بقلم شیرین بانو زرین- انتقاد ستیزی مانع توسعه استان

فصلی نو – شیرین بانو زرین

بسمه تعالی

تا زمانی که مردم ما نقاد و مسوولین ما نقد پذیر نباشند
پسوند محرومیت از نام استان کهگیلویه و بویراحمد حذف نخواهد شد.

از بهر عیار دانش اکنون به بلاد
کو صیرفی و کو محک و کو نقاد…

پیرو یادداشتی در خصوص انتصابات در استانداری و سایر مدیریت های استان و هجمه های ایجاد شده لازم دیدم مجدد جهت روشنگری مطلبی را به عرض مخاطبین معترض به آن یادداشت برسانم .

نقادی و نقد پذیری در راستای پرسش گری و پاسخ گویی، برای کمال و اصلاح اجتماع، سرمایه‏ ای است بس گران‏بها. شناخت کاستی‏ها و نواقص و تلاش در جهت رفع آنها و گامی مقدس در مسیر صلاح مدیریت جامعه است. به جای پاسخ گویی واکنش منفی نشان دادن و پرده پوشی بر آنچه بوده و هست یا انکار نواقص و مشکلات، واقعیت‏ها را عوض نکرده و دردی را درمان نمی‏کند. مدیریت مبتنی بر دیانت و خرد همواره در جستجوی آن است که در مسیر تکاملی خود، آفت‏ها و آسیب‏ها را بشناسد و بزداید. اگر فرهنگ نقد و انتقاد پذیری رایج گردد، آداب و مرزهای روایی و ناروایی انتقاد و ویژگی‏های ناقدان روشن میشود و وقتی ناقدان به عرصه‏ ی نقد ورود یابند، بسیاری از تنش‏ها و کشمکش‏ها فروکش کرده و بسیاری از ضعف‏ها، نقص‏ها و کاستی‏ها زمینه‏ ظهور نمی‏یابند. به خصوص اگر مدیران از لاک خودمطلق‏ انگاری و خودبرتربینی دربیایند و معتقد باشند که انتقادها میتواند روزنه ی رو به آینده ی بهتر باشد، کسانی که مورد انتقاد واقع می‏شوند، نباید نقد و انتقاد را کینه و عداوت تلقی کنند و آن را تضعیف موقعیت خود بدانند، چرا که در یک چرخه‏ ی صحیح نقد و انتقاد پذیری منتقد بر نمایاندن نواقص و کاستی‏ها به دنبال بهبود وضعیت موجود است. و این فرهنگ باید در جامعه، به عنوان یک رسالت، اشاعه پیدا کند .
نقد و انتقاد، حرکتی اصلاح گرانه است. هدف از انتقاد، پاره کردن و مثله کردن افکار دیگران و برهم زدن آرامش و امنیت جامعه و مردم نیست، بلکه هدف، ارج نهادن به کار به واقعیت ها و آسیب ها و مسائل مهم جامعه ی که باید درمان گردد. در واقع یادآوری رواها و نارواها در کنار هم است
تردیدی نیست که نقد سخن و عملکرد، به عنوان عاملی اصلاحی و پیش برنده و بالنده، به برنامه‏ ریزان، سیاست گزاران، مدیران و مجریان، مجال بازنگری، وسعت دید و واقع نگری همراه با در نظر گرفتن افکار عمومی را می‏بخشد و جلوی بسیاری از مخارج و کارهای بیهوده، ریزش‏ها، دوباره کاری‏ها، اسراف‏ها و تک روی‏ها را می‏گیرد. در نتیجه طرح‏های علمی و عملی را در راستای بهره‏ مندی بهتر و بیشتر قرار می‏دهد و از مسایل حاشیه‏ای و جانبی جلوگیری می‏کند.
در این که جامعه و مدیران، و بلکه همگان، به نقد و انتقاد سالم و سازنده نیازمندند تردیدی نیست، اما این، نیمی از کار است، نیم دیگر که در واقع کامل کننده‏ کار است ،نقد پذیری و به کار بستن انتقاد ناقدان است. پذیرش انتقاد خصلتی انسانی که بیشترین نقش را در فرونشاندن آتش اختلاف و آسیب‏ها و آفت‏های فردی و اجتماعی دارد. چنان که نقد و نقادی تیزبینانه، مایه‏ کمال و رشد رفتارها و عملکردهاست، انتقاد پذیری نیز زمینه ساز بسیاری از خوش‏بینی‏ ها و امیدواری‏ها نسبت به اصلاح امور است. تجربه نشان داده است مدیران و دست اندرکارانی که به استقبال انتقاد رفته و با سعه‏ صدر آن را پذیرا شده‏ اند، از مدیریتی بهتر و کمال یافته‏ تر برخوردارند و کم‏تر دچار دوباره کاری و نابسامانی می‏گردند. زمینی که گود باشد، دو بهره از باران دارد، یکی بهره مستقیم و دیگر آن که بارانی که در بلندی هم می‏بارد به سوی آن سرازیر می‏شود. پذیرش انتقاد نه تنها چیزی از شخصیت سیاسی و اجتماعی انسان نمی‏کاهد، بلکه روشن‏ترین گواه بر شخصیت و کمال عقل آدمی است. پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آلهم ، با آن عظمت، مکرر با اصحابش مشورت می‏فرمود، و آراء خیرخواهانه‏ آنان را به کار می‏بست ،اما متاسفانه عده ی مدیریت را در استان ما انحصاری کرده اند و اگر هم انتقادی وارد گردد آن را به بدترین نوع ممکن واکنش نشان میدهند .
ضعف در مدیریت های این استان بسیار است ، مخاطبی که خود را ارشد جامعه شناسی معرفی میکند
برود آمار بگیرد همان حوزه بانوان و استانداری چند جلسه با متخصصین جامعه شناسی و متخصصین آسیب های اجتماعی تا وصول نتیجه برگزار کرده است !!! این همه سطحی نگری و سوظن از طرف مخاطبین خاص حامی آن انتصابات و همچنین واکنش دیگر مدیران در پی یک انتقاد بسیار عجیب است….
در متن ارسالی اینجانب همان اول سطر ،حسن نیت و دیدگاه مثبت اندیشی و نه تخریب کاملا مشهود بود ، خرسندی از شکستن تابوی عدم استفاده از ظرفیت زنان در مدیریت ها و بالفعل شدن بانوان و به کارگیری آنان در سطوح اجتماعی کاملا مورد توجه قرار گرفته بود ، اما اینکه عده ی میخواهند مدعی این باشند همه چیز عالی ست و ما هیچ مشکلی در استان نداریم و رسیدگی به امور و مسائل و عدالت محوری و وجدان کاری توسط مدیران به بهترین شکل انجام میگردد و عده ی دیگر موضوع را به سمتی سوق میدهند که جانبداری خود را ازجریانی نشان دهند و دیگران را بنابر انتقادشان توبیخ کنند ،مشخص میگردد ما هنوز هم اندر خم یک کوچه ایم ….
و این همان معضلی ست که سالهاست گلوی این استان را می فشارد…..
در متن مثالی آورده شد از خودکشی دختر ۱۷ ساله، که توسط سرپرست محترم اورژانس استان آقای محسن جلیل گفته شد و تکرار این خبر در آن منطقه و در قشر زنان که همواره باعث تألم و تأمل ،مصابرت و ژرف اندیشی ست ،و این همزمان شد با انتصاب مدیر کل بانوان ،همین یک مثال نشانی بود بر معضلات زیادی در استان که اگر مخاطب با نگاه کینه توزانه ننگرد، باید آن مثال و مثالهای دیگر از ناقدان اجتماعی، فرهنگی ،سیاسی،اقتصادی و… را سنبلی بداند بر همه ضعف ها در مدیریت های استان ،که زنجیروار به هم مرتبط ند و به صورت اپیدمی پیش می روند ، از جمله افسردگی جوانان ، بیکاری جوانان ، آسیب های زنان که آینده جامعه و تربیت نسل جامعه در گرو سلامت آنهاست ، عدم حمایت از زنان بی سرپرست ،نبودن هیچ سازمان حمایتی از اقشار آسیب پذیر، عدم رسیدگی به مسائل مهم اجتماعی و فرهنگی در استان ، عدم وجود برنامه های مسنجم در سازمان های زیربط….
با احتساب سرمایه هایی که در این استان وجود دارد
و هزاران هزار دیگر….
اما متاسفانه اینکه ما نویسنده و نقاد را غرض ورز و ناآگاه و متهم به ادعای روشنفکری و افکار سطحی و….محکوم کنیم شایسته فرهنگ رسانه ی و فرهنگ اجتماعی ما نیست !!!

باید به عرض شما برسانم( با توجه به اینکه انتصاب ها فارغ از داشتن تخصص و مرتبط بودن سواد فرد و جراح بودن آن فرد در آن مدیریت و به طور کلی فعال بودن در آن زمینه…) بوده است و با در نظر گرفتن اینکه سرکار خانم آذرصفایی دو سال مدیر کل بانوان بوده اند بدون هیچ سابقه قبلی و فعالیتی در آن زمینه و نداشتن تخصص چه در آن پست و چه در این پست جدید ، و مدیر کل جدید سرکار خانم نادیا صداقت ،تازه با الفبای مدیریت بانوان آشنا گشته است .
آیا انتقاد یک شهروند بانو به این مقوله باید اینهمه هجمه ایجاد کند آنهم از سوی آنانکه معلوم نیست با چه انگیزه ی قلم به حمایت میزنند و به این راحتی دیگران را محکوم و به عدم آگاهی و سوگیری او را خطاب کنند.
در نظر داشته باشید ممکن است کسی که نقد میکند و کسانی که نقد را میخوانند سالها باشد که در آن حوزه فعالیت های افتخاری ،مطالعه گری، ایده پردازی ،آشنا با مقالات درآن زمینه و نویسنده و تنظیم گر متون ،ارائه دهنده راهکار و پیگیری امور آن حوزه و حوزه های مرتبط را داشته باشند . هرگز کسی که نقد میکند ناآگاه نیست .
بی شک نقاد از علم آن موضوع آگاهی دارد که میتواند قلم را به نگاشتن وا دارد .
در تمام خطوط آن متن ارسالی هیچ نشانی از تخریب نبود و تنها یادآوری بر موضوعاتی بود که در جلسات مورد بحث قرار میگیرند و بی نتیجه میمانند و توصیه و اشاراتی به راهکارها و انتظار توجه بیشتر از صاحب منصبان .
اینکه متأسفانه برخی‌ها تحمل شنیدن انتقادات و نقد را ندارند و چنانچه کسی بخواهد کوچک‌ترین نقدی سازنده در راستای توسعه و پیشرفت استان داشته باشد و یادآوری کند تا از مشارکت ها و مشاوره های تخصصی دیگران استفاده شود و مدیریت ها انحصاری و مافیایی نگردد، اینچنین واکنش‌های تند را به همراه داشته باشد ،مشخص است عدم فرهنگ و رفتار سازمانی و عدم فرهنگ اجتماعی بیش از پیش پررنگ شده است …
به امید روزی که آستانه تحمل ما و مسئولین بالا رود و انتقاد را به مثابه تخریب، تضعیف و … ندانیم.
در پایان از تمامی مسئولینی که به درخواست ها و مطالبات و انتقادات مردم و رسانه ها پاسخگو هستند قدردانی می کنیم ….