تصمیمی تاریخی و سرنوشت ساز در انتظار مردم گچسارن و باشت/«کامبک»سید قدرت یا «فوروارد»تاجگردون؟
- شناسه خبر: 11979
- تاریخ و زمان ارسال: 2 تیر 1399 - 11:20
فصلی نو- محمد علی رستمی زاده
از بزرگی تاجی که تاجگردون بر سر مردم گچساران و باشت نهاده است و آنان را آقای خودشان کرده است؛ عصبانی اند!
قرار نبود، حضور تاجگردون دایره قدرت ارباب-رعیتی را که سالها با مشقت تمام درست کرده بودند را یک شبه خراب کند و در محفل های سیاسی-اجتماعی مردم را صاحب نظر و گفتمان و کرسی کند!
قرار نبود که تاجگردون پنجره های شهر را که سید قدرت، با قدرت هرچه تمام تر بر دستگیره های آن میخ اهنین زده بود را باز کند و به چشمان منتظر این ملت نشان دهد که پشت این آبادی، شهری است به وسعت آروزهای تحقق پذیر این ملت؛
قرار نبود که تاجگردون پرونده سازی های که دیگران علیه فرزندان نجیب این دیار ساخته بودند را بسوزاند و به جای ان پرونده ها،روزمه کاری بسازد و یکی پس از دیگری آنان را از فرش به عرش برساند تا که امروز گچساران در جای جای ایران، صاحب تریبون و نظر و اقتدار باشد!
آری ای بردار!
قرار نبود تاجگردون بیاید، پیروز شود و کنار این مردم بماند و تاریخ سازی کند!
پس باید این شور مردمی را که با شعور آگاهانه انتخابشان حول محور تاجِ اقتدار و توسعه گچساران و باشت شکل گرفته است را به هر وسیله ای بشکنند تا نشان دهند این مردم تا ابد باید در بندِ قدرتِ سید قدرت و همفکرانش باشند؛ اما زهی خیال باطل!
اکنون باید به سید قدرت حسینی این نکته را گوشزد کرد؛ شمایی که امروز همچنان به دنبال حذف نماینده مردم هستید و با صدای بلند و خشن، وکیل محبوب مردم را به افشاگری و حذف تهدید می کنید؛ در حقیقت کلام ترسناک شما حاکی از ان دارد که سرپنجه هایتان دنبال انتقام از غلامِ مردمی این ملت نیست؛
بلکه شما به دنبال تسویه حساب با مردم فهیم و اگاه گچساران و باشت هستید که چرا در سه دوره متوالی با وجود سم پاشی های عظیم و خطرناکی که علیه غلامِ با شرافت این دیار انجام داده اید؛ اما باز این مردم زر شناس بوده اند که بر انتخاب هوشمندانه خود اصرار ورزیده اند و فریب طلاهای زنگی و بدلی بازار زر گری سید قدرت حسینی را نخورده اند!
دکتر حسینی تند خو و تندرو!
امروز شما از حضور و نام تاجگردون به خود نمی لرزید، بلکه از شعور و فکر این مردم در عذابید چرا که مردم نشان داده اند که نه یک گام، بلکه چندین سال از شما و همفکران و هم حزبی-هایتان پیش تر هستند و به جای سیاسی بازی های پوچ و خانمان سوزی که سالها برای این مردم به ارمغان آورده اید؛ مجدد به سوی تاجگردون رهسپارند زیرا روشنایی خورشید فروزان تاجگردون را به ستاره های بی نور شما ترجیح می دهند!
آیا وقت آن نیست که به انتخاب مردم احترام بگذارید و بپذیرید که شما جای در فکر و دل مردم ندارید؟
در دو اسفند ۹۸ مردم قدر شناس گچساران و باشت بر سر یک دو راهی تاریخی قرار گرفته بودند که آیا دوست دارند با انتخاب مجدد وکیل خود، تاریخ ساز شوند یا انکه تسلیم آن صحنه آرایی خطرناک شوند و تاریخ سوز شوند؟
لذا با انتخاب مجدد تاجگردون در دو اسفند، ثابت کردند که میخواند قطار توسعه گچساران و باشت با سرعت به سوی عمران و آبادی پیش رود نه انکه با کامبک سید قدرت، به ته دره ناکارآمدی و محرومیت سقوط کند؟
حضور مجدد وکیل نام آشنایی چون تاجگردون در بهارستان، در حقیقت رای به استمرار برافراشته بودن پرچم سفید صلح و اتحاد و همدلی مردم شریف این خطه با مجموعه کل استان می باشد و این در حالیست که بازگشت سید قدرت حسینی به عرصه نمایندگی، بیانگر صدای پای اختلاف و جدایی گچساران و باشت را به اذهان متبادر می کند!
انتخاب مجدد تاجگردون، انتخاب یک شخص و یک نام و یک نشان نیست؛ بلکه انتخاب او، تاکید بر انتخاب صحیح و خردمندانه و پیش به سوی آینده روشنی می باشد که به واسطه آن گچساران نه در استان که اینک در کشور به عنوان یک قطب نفت و گازی و صد البته به عنوان محور توسعه و پیشرفت شناخته می شود و در روزگاری که کشور با بحران های شدید مالی و سیاسی که ماحصل دست های پشت پرده همراهان هم فکر سید قدرت حسینی است، باز هم با این شرایط سخت توانسته است این اسب نفس بریده را سرپا نگه دارد و به سوی رشد و کامیابی زین کند و تمام گچساران و باشت را درنوردد؛
اما اگر سید قدرت حسینیِ چشم سبز به عرصه نمایندگی بازگردد؛ گچساران و باشت تاوان سختی را پس خواهند داد چرا که انسان های که افکار کوچک با آرزوهای بزرگ دارند هیچگاه نمی توانند افق های دور دست و مطمئنی را برای مردم ترسیم کنند؛ چون این اشخاص به کارهای روزمرگی مشغول می شوند و سقف اندیشه های مردم آن خطه را نیز به اندازه قامت تفکرشان خرد می کنند که ماحصل یک انتخاب اشتباه، به آتش انداختن آینده نسلی است که امروز به واسطه تاجگردون به خود باوری رسیده است و نه فقط در شهرستان که حتی بستر استان هم گنجایش این همه استعداد پر انرژی را ندارد و باید به اقیانوس ملی و کشوری بپیوندد تا این نیروی های خوشفکر و پویا گوشه ای از وطن را آبرومندانه و عزتمندانه به نام گچساران و باشت بسازند!
سرتاسرگچساران و باشت از استعداد های توانمندی پر شده است که سالیان درازیست به دید تبعیض و خودی و غیرخودی بودن همفکران سید قدرت حسینی، اندیشه هایشان را باد برده است و استعداد هایشان زیر گرمای سوزان انحصار طلبی آقایان، زرد و پژمرده شده است؛
اما اکنون تاجگردون که چون خورشیدی فروزان بر تمام گچساران و باشت تابیده است، به مثابه اکسیر جوانیست که به همه ما این درک را تزریق کرده که می توان در شهری کوچک، کارهای بزرگ کرد و با هم نشینی با انسان های بزرگ، به بزرگی رسید و کارهای بزرگ را به سرانجام رساند!
این غلامرضا تاجگردون بود که نه فقط به ما که به ترک و لر و قشقایی و … اثبات نمود، برای اولین بار در طول تاریخ گچساران و باشت میتوان همه اقوام را زیر یک چتر وسیع و گسترده از نعمات خدمتگذاری این شهریار بی ادعا اما پر قدرت و مهربان عادلانه بهره مند کرد تا فردای بعد از تاجگردون، هر یک از ما یک تاجگردون مقتدر، مردمی و تاثیرگذار در جای جای این خاک پر گهر باشیم!
از یاد نبریم این غلامرضا تاجگردون بود که همه ما را بعد از سالها اسارت فکری، آزاد کرد و ما را آقای خودمان کرد !
او بود که درس آزادگی را برای ما مجدد معنا کرد و نشان داد آقای گچساران و باشت، تنها فرزندان نجیب و غیور این دیارند و هیچ تفکری و هیچ گروهی و هیچ شخصی ولو با چشمان سبز و دلی سخت، نمیتواند این مردم را عبد و بنده خودشان کند.
این مردم بعد از سالها طعم شیرین آزادگی و انتخاب غرور انگیز خود را چشیده اند!
این مردم بعد از سالها حضور در قفس تبعیض آقایان اینک به واسطه تاجگردون پر پروازشان را باز کرده اند و دیگر فریب هیچ دانه گندمی را به بهای حرف ها و جملات دهن پر کنی که هیچ سودی برای سفره های این مردم ندارند را نخواهند خورد!
ما با تاجگردون معنای ، من بودن، انسان بودن، آزاد بودن و توانمند بودن و دیده شدن را لمس کرده ایم و در حالی که در دوران وکالت سید قدرت حسینی، ما طعم بشقاب پرانی های نابخردانه را که هیچ سودی جز پسرفت و ضایع شدن حقوق عامه مردم این خطه نداشت را دیده ایم!
ما با انتخاب مجدد تاجگردون، در حقیقت به فکر سالم و انتخاب صحیح و عقل باورمندانه و آقا بودن خودمان رای دادیم و نخواستیم با انتخاب سید قدرت حسینی به واقع رای به کامبک گذشته دهیم و خواهان بندگی و کنیزی اربابانی شویم که هیچ اعتقادی به مردم نداشته و نخواهند داشت!
حال ما منتظریم …
یا با تایید تاجگردون سرود آزادی و عشق و توسعه را بخوانیم و استمرار ببخشیم!
یا با کامبک سید قدرت حسینی بر آینده ای که سالها برای ساختنِ خشت روی خشت آن سختی های زیادی به جان خریده ایم تلخند بزنیم و با تلی از خاکستر به گورستان تاریخ هدایت شویم!
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد