یادداشتی از فرشید ثنایی – آخرین سیلیها به صورت جماعت خوابزده
- شناسه خبر: 12693
- تاریخ و زمان ارسال: 15 مهر 1399 - 04:06
فصلی نو- فرشید ثنایی
هیچ وقت ب این شکل توبدترین شرایط اقتصادی قرارنگرفتیم ونمیخوام قیاسی داشته باشم ازاین دولت نسبت ب دولتهای دیگه ولی تاجایی ک میدونم واشاره کردم تابوده همین بوده وتداوم داره وبعیدنیست ک قیمت دلارتا پنجاه هزارتومان نرسه وکماکان شاهد تورم بیکاری وگرانی اجناس و….نباشیم واز نگاه تاریخی و ایدئولوژی ما عادت داریم ک خود از مسئولیت فرار کنیم و ناکامی های داخلی و سرنوشت حوادث را بر گردن عوامل و دسیسه های بیرونی و حتی اقلیمی بیندازیم پرسش آغازینی ک مطرح است اینکه واقعا چ کسی مقصره ک ب بدترین شکل ممکن روزگارمیچرخانیم تا در نهایت عرصه زندگی بر همه ما روزب روز تنگ و تنگ تر شودچرا آمریکا می تواند حتی در متشنج ترین و نازل ترین وضعیت سیاسی و تاریخی خود و بدون همراهی غرب و شرق و در یک روز چند صد تومان ارزش دلار را در کشورمان بالا و پایین کند و همه معیشت ما را تحت تاثیر قرار دهد/ چرا ماب این وضعیت گرفتارشدیم …..اگر چ فشارهای غرب در انزوای ایران و ایران هراسی مهم ترین عامل وضعیت موجود اقتصادی و سیاسی جامعه ست اما سالها قبل از ترامپ بازب همین منوال بود حقیقت اینه ک دولتمردان مقصرندودلیلی نداره خودمان روگول بزنیم ….
وقتی دیدم دولت بی حساب و کتاب در حال توزیع میلیاردها میلیارددلاره برای تهیه نیازهای ضروری کشور و تا توانستد دلار اندوختند….
وقتی ک با درخواستشون میلیاردها میلیارد تومان برداشت از صندوق ذخیره ارزی برای صدا وسیما موافقت شد و بجای تولید برنامه های ملی ب میل و منافع گروهی خاص غش کردن و اعتماد عمومی ب این سازمان را مورد آسیب جدی قرار دادند و مخاطب گریزی حاصل آن شد ب گونه ای ک هر رسانه ای دیگر حتی همین شبکه های اجتماعی واتساپ و تلگرام ک با کمترین بودجه شرکت های کوچک خصوصی اداره می شود تعداد مخاطبان خود را ب رخ ما کشیدند واکنون فیلترینگ یک چالش اساسی شده است.
وقتی معاون دستگاه حساس قضایی ب جای رسیدگی ب دادخواهی مردم ستم دیده از موقعیت خود سوء استفاده کرده و با ثروت اندوزی و زد و بندهای غیر قابل تصور اعتماد عمومی را از این دستگاه خدشه دار کردن و چشم درچشم این مردم و در محکمه عدالت حتی یک خطای خود را نپذیرفتن و به کارخودافتخار کردن….
وقتی دیدیم اختلاس بخش مهمی از مملکت را فرا گرفته و با خودگفتیم چرا من نوعی از محیط غبارآلود و فساد زایی ک در اختیارم هست دزدی نکنم….
نامم شد سلطان قند و شکر/ سلطان قیر و کره /سلطان کاغذ و قلم/ سلطان سکه و ارز و سلطان پشت سلطان….
وقتی در صنعت خودرو اجازه ورود هیچ رقیب خارجی و ماشین با کیفیت و ارزان ندادن و با کمک های میلیارد میلیاردی از صندوق توسعه ملی پرایدی ساختیم ک سالانه ب قدر یک جنگ تمام عیار ب جان طبقه ضعیف جامعه افتاد و همچنان بسیاری را ب کشتن می دهد وخانواده های زیادی را بی سرپرست می کند…..
وقتی اخلاق در جامعه ب زیر کشیده شد/ فاصله های طبقاتی هر روز بیشتر شد /وطبقه متوسط نیز مانند طبقه کارگر و فقیر جامعه محتاج نان شب شد و آنگاه من نوعی شیشه های ماشینم را بالاتر بردم و تنها ب منافع خویش فکر می کردم و در این میان همسایه گرسنه ام نیز اگر جان می داد برایم فرقی نمی کرد….
وقتی دیدیم میزان ازدواج جوانان کشور ب دلایل عمدتا اقتصادی ونداشتن شغل و مسکن ۴۰ درصد کم شده ست دولت هایی از پیدا و پنهان از انسان هایی بی تدبیر و ناتوان شکل دادیم ک ب جای توسعه اشتغال پایدار و فرصت های سرمایه گذاری با تمام جهان وام ازدواج را بالاتر بردند و آن را چاره کار دانستند…..
وقتی ک خردستیزانه با هر اندیشه ای ک ب دنبال تغییر بود مقاومت کردیم و ب جای قانون کلام و گفتار خویش را شاخص و خط قرمز همه امور قرار دادیم….
باور بفرمائید جنایتی ک مسولین ما انجام گرفته دست کمی از ترامپی ک الان همه زوم کردندک رئیس جمهورمیشه یانه وکرونای خودش وهمسرش الکیه ومیخوادوقفه ایجادکنه تومناظره بعدیش و…. با نمک هایی ک این آقایون پاشیدندب زخم ما وماهارا سوزان تر و غده را چرکین تر می کند….. اگر مانند بسیاری از کشورهاتنها بخش کوچکی از پایداری تولید و توسعه در داخل بدست آمده بود و اخلاق انسانی در جامعه نهادینه شده بودکارمان ب ترامپ نمی رسید و این لرزه بر پیکر نیمه جان این کشور نمی انداخت و ما در عطش فرا رسیدن انتخابات در آمریکاو اینقدر لحظه شماری نمی کردیم….
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد