یک کف دست کینه- شما درآمد میلونیات را داشته باش-یادداشتی از رسول بهروش
- شناسه خبر: 1691
- تاریخ و زمان ارسال: 28 تیر 1395 - 10:01
فصلی نو -رسول بهروش
بیادبی کاربران ایرانی در فضای مجازی؛ این یک بحث کهنه است که هر مرتبه با بهانهای جدید تکرار میشود. یک روز فحاشی به زایتسیف و مسی همه را شوکه میکند و یک روز قصه هتاکی به مجری برزیلی مراسم قرعهکشی جامجهانی همه را در شگفتی فرو میبرد. حالا هم داستان حمله به صفحه پایت در حمایت از کریس رونالدو پیش آمده و کار را به جایی رسانده که حتی رسانههای خارجی هم موضوع را بازتاب دادهاند. هر روز بیشتر از قبل چوب حراج به آبروی ملت ایران زده میشود، اما انگار راه چارهای برای مقابله با این رسوایی بزرگ به ذهن هیچکس خطور نمیکند. هر دفعه که این پرونده قطور باز میشود، دوستان کارشناس به مشتی کلیگویی بسنده میکنند و داستان کلیشهای «فرهنگسازی» را پیش میکشند. در عمل اما هیچ اتفاقی رخ نمیدهد و این موج، هر روز ویرانگرتر میشود. ستارههای انگشتشمار وطن در حوزههایی مثل هنر و فرهنگ و ورزش به هزار جان کندن اسم ایران را بالا میبرند، اما سیاهیلشکرهای فیسبوک و اینستاگرام و تلگرام به احمقانهترین شکل ممکن این اعتبار را از بین میبرند. افسوس که ما به ازای هر یک اصغر فرهادی یا جواد ظریف، هزاران فحاش و هتاک بیدلیل داریم و اسم همه آنها با هم در صفحه «فرزندان» شناسنامه ایران درج شده است!
شاید یک بار برای همیشه لازم باشد از بحث فرهنگ عبور کنیم و «اقتصاد» را به عنوان کلیدواژه این ناهنجاری زیر ذرهبین ببریم. در اهمیت فرهنگسازی و چگونگی اجتماعی کردن افراد جامعه تردیدی وجود ندارد، اما کاش بدانیم خیلی از این جماعت بدکردار، از سر بطالت و بیکاری است که به صفحه این و آن یورش میآورند و آبروی مملکت را میبرند. خانهنشینی، فراوانی اوقات فراغت و فقدان مجاری سالم و کافی برای گذران وقت و تخلیه احساسات، معجون خطرناکی ساخته که طعم «زهر» دارد. شاید اگر گوشهای از حقوقهای نجومی برخی از مدیران خدوم به سمت ملت ایران سرازیر میشد و کاری میکرد که خیلی از این جوانها صاحب شغل شوند، خانواده تشکیل بدهند و دغدغه جدی پیدا کنند، دیگر کمتر کسی سعی میکرد انتقام رونالدو را از پایت بگیرد و با ترکیبی از طنازی و بیادبی، در فضای مجازی برای خودش «توجه» بخرد. بخواهیم یا نه، دوست داشته باشیم یا نه، بین اقتصاد و فرهنگ رابطه معنیداری وجود دارد. سخت است که از آدم معطل و ناامید، انتظار احترام و بزرگمنشی داشته باشی. خیلی از این بدوبیراههای اینترنتی، انتقام ناخواسته آدمهای عصبانی و بلاتکلیف از جامعهای است که حداقلها را هم از آنها دریغ کرده است. سخت است که روی نفت و طلا قدم بزنی، اما سرشار از کینههای کهنه، تنها سنگر باقیمانده در زندگیات صفحه چند اینچی موبایلت باشد. کاش کسانی که باید بفهمند، یک روز این چیزها را میفهمیدند!
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد