یاسوج شهر “عشق های مفتکی”
- شناسه خبر: 2321
- تاریخ و زمان ارسال: 21 مهر 1395 - 11:51
۱-ظهر عاشورا ،از شب قبلش یکی از دوستان تماس گرفت که فردا نذری داریم برا توزیع بیا کمکم کن بعد از مراسم عزاداری رفتم در خونشون صف طویل از مردم برای گرفتن نذری، به زور وارد خونه شدم و برای همکاری اماده شدم،اول قرار بود چند تا بسته ده تایی غذا بفرستیم برا یکی از مراکز خیریه که یکی از آقایون که تو صف بود بسته رو ازم گرفت و راهی خونشون شد به دوستم گفتم که اون اقاهه (ظاهر بسیار متشخصی داشت) غذا رو گرفت و برد برا خودش،دوستم گفت: چی بگم روم نمیشه بهش بگم بعد گفت حالا باورت میشه زنش اول همه اومد سه بسته گرفت تازه اون پسره کاپیشن ابی که تو صفه هم بچه خودشونه و فکر هم نکنی به کسی از فامیلاش از این غذاها میده عمرا…
۲-متاسفانه از این دست مثالهای در شهرو استان ما کم نیست خوب بخاطر دارم همین چند روز پیش ودر حاشیه برگزاری کنگره بین المللی شهدای استان ،برخی از افراد چندین و چند بار بسته فرهنگی به تعداد گرفتند بسته های که هر کدام برای یک چند سال یک خانواده کفایت می کند و یا همدر همین کنگره خیلی از افراد جفت جفت آبمعدنی دریافت می کردند وبعد بدون هیچگونه استفاده ای با خود می بردند.
۳-ایکاش یاد میگرفتیم با توجه به وفور غذاهای نذری در مناسبت چنانچه افراد صرفا به تناسب مصرفشان متقاضی باشند هیچکس علاف صف های طولانی نمی شد.
۴-محرومیت شاید بدترین اتفاق دنیا باشد، اما از آن گزنده تر، عادت کردن به” نداری” است. ما نه تنها به فقر انس گرفتهایم، بلکه همین اتفاق نامیمون فرهنگ هم ساختهایم و از آن لذت میبریم. افسوس…!
۵-چنانچه در صف انتظار بانک ها یه نسخه روزنامه باز کنی تا ناگهان صد تا کله به سمتت هجوم بیارن و حتی چند صفحهش رو ازت قرض بگیرن. بعضیها با چنان اشتیاق عجیبی مطالب رو میخونن که آدم از شوق به مطالعه همشهریانش لذت می برد.
۶-این پدیده “عشق های مفتکی”انگار کل مملکت رو تسخیر کرده؛ مثل مردمی که فوتبال و سینما رو دوست دارن، اما حاضر نیستند برای دیدن مسابقات و فیلمها بلیت بخرن، یا جماعتی که به شکل بیمارگونهای عاشق غذاهای رستوران هستند، اما به جای اینکه حداقل یک بار دست توی جیب خودشون بکنن، تن به هر کاری میدن تا همیشه به شکل مجانی در قالب برنامه دستگاهها استفاده کنند. برای علاقههامون هزینه نمیکنیم و از همه بدتر اینکه چنین مواقعی معمولا یه ژست عجیب زرنگی هم میگیریم. اینجا هر کی سالمتره، معیوبتر به نظر میرسه
۷-…و اینگونه است که فلسفه نذری، دادن غذا به افراد نیازمند است و انسانهای مرفه فقط به جهت تبرک بودن غذا و نیت خیری که بانیان نذری داشتهاند، مشتاق به خوردن آن هستند وگرنه قرار نیست، غذایی که با هزینه فراوان و با زحمت مضاعف تهیه میشود به دلیل حرص و طمع برخی افراد، دور ریخته شود. ای کاش ما بیاموزیم وقتی یک سنت زیبا در کشورمان نسل به نسل چرخیده و به ما رسیده با رفتار ناشایست ما به اسراف که عملی حرام است منجر شود.
۸-به نظر می رسد در این ایام مداحان عزیز می بایست وقت بیشتر برای مرثیه سرایی این وضعیت فرهنگی در شهر واستان لحاظ کنند، حال و احوال این روزهای عزیز دردانه مردم، بیشتر نوحهخوان و مرثیهسرا لازم دارد،نذری که روزی میثاق مشترک میلیونها ایرانی بود هم به تدریج رو به افول گذاشته می شود و به سرنوشت تلخ فعلی دچار شد. در وصف این معضل چه باید گفت؟ برایش «گریهکن» سفارش بدهید لطفا؛ بالاخره همهچیزمان باید به همهچیزمان بیاید.
.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد