دو قلوهای افسانه ای اصلاحات را قدر بدانیم _به قلم محسن فروزان

فصلی نو _ مطلبی را که در زیر می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین سایت است و انتشار آن بمعنای تایید یا رد نیست.

فصلی نو _  محسن فروزان فعال سیاسی اجتماعی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی استان کهگیلویه وبویراحمد

این روزها بازار سلاخی گرم است،کار پر رونقی است.بده و بستان خوبی برقرار است.دولت تدبیر و امید با حمایت اصلاح طلبان خودش را از ته چاه بی هویتی بر کشید و با پشت و پا زدن به وعده هایش اصلاح طلبان را شرمنده مردمش کرد.هم دولت به پیش قراولان اصیل اصلاح طلبی “خودساخته” و نه “بر ساخته” که عموما کاروان و کارناوال شادی و انتخاباتی اش را مدیریت می کردند با بدعهدی لگد زد و رکب زد و هم جوانان از آنجا رانده و از اینجا مانده که شریک یک دروغ بزرگ شده بودند و احساس می کردند که در این کارزار بی آنکه چیزی بدست آرند هویت و فکرشان را در یک قمار بزرگ باخته بودند،اینان نیز چونان دولت بی اختیار از سر عصبیت لگدی نثار بزرگان اصلاح طلب شان می کردند.بیچاره بزرگانی که می بایست متحمل لگد دولت بدعهد و تحمل لگد دوستان عصیانگر خود را داشته باشند،حکایت غریب “آش نخورده و دهن سوخته”است.اصلاح طلبانی که به جرم گناه نکرده سلاخی میشوند بی آنکه از آنها سئوال شود آیا دفاعی دارند،،،در این سیاهه می کوشم به زعم بعضی از کارکردهای مفید دولت تدبیر،با خوانش وضعیت موجود و حادث شده،مرحمی باشم و نه لگدی بر زخم بزرگان اصلاح طلب هم استانیم که در دام قضاوت نادرست گرفتارآمده اند،و هشداری بر دوستان رنجیده ام که پیش از آنکه به قضاوت دوستی قد علم کنند بهتر آنست که چند قدم با کفشهای دوستشان قدم بردارند. شاید در قضاوتشان تجدید نظر کنند. چند صباحی است که سرخوردگی های سیاسی به حوزه روابط اجتماعی سرایت کرده وانتقام وعصیان سرلوحه رفتارها وهنجارهای اجتماعی شده است.ناتوانی دولت در تحقق شعارهای جامعه مدنی ،اعراض از دموکراسی، فشارهای مضاعف اقتصادی،بیکاری ومنزوی شدن ایران وبه تبع آن ایرانی درجامعه جهانی ،رشد نهادهای حاکمیتی موازی دولت یادآور دولت “بی اختیار” ی است که به جای تزریق امید در جامعه به نا امیدی دامن می زند. مجموعه گفتار بالا وهکذا از این دست حمکرانی های بد در جامعه مشروعیت و مقبولیت دولت را زیر سوال می برد . اماوقتی لایه های زیرین را ورق می زنیم وبانگاه محلی ومنطقه ای سرایت عصیان وتندی تیزی جوانان سیاسی اصلاح طلب استان را می کاویم به پارادایمی یکسان در تنش ها دست می یازیم؛ که با کنکاشی مختصر به جراحی این پارادایم می پردازیم : دراین کنکاش درمیابیم که عصیان ناشی از سرخوردگی معطوف به قله و راس هرم تصمیم سازی است،به عبارات روشن تر جوانان اصلاح طلب سرخورده با توهین، بی احترامی، هتک حرمت و دریدگی سعی دارند تابوهای که خود ساخته وپرداخته اند نابود کنند ، تیشه برداشته و بزرگان اصلاح طلب را که روزی پیر و مرادشان بوده به زیر بکشند و زیر مهمیز چکمه های ناخرسندیشان نابودشان کنند، چرا که بزرگان محلی و منطقه ای گفتمان اصلاح را، نماینده سرخوردگی هایشان می پندارند وبا ادبیاتی سخیف وسراسر توهین گناه بی اختیاری وناتوانی دولت را به بزرگانی همچون سیدرضا عسکری وسید ضیا الدین رضا توفیقی در استان حوالت می دهند و به بیانی فولکلور :”تلافی غوره رو سر کوره درمیارن.” راقم این سطور با توجه به اینکه درحوزه روانشناسی دستی بر آتش دارد با درک این عصیان، جوانان اصلاح طلب را به صبر واستقامت واتحاد بیشتردعوت می کند.چرا که معتقداست :همه میتوانند تخریب چی باشند و هول و ترس ارمغانشان باشد ولی فقط بزرگان با بزرگواری و صبرشان میتوانند آبادگر باشند و خوشبختی و آرامش و آسایش رهاوردشان باشد وقتی رفتار سیاسی سید رضا ،سید ضیاوسید باقر و……..به عنوان نمایندگان اصلاح واصلاح طلبی در بویراحمد باز خوانی می کنیم انچه به دست می اید همت ،فداکاری ،پایمردی واعتقاد راسخ به اصلاح واصلاح طلبی است.مردم داری ، دفاع از حقانیت وپاسداشت ازادی تنها صدای است که از اردوگاه بی جیره ومواجیب اصلاح طلبی به گوش می رسد سید رضا وسید ضیا این دوقلوهای افسانه ای درکنار دیگر بزرگانی همچون سید باقر موسوی جهان اباد دکتر علی مندنی پور ، اسماعیلی ،غلامرضا پناه ،بهرام تاجگردون،،و……با نمایندگی اصلاحات در استان هماره از اصلاح طلبان حمایت کرده ومی کنند .حال که راس اصلاحات در کشور جهت تجدید قوا و جلوگیری از هدر رفت سرمایه اجتماعی شان به مجبور ناچار به مسامحه و مصافحه با اعتدالیون شدند تا نیمه جان به اعتذار رفته اصلاحات را جانی دوباره بخشند و سرپا نگهدارندش،عصیان ، افترا و توهین سزاوار اینهمه جانسختی نیست.سید رضا و سید ضیا رنج این مسامحه را بر خود هموار کردند تا اصلاحات نه به مرگی آنی دچار گردد و نه به کمای فرسایشگری مبتلا گردد،امیدشان در روزگار شکوه بر گرفتن اصلاح طلبان اصیل از رهگذر پایش سره از ناسره استوار بود،حال اگر قبل از رویش جوانه امید ،اصلاحات در اضمحلال و استحاله دست و پا میزند،خطا فقط فقر بینش و پیش بینی است و نه بد نیتی و بدذاتی.اصلاحات همان رحم اجاره ای که از آن اعتدال سرکشید و بلند شد اینک در این آشفته بازار می باید برای احیای مجدد خود:۱_با نقد منصفانه و خط کشی شده حریم و حرمت اصلاحات و اصلاح طلبان را گوشزد کند و پایش را از ورطه ناتوانی،معامله گری و سکوت مرگبار دولت بی اختیار در زمینه های حقوق شهروندی،رفاه اجتماعی و اقتصادی،اختلاسهای کلان و آزادی گردش اطلاعات و آزادی های مدنی پس بکشد و دست بیعت بی چون و چرایش را پس بگیرد.

۲_

حامیان اصلاحات با حمایت،همراهی و همکاری با بزرگان و هزینه داده های اصلاحات،آرمان و پرچم اصلاح طلبی را زمین نگذارند تا رسیدن به بالندگی ایران و ایرانی.با نقد توام دولت و حاکمیت است که دولت مجبور میشود آرایش سیاسی خود را به نفع مردم و منافع مردم تغییر دهد ،چرا که دولت مشروعیت و مقبولیتش در گرو رضایت مردم است و نه حاکمیت.در نقد دولت و شریک نبودن در رفتارهای اقتصادی،سیاسی و خارجه دولت است که جوانان اصلاح طلب سرخورده از اصلاح، توجیه خواهند شد که نوک پیکان اعتراض شان از خودی های بی اختیار به بی خودی های پر اختیار که منشا فساد،رانت و خیانت است معطوف کنند.جوانان اصلاح طلب با اقتدا به اصلاح و پرچمداران آرمان ایرانی آباد و آزاد، قدر سید رضا و سید ضیا ودیگر بزرگان خود را می دانند،منسجم پشت سر فرماندهی دموکراسی خواه خود ،سرمایه های جریانی و فکری خود را پاس می دارند و هماره تا جایی که صدایشان صدا و نفیر نسل آزادی خواه و صلح طلب باشد حامی و پشتیبان پشت سرشان خواهند ایستاد.با پرهیز از جزیره ای عمل کردن و چنگ زدن به آیه “واعتصمو بحبل الله جمیعا”از تفرق می پرهیزند که دست خدا با جماعت است.به حول و قوه الهی محکم پشت سید رضا و سید ضیا ها که اولی به مردمداری و دومی به سیاست ورزی شهره است،می ایستیم و با اتحاد، آرمان اصلاح طلبی را به پیش خواهیم برد .به امید پیروزی گفتمان اصیل آزادی خواه اصلاح طلبی

لینک کوتاه خبر:

https://faslejonoob.ir/?p=6994

ارسال دیدگاه


نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

تصویر روز: