عبدالله خان نقشی در قتل آغا سیف الله نداشت/گفتار حاج اسماعیل مظفری در محضر شاه نبود
- شناسه خبر: 3187
- تاریخ و زمان ارسال: 23 بهمن 1395 - 00:46
فصلی نو-هادی خان ضرغامپور
نقدی بر کتاب اوضاع سیاسی، اجتماعی ایل بویراحمد/ قسمت چهارم
در صفحه ۱۳۳ کتاب آمده است «…. پس از آن عبداله خان و خسرو خان تلاشهای فراوانی را برای جلب حمایت کدخدایان تیره آقائی و قاید گیوی بویراحمد علیا از جمله بیژن منصوری، اسماعیل مظفری، یدالله ارجمند و… به عمل آوردند.
اما همانطور که گفتیم این گروه به علت رنجش از عبدالله خان در جریان قتل آقا سیف اله حاضر به همکاری با وی نشدند». اما جای سوال دارد که قتل آغا سیف اله چه ربطی به عبداله خان داشت. همانگونه که نقل قول شده اکثر بزرگان معمرین بویراحمد علیا در قتل آغا سیف اله سهیم بودند و عبدالله خان نقشی نداشت.
آغا سیف اله از یاران بسیار صدیق و طرفدار عبداله خان بود این مطلبی که در کتاب آقای صدری نوشته شده تازگی دارد و ای کاش ذکر می کردند که این اطلاعات از کدام منبع کسب کرده اند.
آغا بیژن منصوری، آقا یداله و کی اسماعیل و آغا سیف اله از همان اوایل حرکت دکتر محمد مصدق به جرگه عبداله خان و خسروخان پیوسته بودند. مجموعاً این مطلب عکس واقعیت نوشته شده است، چرا کدخدایان بویراحمد علیا که نام آنها ذکر شد با هماهنگی عبدالله خان برای تحت فشار قرار دادن دولت وقت عمل می کردند و البته حسینقلی خان از کانال قدرت یا نفوذ محلی نمی توانست آسیبی بر آنها وارد نماید لذا عبداله خان و خسروخان شدیداً از حامیانش حمایت کردند. همچنین رئیس شورای عشایر، آقای سلیمان بهبودی است نه سلیمانی و تفکر وی نیز ریشه در مذهب داشت و دوست صمیمی عبدالله خان بود.
در صفحه ۹۰و ۹۱ نوشته شده: « … سلمانیها ، آهنگران و مطرب ها – جامعه ایلی همواره به این گروهها به دیده تحقیر می نگریستند…. خان بویراحمد به سلمانیها حساسیت عجیبی داشت هر سلمانی که چند رأس گاو و گوسفند دست و پا می کرد خان دستور غارت قسمت اعظم آنرا صادر می کرد…»
شرایط زندگی و ساختار این سه قشر بگونه ای بود که همه بزرگان ایل تمایل داشتند که این سه گروه اصیل ایرانی در میان طایفه و تیره شان زندگی کنند. چون به آهنگران برای تعمیر تفنگ ها و نعل اسبان، سلمانیها برای اصلاح سر و صورت و پذیرایی از مهمان ها و مطرب ها برای نوازندگی در شادیها و عروسیها نیاز داشتند.
البته قشر مطربها و آهنگران با زندگی مردم کمی فاصله داشتند ولی سلمانیها مثل خواهر و برادر در خانه خوانین و کدخدایان و همه مردم زندگی می کردند و درست کردار و امین بودند . لذا بی احترامی یا غارت شدن آنها سابقه ندارد.
مولف صفت رمال را برای خان ها به کار برده و نوشته «خان های رمال»، تا آنجاییکه حضور ذهن دارم به خان ها می گفتند رجال و به دعا نویسان و به فریب دهندگان عوام و نسل نسوان، رمال می گفتند. و نویسنده در این زمینه باید دقت بیشتری کرده و اخلاق را رعایت می کرد. توهین و اهانت خلاف دستور دین و عرف و یک نوع سنت شکنی است، از یاد نبریم زبان قلم بیانگر فکر نویسنده است.
در صفحه ۱۵۲ کتاب اوضاع سیاسی اجتماعی ایل بویراحمد بین سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۴۲ آمده است: « بعضی مسئولین بدون آنکه نامی از ملاکین و متنفذین اصلی که پول در اختیار ضرغام پور و طاهری قرار داده اند ببرند، و یا کسانی که وسیله فرار آنها را مهیا کرده اند، اشاره ای نمایند …»
اما در این زمینه باید خدمت خوانندگان روزنامه امید مردم عرض کنم که واقعیت این است که کسی نبوده که آنها نامی از آن ببرند و هیچ وسیله و امکاناتی نه قبل و نه بعد، از طرف هیچ احدی در اختیار آنها قرار نگرفت نه آمریکا، نه شوروی، نه آلمان و نه انگلیس نقشی در این سرزمین یا شورش به حمایت از عشایر نداشتند. واضح است اگر دخالتی داشتند حداقل در بمبارانهای هوائی بود که مخالفین حقوق بشر هم اعتراض می کردند، پس نه مالی، نه معنوی و نه سیاسی حمایتی نداشتند.
خوانین شبی در کافه شکوفه نو تهران بودند. طیب معروف که در سقوط دولت دکتر مصدق همراه و هم دوش سرلشکر زاهدی بود بدون مقدمه گذرا وارد سالن شکوفه نو شد. شخصیت ظاهری آنان توجه اش را جلب نمود. بدون شناخت بدون تعارف میز آنها را حساب کرد خود را معرفی نمود با (پدرم و ناصر خان) دوست شد. ایشان میدان دار تره بار تهران بود و در تهران محبوبیتی فوق العاده داشت که در قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ با مردم تهران علیه حکومت شاه و به طرفداری از نهضت امام خمینی (ره) اقدام و در همان سال در دادگاه نظامی محکوم به اعدام شد.
در صفحه ۱۸۳ بقول مجله تهران مصور در رابطه با حوادث پس از شهریور بیست نوشته شده: «…عبدالله خان و خسرو خان از راه شیراز به کهگیلویه فرار کردند و مدتی در کوههای حوالی بهبهان مخفی بودند» و در صفحه ۹۳ نیز آمده است «… از راههای صعب العبور کوهستانهای اصفهان بختیاری به محل بازگشتند ». کدام را باور کنیم؟
بهبهان یک کوه مشترک بنام خائیز با بویراحمد دارد. عبدالله خان با هئیت همراه از مسیر اصفهان، شهرضا خروس، کلو، بروجن و پل کره وارد خاک بختیاری شدند. حدود پانصد سوار مسلح و غیر مسلح در مرز بختیاری و سمیرم از وی استقبال نمودند و با کمال قدرت وارد بویراحمد شد و مدتی در نقاره خانه، آقای ملا ولی پناهی میزبانشان بود و مردم عشایر فوج فوج به دیدنش می آمدند. سران عشایر بهمئی، بویراحمد علیاء، ممسنی را هر یک همراه سی سوار مسلح راهی ایل خویش کرد و با کمال قدرت خود را آماده مبارزه با ارتش شاهنشاهی نمود. نه به کوههای بهبهان رفت و نه پنهان شد و نه از شیراز آمد نه کسی یا قدرتی جرأت تعقیبش را داشت.
مولف توضیح داده است که در اواخر سال ۱۳۲۰ کاپیتان جانسن افسر اداره اطلاعات انگلیس در خوزستان با عبدالله خان و خسرو برادرش ملاقات کرد. این مطلب نیز بدون تحقیق ارائه شده و مولف اشاره ای نکرده که در کجا و چه کسی مخفی گاه را به این افسر در آن دوران هرج و مرج نشان داد و مخفیگاه کجا بود رابط کی بود؟ این مطلب اتهامی بیش نیست و وقتی ملاقات با افسر انگلیسی اتهام باشد قطعاً دریافت دلارها هم کذب است.
در زمینه مطالب آقای حاج اسماعیل مظفری مرد سخنور و سخندان فهیم و شریف دیارمان در محضر شاه که در کتاب بدان اشاره ای شده است نیز لازم است توضیحاتی بدهم: گفتار ایشان در محضر شاه نبوده اصلاً شاه چنین سئوالی از این افراد ننموده است. در رابطه با حسینقلی خان رستم نیز باید گفت که بسیاری از مردم بویراحمد علیا با وی ارتباط حسنه و دوستانه ای داشتند.
در صفحه ۲۰۰ از نوشته های آقای بهمن بیگی استفاده شده است.
آری بهمن بیگی زیبا نوشته، او هم مثل نویسندگان رعایت اخلاق و آینده نگری نموده و واقعیت را نوشته و توضیح داده است. «آنهایی که دست به ماشه بردند و پا در رکاب فشردند از دهستانی استانی ساختند». او میدانست هیچ بارانی رد پای خوبان و بزرگان را در کوچه ها نخواهد شست، او واقعیت ها را نوشت. او انسانی واقعی، اصیل و بزرگ منش بود و می دانست چه بگوید و چه بنویسد که مورد نقد قرار نگیرد. بهمن بیگی معتقد بود که واقعیت ها را باید نوشت که حقی پایمال نگردد او میدانست که حرمت ها باید حفظ شود .
ادامه دارد….
مطالب مرتبط
کتاب اوضاع سیاسی اجتماعی” ایل بویراحمد” ،کینه توزی علیه “بویراحمد”است
قسمت دوم-کتاب اوضاع سیاسی اجتماعی” ایل بویراحمد” ،کینه توزی علیه “بویراحمد”است
قسمت سوم-کتاب اوضاع سیاسی اجتماعی” ایل بویراحمد” ،کینه توزی علیه “بویراحمد”است
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد