یادداشت ارسالی -جفا به دلیران نبرد تنگ تامرادی در “شبکه دنا”
- شناسه خبر: 10535
- تاریخ و زمان ارسال: 18 آبان 1398 - 02:06
فصلی نو – خسرو حیدری
نبرد سهمگین تنگ تامرادی ،بدون شک شرافتمندانه ترین دفاع ایل بویراحمد در برابر لشکرکشی گسترده پهلوی اول بوده است.سیاستهای ضدعشایری رضاشاه،ایلات و عشایر را به ستوه آورده بود.عدم برداشت صحیح حکومت مرکزی از جامعه عشیره ای،منجر به این سیاستهای خشن و سرکوبگرایانه شده بود.ابعاد وسیع لشکر کشی قشون نظامی به ایل بویراحمد در سال ۱۳۰۹ و تلفات برجای مانده از آن به اندازه ای بود که میتوان آن را بعد از نبرد تحمیلی عراق به میهن عزیز،دومین واقعه ی سهمگین کشور،طی یک قرن پیش دانست.چگونه میتوان پذیرفت که مردان جنگی یک گوشه از ایران، به تمامی مورد غضب حکومت مرکزی واقع شوند تا نیمی از قشون نظامی مملکت جهت قلع و قمع کامل چنین مردانی گسیل گردند؟! براستی ، مگر چه خطایی از یک ایل رفته بود که سزایش چنان لشکرکشی بی سابقه ای بود؟!
حکومت پهلوی اول منشاء چه خدماتی در ایلات و عشایر آن روز بود که تصمیم به نابودی کامل یک ایل تیره بخت گرفت؟!
خدمات حکومت پهلوی به ایل بویراحمد و ممسنی، گسیل داشتن امثال حاج معین التجار بوشهری،گروهبان اکرم و حاجی خان ارمنی بود که ایلات و عشایر بویراحمد و ممسنی را به ستوه آورده بودند و عجیب اینکه موقوفه ی ننگین حاج معین التجار بوشهری( که بخاطر آن نبرد سهمگین و ویرانگر “دورگ مدو”پیش آمد) بعد از یک قرن همچنان به قوت خود باقیست!.
به جرات میتوان علل وقوع نبرد تنگ تامرادی را جنایات حاج معین التجار بوشهری و جور و تعدی مامورانی دانست که رفتار سوء شان، موجب شد که سرداران سلحشوری چون میرغلام و کی لهراس از دل توده های مردمی برخیزند و مبارزات حق طلبانه ای را علیه آنها، آغاز کنند.
نبرد سهمگین تنگ تامرادی را از یک سو میتوان حماسه ی بزرگ عشایر جنوب دانست و از سوی دیگر، فاجعه ی بزرگ و هولناکی که بعلت سیاستهای ضدعشایری پهلوی اول، روی داده است.نبردی نابرابر میان قشون نظامی و عشایر بویراحمدی؛ قشونی ده هزار و پانصد نفری ، مجهز به توپ و طیاره و مسلسلهای سنگین، برای نابودی کامل مردان جنگی یک ایل!
قشونی چهارده برابر عشایر بویراحمدی.
این نبردی بود که از طرف حکومت مرکزی ( با پشتیبانی ۵۰۰ چریک عشایری) از هر سو به ایل بویراحمد آغاز شد . تمام مردان جنگی بویراحمد از هر تیره و طایفه ، علی رغم اختلافات درون طایفه ای، دوش بدوش هم در برابر این دشمن ویرانگر میهنی ، به دفاع برخاسته و دفاع و پایمردی سرسختانه ای کردند که در تاریخ ثبت شد.
پیش از نبرد، سران عشایر بویراحمد، کوشیدند تا با گفتگو با فرمانده اردوی نظامی، مانع ورود آنها به ایل بویراحمد شوند و از برخورد خونین قوای مهاجم دولتی با جنگجویان ایل بویراحمدی جلوگیری کنند. اما دستور حکومت مرکزی چیز دیگری بود .گویا در پشت پرده این نبرد هولناک ، دست های پنهان دسیسه گر انگلیس دیده شده بود.گویا این کشور استعمارگر، پنهانی در تلاش بوده تا با راه انداختن جنگهای عشایری در جنوب، جنگجویان دلیر میهن دوست و بیگانه ستیز عشایر را نابود کرده تا راحت تر منابع غنی نفتی جنوب را غارت کند.
نبرد سهمگین تنگ تامرادی طی چهارشبانه روز،بی امان ادامه داشت.قشون نظامی شکست بسیار فاحشی بخود دید .سرانجام با وساطت سران عشایر، به باقیمانده نیروی شکست خورده نظامی، اجازه دادند، صحنه کارزار را ترک کنند. نبرد سهمگین پایان یافته بود .باقیمانده قشون نظامی، با این شکست مفتضحانه، از دهلیز مرگبار تامرادی، خارج شدند.
کی لهراس قهرمان پر آوازه ی نبرد تنگ تامرادی شد و سرلشکر حبیب الله خان شیبانی، بعلت اشتباهات عدیده فرماندهی در یک دادگاه نظامی به ریاست سپهبد امیراحمدی به سه سال حبس محکوم و روانه زندان قصر شد.
کی لهراس نه خان بود،نه کلانتر و نه کدخدا.فردی عادی از عشایر بود، که بعلت تهور بیسابقه و نبوغ منحصر بفرد در جنگهای عشایری و روحیه ستم ستیزی ، در ایلات و عشایر جنوب، پر آوازه گشت.
کی لهراس این شانس را نداشت که همچون رئیسعلی دلواری و میرزا کوچک خان با نیروی متجاوز بیگانه بجنگند وگر نه با تهور بیسابقه ای که از این جنگجوی دلیر دیده شد،تا جایگاه سرداری ملی،آوازه می یافت، اما محصور بودن سرزمین بویراحمد در دل کوههای صعب العبور و عدم راههای ارتباطی با استانهای همجوار،موجب گردید که واقعه هولناک تنگ تامرادی و نام کی لهراس آنچنانکه باید، در سطح ملی شنیده نشود و ناگفته باقی بماند. در استان نیز، طی سالها، تنگ نظری ها،کینه توزی ها و حسادت ها ناجوانمردانه ، موجب شده که حتی کوچه بن بستی بنام کی لهراس و دلیرمردان تنگ تامرادی شنیده نشود و متاسفانه مسئولین استانی نیز با نوعی محافظه کاری نسبت به این واقعه مهم تاریخی، برخورد کرده اند. آنگونه که از نزدیک دیدم تنها مسئولی در استان که از شخصیت نام آور کی لهراس دفاع کرد ، خداداد غریب پور- فرماندار شجاع و مردمی وقت – بود.
حقیر طرحی را با موضوع” نبرد تنگ تامرادی و علل وقوع آن” به شبکه استانی دنا ارائه داده و متاسفانه بعد از ۹ ماه پیگیری و سه بار بازنویسی و ارائه مجدد به شبکه استانی،با عدم انگیزه و پاسخ های واهی از سوی این شبکه، مواجهه شدم.
ظاهرا متولی محترم این شبکه استانی چنان به رتق و فتق امور داخلی شبکه مشغول است که تولید آثار ارزشی و تاثیرگذار را تحت الشعاع رسیدگی به مشکلات شخصی پرسنل محترم شبکه و تولید برنامه های معمولی وتکراری قرار داده اند. متاسفانه مدیر محترم شبکه استانی کوچکترین اطلاعی از واقعه مهم تاریخی نبرد تنگ تامرادی نداشته و احتمالا بعد از این نقد، مجالی برای مطالعه تاریخ پرفراز و نشیب معاصر استان و مبارزات حق طلبانه این عشایر در برابر سیاست های مستبدانه پهلوی اول و دوم، خواهند یافت.
رسالت شبکه های استانی ،صرفا فرستادن برنامه های تکراری و ملال آور به روی آنتن نیست.آیا باید قریب سیصد و پنجاه نفر پرسنل محترم شبکه، علاف این باشند تا مثلا تصاویر تکراری و خسته کننده ای از طبیعت استان، همچون آبشار و پارک جنگلی و دریاچه کوه گل و چشمه بلقیس و قس علیهذا از شبکه استانی پخش شود؟!!!
پس سهم تولید آثار تاثیرگذار فرهنگی و ارزشی و بومی ماندگار چه میشود؟!
در عصر پر هیاهوی رسانه ای امروز که صدها شبکه معاند و مخرب و فرهنگ ستیز بیگانه ،قصد تخریب فرهنگ غنی و میهنی ما را دارند.باید با تولید آثار قابل اعتناء فرهنگی به مقابله برخاست.هر گاه مخاطب بومی جذب شبکه های ضد اخلاق و سریال های رنگارنگ ترکیه ای شده،قطعا چیز درخوری از کانال های تلویزیونی داخلی ندیده است.(ناگفته نماند که معدود فیلمسازان توانای استانی،با تهیه آثار ارزشی ، اعتباراتی را برای این شبکه به ارمغان آورده که بحث این عزیزان از کلیت عملکرد این رسانه جداست).
حماسه ی نبرد تنگ تامرادی و شخصیت افسانه ای کی لهراس، فراتر از آنست که تنها از شبکه ی محدود استانی دیده شود. این حق حماسه کی لهراس و دلیرمردان نبرد تنگ تامرادی است که از رسانه بزرگ ملی دیده شوند.کی لهراس ،نماد روح سازش ناپذیر یک ایل علیه بیداد است و نباید از یاد ببریم که تشکیل و استقلال این استان به برکت مبارزات حق طلبانه و ظلم ستیزانه ی سرداران سلحشوری چون کی لهراس و میرغلام و دیگر دلیران نبردهای عشایری این دیار بود .ابن جمله تاریخی و ماندگار محمد بهمن بیگی بزرگ، به تنهایی، گویای حقیقت است:
“بویراحمد آنقدر دست به ماشه برد و پا به رکاب گذاشت تا از دهستانی، استانی آفرید”./
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد