شعری بسیار زیبا از شاعر هم استانی”بهنام کشاورز”-شب است
فصلی نو-بهنام کشاورز شب است به ستاره هایی که خورشیدی در گلویشان گیر کرده است نگاه می کنم به روحم که به استخوان رسیده است فکر میکنم دیگر نمیخواهم هذیان بگویم من آنم که میخواهم آنم را کنترل کنم بوته علفی در گلدان هستم تحم به هیچ جا وصل نیست اما بالا می روم گذشته زخمی ام را در چاه...
ادامه خبر