدر شما، گزینش و به کارگیری نیرو در سازمانها و نهادهایی همچون آموزش پرورش، دانشگاه یاسوج، محیط زیست، امور عشایر، راه و شهرسازی، آب و فاضلاب و غیره بر اساس شایستهسالاری بود یا در راستای جریانسالاری، حامیپروری، انحصارطلبی سیاسی و یا قومیتسالاری بود؟
همیشه اعتقاد داشتهام ستار هدایتخواه برعکس نام ستار(پوشاننده) که با خویش به یدک میکشد، بزرگترین کدها را برای افشاگری علیه بخش تندرو اصولگرایی و نشان دادن ضعفها، خلاءها، عیوب و بیبصیرتی این گروه به مردم میدهد که به چند مورد اشاره خواهم کرد.
شاخص قرار دادن برجام و ولایتمدار خواندن موضعگیران در مقابل برجام، و درمقابل غیرولایی خواندن حامیان برجام بدون توجه به اینکه برجام توسط مجلس و شورای نگهبان تایید شده است(صحبت هدایتخواه در سال ۹۸ در مسجد امام علی (ع))!
ایشان در مسجد امام علی(ع) بخشی از بدنه اصولگرایی را جبهه حق نامیدند؛ اما آیا جریانات دیگر که تقریباً ۸۰% جامعه سیاسی بویراحمد و دنا را بر اساس نتیجه انتخابات مجلس یازدهم تشکیل دادهاند، جبهه ناحق هستند؟(مسجد امام علی ع).
پدر جنابعالی در جلسه ککاگری در جدول غوره با حضور مردم عزیزِ طایفهی شریف گودرزی اظهار داشتند که “آقای منتظریان را صالحتر و نزدیکتر به ولایت میدانند!”. اما سوال این است که این ولایتسنج و صالحسنج با کمترین خطای ممکن را از کجا تهیه کردهاند؟ آیا صرف حضور در جریان اصولگرایی و رفاقت با پدر و دوستان پدر شما نشانهی ولایتمداری و صالحتر بودن است؟ آیا صرف حضور در نهادهای خاص نشانه ولایتمداری است؟
مواردی همچون شعار معروف و همیشه شکست خوردهی برگرداندن عزت به بویراحمد که ممکن است سبب تشدید حساسیتهای جغرافیایی، آتش تفرقهافکنی و بدبینی در استان شود، جلسه با طایفه محترم و شریف گودرزی در جدولغوره و نفی قومیتگرایی در همان جلسه چند روز قبل از انتخابات، آن صحبتهای معروف و تحلیل فضای طایفهای در بویراحمد و دنا در حضور بخشی از طایفهی عزیز و شریف گودرزی، تقسیم ملت به دو جبهه حق و ناحق در مسجد امام علی (ع)، انقلابی و ولایی خواندن خویش و اطرافیان و در آن روی سکه برداشت غیرانقلابی و غیرولایی از رقبا و حامیانشان، و تندرویهای دیگر ایشان راجع به اصلاحطلبان و دیگر رقبا، اوج بصیرت دینی، سیاسی، اجتماعی و وحدتی ایشان را میرساند!!!!
اما برای اثبات غلط و فاجعه بودن شعار عزت بویراحمد، توجه شما را به بخشی از پیام رهبری عزیز برای آغاز مجلس یازدهم جلب مینمایم:
“آفت عمده، سرگرم شدن نماینده به حواشی زیانبار، یا وارد کردن انگیزههای ناسالم شخصی و جناحی، یا سهلانگاری در کار، یا دستهبندیهای احیاناً ناسالم قومی و منطقهای و قبیلهای و امثال آن است.”
خانم هدایتخواه، شعار عزت بویراحمد برای کسی که قصد نمایندگی مردم در مجلسی را دارد که باید نگاه ملی در آن حکمفرما باشد، مصداق آفت قومی، منطقهای و جغرافیایی نیست؟
۴_ فارغ از عملکرد پدر محترم جنابعالی، از شما چند سوال دارم:
کوچکترین دستاورد یکی از نوابغ اصولگرایان استان، علامه، پیر موتلفه استان، طراح و مغز متفکر اصولگرایان، ساده زیست و نیازمند نان شب مشهور، منجی نظام آموزشی استان، جناب آقای حاج علی محمد دانشی که مایل است با ژست صبوری در جلسات، خود را چرچیل اصولگرایان جا بزند، چه چیزی بوده است؟
آیا به نظر شما ایشان را میتوان به شخصیت آلازنگی فضای علمی و آموزشی استان در زمان مدیریت ایشان بر آموزش و پرورش شبیه دانست؟ (آلازنگی، صرفاً در حیطه آموزشی و به معنای میزان توجه ایشان به اصل شایستهسالاری در آموزش و پرورش به عنوان رکن اصلی تمام امور است. در واقع تشبیه به آلازنگی یعنی اینکه آیا نوع مدیریت و برخورد ایشان سبب حذف یا محو شدن نخبگان در آن زمان گردید؟).
آیا شیخ صفدر پناهی به شیخ بودن خویش جامه عمل پوشاندهاند؟ و پناهی برای ملت محروم، نخبگان و حتی نخبگان جریان اصولگرایی بودهاند؟
شیخ شجاعیانی که در دوران نمایندگی پدر جنابعالی رشد و جایگاه حیرتآوری را ثبت کردند، آیا یک مرتبه شجاعت اعتراف و عذرخواهی به خاطر اشتباهات هستهی پیر و غیرمردمی اصولگرایی و اینهمه خسارت به محرومین و نخبگان را از مردم دارند؟
حبیب الله پیشوایی که سران اصولگرایان ایشان را حبیب نمیدانند و هیچگاه بخاطر گرمسیری بودن، ایشان را پیشوا قرار نخواهند داد، آنهم کسانی که با برادر خواندن فلان شخص یمنی، لبنانی، عراقی و سوری، حاضرند به آنها نه تنها صندلی ریاست بلکه جان خویش را تقدیم نمایند و به گرمی آنها را در آغوش بفشارند و ندیده برای مرگشان کتابها مینگارند!! اما با اینهمه اشتراکات، تنها به دلیل تغییر آب و هوایی و تفاوت جغرافیایی، نظرشان نسبت به امثال پیشوا ۱۸۰ درجه تغییر میکنند(عجب بصیرتی)! آیا به حاشیه رفتن جناب پیشوا در تمام این سالها به عنوان تنها متخصص و حقوقدان آن شورای شکستخورده، ریشه در نگاه گرمسیری و سردسیری دارد؟(شعار غلط و عوامفریب عزت بویراحمد).
آیا جناب خلقیپور به خُلق و خوی مردم و به خصوص نخبگان و مظلومین توجه دارد؟ یا اینکه خدای ناکرده به خُلق و خوی لاکچرینشینی(زندگی لوکس)، بیش از هر چیزی آشنایی دارد؟
آیا مسعود حسینیهایی که از سیره و مکتب امام حسین(ع) اسم و گاها گفتار آن را به یدک میکشند، به جای عَلَم انحصارطلبی در جریان اصولگرایی، یک مرتبه و فقط یک مرتبه عَلَم مبارزه با پخمهسالاری، حمایت از محرومین و نخبگان را با درایت و شجاعت بلند کرده است؟
۵_ بیان داشتهاید تاجگردون اقدامی در خور برای مردم گچساران انجام نداده و فقط با اختلافافکنی، بویراحمد گچسارانی و کهگیلویهای و دعوای مخالفان و موافقانش به اهدافش رسیده است.
آیا شعار برگرداندن عزت به بویراحمد توسط اتاق فکر پدر محترم جنابعالی در انتخابات ۹۴، اوج تفرقهافکنی و جهل سیاسی نبود؟(و بعد از همان شعار بود که بسیاری از عزیزان متعلق یا منتسب به گرمسیر، فوج فوج به جناب زارعی پیوستند و مقدمات شکست پدر جنابعالی را فراهم کردند) آیا نگاه نماینده نباید ملی باشد؟ آیا نگاه نماینده و جریانهای سیاسی و بویژه جریان اصولگرایی که به بهانه امت واحد اسلام، گاه هر تفسیری به خورد ملت میدهند نباید مبتنی بر عدالت(برابری و برادری) باشد؟
اگر تاجگردون اقدامی درخور نکردهاند و عملکرد ضعیفی داشتهاند، پس چرا جناب هدایتخواه با شعار برگرداندن عزت به بویراحمد به میدان آمدند؟ برای برگرداندن کدام عزت آمدند؟ چه کسی عزت را برده است؟ آیا نباید بپذیریم که اتاق فکر اصولگرایان جز شعار عزت، دیگر حرفی برای گفتن ندارند؟ و در ضمن بد نیست بدانید جناب تاجگردون خود یک بویراحمدی عزیز است و بویراحمدی بودن محدود به جغرافیای فعلی بویراحمد نیست.
۶_ بیان شده آنچه امروز زمینه تاجداری تاجگردون و ادعای توخالی ایشان را فراهم کرده، هیچ نیست مگر حواشی پررنگتر از متنی که همیشه نمدی بودند برای کلاه جناب نماینده!!
اما خانم هدایتخواه، بد نیست به سیاستهای حلقههای پیر و فرسوده اطراف پدر بزرگوار خویش بنگرید، بیشک خواهید دید که چگونه مسائل حاشیهای و سطحی را برای سواری گرفتن از متن، و گذاشتن کلاههای نمدی گشاد بر سر مردم پررنگ میکنند و یک نظام بردهداری پیچیده به وجود آوردهاند! نظامی که با به برده گرفتن واژهها، نهایت بهرهبرداری را از واژهها و کلیدواژههای انقلابی و مقدس داشته باشند و اینگونه سالهاست با این طراحی، حاشیهسازی، سطحینگری و تقابل سیاسی، متن را به بیراهه برده است و محصولی جز عقبماندگی و فلاکت بخش بزرگی از مردم به ویژه محرومین و نخبگان اصولگرایی برداشت نکردهایم و واژههایی که قادرند هر کدام خوراک یک انقلاب باشند، بر سر قلابهای شما برای فریب قلوب پاک و سفید مردم انقلابی، لکهدار شدهاند.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد