پوپولیسم و اصلاحات-آذر منصوری
- شناسه خبر: 1487
- تاریخ و زمان ارسال: 25 خرداد 1395 - 11:44
فصلی نو-آذر منصوری
پوپولیسمpopulismاصطلاحی است که در قرن بیستم به جنبش هایی که بیشتر رویکرد عامه گرایانه داشتند اطلاق شد .اگر قائل به تعریف هربرت شیلر از پوپولیسم باشیم که معتقد است “عامه مردم افرادی ناآگاه ،منفعل و ضعیف هستند”علی القاعده بار اصلی این جنبش ها بر دوش طبقاتی از جامعه است که در نازل ترین سطح از برخورداری ها قرار دارند .اما در تعریف و تفسیر پوپولیسم نمی توان به یک رویکرد اکتفا نمود ،چرا که یکی از مطالبات تحول خواهان و اصلاح طلبان و انقلابیون که هر یک رویکردی مجزا برای حرکت های خود دارند،نیز برقراری آزادی و عدالت و پیشرفت و توسعه و توجه به استقلال جوامع خود است.با این تحلیل نمی توان پوپولیسم را در یک معنا بد یا خوب دانست چرا که در نهایت این عامه مردم هستند که به عنوان بخش عمده کنشگران جنبش های مردمی نقش قابل توجهی به آنان داده شده است.به خصوص در جوامعی که جامعه مدنی از فربهی لازم برخوردار نیست،احزاب به درجه ای از اثرگذاری نرسیده اند که بازیگران اصلی عرصه قدرت سیاسی باشند و سطح مشارکت سیاسی در نازل ترین سطح آن یعنی انتخابات قرار دارد و رسانه ها نیز (بخصوص رسانه های رسمی)به دلیل محدودیت ها و خطوط قرمز نانوشته از سطح اثر گذاری قابل توجهی برخوردار نیستند.طبیعی است که در چنین شرایطی نگاه کنشگران سیاسی نیز معطوف به رفتارها و راهبردهایی خواهد شد که موجب به حرکت در آمدن و خیزش همه طبقات جامعه شود.حتی در کشورهایی که احزاب بازیگر اصلی عرصه قدرت سیاسی هستند نیز پوپولیسم بخشی از رفتارها و رویکردهای آنان را شامل می شود.نمونه اخیر آن انتخابات امریکاست که به نظر می آید ترامپ کاندیدای اصلی جمهوری خواهان، پوپولیسم را کانون اصلی رفتارهای انتخاباتی خود قرار داده است و توانسته در جامعه ای مانند امریکا که جزو مدعیان توسعه یافتگی است بخش قابل توجهی از آراء مردم این کشور را به خود اختصاص دهد و حداقل در رقابت درون حزبی از رقبای خود پیشی بگیرد.
اصلاحات در ایران قدمتی به طول زمانی نهضت مشروطه خواهی مردم ایران دارد. رویکرد اصلی مشروطه خواهان اصلاح روش ها و رویکردهایی بود که در نهایت منجر به پاسخگویی و قانونمند کردن ساختار قدرت شود ،زمینه هم راستایی ایران را با نظم نوین جهانی فراهم سازد ، توسعه ،پیشرفت ، آزادی ، عدالت و استقلال را در جامعه ایرانی نیز فراهم آورند.
بررسی فراز و فرودهای این جنبش می تواند درکنار نقد درونی و بیرونی و آسیب شناسی این حرکت،این واقعیت را نیز آشکار سازد که تا چه اندازه جنبش اصلاحی مردم ایران تحت تاثیر پوپولیسم قرار گرفته ،در چه بزنگاههایی پوپولیسم نقش کاتالیزور این جنبش را دارا بوده و در چه مقاطعی پوپولیسم به پاشنه آشیل این جنبش تبدیل شده است که پرداختن به این مقال ،مجالی دیگر می خواهد.
به هر روی اگر دوم خرداد ۷۶ را محصول کنش های بلند مدت سیاسی و اجتماعی کنشگران ایران بدانیم،قاعدتا در صورت چنین برداشتی نقش پوپولیسم در جایگاه حداقلی قرار خواهد گرفت و می توان نتیجه گرفت که دوم خرداد حاصل اثر گذاری حداکثری جامعه مدنی ایران بوده است.
اما چنین ادعایی با توجه به ظرفیت های ساختار حقیقی ایران و اساسا رویکرد ساختار حقوقی ایران تصور واقع بینانه ای نیست.
تا زمانی که اصلاحات جامعه محور در راستای اصلاحات دولت محور و معطوف به اصلاح ساختار حقوقی در جامعه ای مانند ایران سامانه های خود را پیدا نکند همچنان پوپولیسم در بزنگاههای مهم و تعیین کننده می تواند هم فرصت باشد و هم تهدید.
هر چند در انتخابات اخیر اصلاح طلبان با دستان بسته و عرصه رقابت نابرابر توانستند سیاسی ترین انتخابات تاریخ ایران را رقم بزنند و به نتیجه برسند اما نباید مغرور این نتیجه باشند،چرا که اتکاء اصلی جریانی که اساسا اعتقادی به رویکردها و گفتمان اصلاحات ندارد ،در کنار همه موانعی که اصلاح طلبان با آن مواجه هستند،به سوار شدن بر احساسات مردم و رفتارهای عوام گرایانه ای است که تجربه گذشته ثابت نموده به عنوان راهبرد اصلی این جریان مد نظر قرار گرفته است.
این واقعیت اقتضا می کند که اصلاح طلبان کانون اصلی همت و توجه خود را در کنار حفظ دستاوردها و سرمایه هایی که حاصل از خود گذشتگی و ها و ایستادگی ها و عقلانیت و واقع بینی و رواداری بوده،تلاش برای تحقق اصلاحات جامعه محور قرار دهند و از این رهگذر دانایی،آگاهی ،مسئولیت پذیری و شهروند مداری را در جامعه ایران نهادینه سازند.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد