آیا شهر یاسوج ،اسیر رشد بی رویه شهرنشینی شتابان شده است ؟-محسن مطهریان
- شناسه خبر: 2002
- تاریخ و زمان ارسال: 14 شهریور 1395 - 05:48
فصلی نو-محسن مطهریان
در سال های اخیر، توسعه شهرهای کوچک از طریق ارتقای روستاها به شهر، به عنوان یکی از سیاست های اصلی بهبود کیفیت زندگی نواحی روستایی در ایران مورد توجه قرار گرفته است و در این مسیر طی چند دهه اخیر، تعداد زیادی از نقاط روستایی به شهر ارتقا یافته اند.(رضوانی ودیگران،۱۳۸۸، ۱) بررسی سلسله مراتب شهری و مطالعه شهرهای دارای سطوح مختلف جمعیتی در سرشمار ی های رسمی کشور، ما را با پدیده ای جدید مواجه می سازد. این پدیده، تبدیل و ارتقای روستاهای کوچک به شهر به رغم داشتن جمعیتی کمتر از آستانه تعریف شده برای شهرشدن است. این سکونتگا هها که امروزه بیش از یک سوم از شهرهای کشور را تشکیل می دهند، کمترین امکانات، خدمات، تأسیسات و تجهیزات شهری را در خود جای داده اند.(زنگنه شهرکی،۱۳۹۲، ۱)
شهر یاسوج در طی سالهای اخیر با پدیده ی بی رویه ی مهاجرت روبه رو شده است که عدم توجه به این موضوع باعث ظهور پدیده ی حاشیه نشینی در اطراف این شهر و تبدیل شدن روستای مادوان به شهر شده است.
مهاجرت بی رویه روستائیان به شهر باعث سریز جمعیت از مرکز شهر به حاشیه ی شهر شده است که این موضوع برای پایتخت طبیعت ایران تهدیدی بزرگی محسوب میشود. برای مثال شهر مادوان نتواستنه است جاذبه ای برای شهروندان خود ایجاد کند و از طرفی شهر مادوان تنها به دلیل تراکم جمعیت و توسعه ی فیزیکی بی کیفیت در حالی عنوان شهر را به خود اختصاص داده است بلکه هنوز در عدم تامین و ارائه ی زیرساخت های شهری استاندارد به شهروندان خود رنج می برد.
قادرزاده(۱۳۹۳) در مقاله ی “توسعه شهری پایدار و مسئله حاشیه نشینی” چالش های حاشیه نشینی را به ترتیب در قالب پنج دسته ی چالشهای اجتماعی_فرهنگی،چالش های زیست محیطی،چالشه های اقتصادی،چالشهای آموزشی_بهداشتی و چالش های رفاهی طبقه بندی کرده است.که دست کم چهار مورد از چالش های فوق الذکر، در شهر ماداون به وضوح دیده میشود.
از طرفی دیگر ،محسنی(۱۳۸۹) در مقاله “مسئله حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی با تاکید بر توانمند سازی آن” رشد بی رویه شهرها در کشورهای توسعه نیافته محصول سه عامل اساسی نرخ بالای زاد و ولد، مهاجرت شتابان و تبدیل نقاط روستایی به شهر دانسته است که(که البته می توان “کودک کار” را محصول چهارم این رشد بی رویه خطاب کرد) در این بین اظهار دارد فرایند مهاجرت از نوع بی رویه و شتابان نقش محوری دارد. این سه محصول را بصورت آشکارا می توان در حاشیه ی شهر یاسوج مشاهد کرد.
توسعه کالبدی و فیزیکی صرف، توهم توسعه را در ذهن مدیران شهری شکل داده، که باعث رها شدن نواحی چندگانه اطراف شهر یاسوج شده است.
استناد به مطالب فوق الذکر سوالاتی را در ذهن همگان متبادر می سازد:
۱.شهر ماداون تا چه اندازه توانسته است به سیاست های شهری شدن خود پاسخ مثبت دهد؟
۲.تجربه ی شهر “صرفا کالبدی” مادوان چه نوع نگرش و سند چشم اندازی را در سطح کلان مدیریت شهری برای آینده نواحی علی آباد،نجف آباد ،خلف آباد و… آماده خواهد کرد؟
۳.آیا مبحث آماده سازی زمین می تواند تا حدودی کیفیت زندگی را به مهاجرین عرضه گرداند؟
در انتها توجه به موارد ذیل، شهر مادوان می تواند با هویت بخشیدن به خود شهری زیست پذیرتر برای شهروندان خود باشد:
۱-تهیه نقشه ی کاربری “مناسب تر” و توزیع عادلانه ی کاربری های فرهنگی،اداری،تاسیسات شهری،فضای سبز و…
۲_ جلوگیری از رشد شهر صرفا کالبدی_کریدوری در حاشیه ی اتوبان “یاسوج_سی سخت”
۳_توجه ویژه و اصولی به زیرساخت های شهری و حمل ونقل عمومی برای ارتباط مناسب با نواحی مختلف
۴_ایجاد گونه های مختلف مسکن(نوشهرگرایی معتقد است که در یک اجتماع انسانی،حضور طیف وسیعی از گونه ها ،اندازه ها و قیمتهای مختلفی برای واحد های مسکونی موجب میشود تا هرکس متناسب با علایق و سطح درامد خود بتواند مناسبترین انتخاب را داشته باشد و از طرف دیگر سطح تعامل بین اقشار مختلف مردم از نژادها،سنین و درامد مختلف را افزایش می دهد)
۵_توجه ویژه و جدی به ایمنی و امنیت شهروندان در طول شبانه روز
نگارنده:محسن مطهریان،کارشناس ارشد طراحی شهری،دانشگاه هنر تهران
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد