مناظره جوانان اصلاح طلب: نقش پول در انتخابات/فقر قدرت تصمیم گیری را از فرد می گیرد
- شناسه خبر: 1085
- تاریخ و زمان ارسال: 6 اردیبهشت 1395 - 01:10
فصلی نو–نقش پول در انتخابات/میزگرد جوانان اصلاح طلب استان -بخش سوم و پایانی
امین کرمی:
اولا نباید فراموش کرد که استان ما از لحاظ اقتصادی استان ضعیفی است و این ضعف اقتصادی با فاصله گرفتن از مرکز استان با اوج خود می رسد ،بنابراین افراد زیادی هستند که تابع چند غاز برای امرار ومعاش هستند و در بحبوحه انتخابات هم زمان مناسبی برای این کار غیراخلاقی است . به عبارتی کسی که دغدغه اقتصادی دارد برایش مهم نیست چه کسی روانه مجلس شود. این وضعیت در استان محروم ما همیشه خواهد بود یک زمان به صورت آرد و روسری و امروزه به صورت نقدی.
دوما در استان ما خط مش سیاسی به معنی واقعی وجود ندارد لذا هر کدام از این دو گروه چپ و راست و حالا هم اصلاحات و اصول گرایی فقط متناسب به شرایط شخصی شان تصمیم گیری کرده اند به عبارتی هر طرفی بچربد خواهند رفت که این مورد رو هم دیدیم. اما تکلیف چیست؟ در استانی که مردم برای امرار ومعاش شکم میدرند و فقر فرهنگی بیداد میکند .اصلاح کردن و از تمدن و پیشرفت صحبت کردن آب در هاون کوبیدن است.
مسعود محرابی:
ﻓﺮﺩﻱ ﺭا ﺩﺭ ﻧﻆﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﻭﺭ اﺯ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﻴﺎﺳﻲ و ﺣﺘﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺴﺖ , ﭘﺲ ﻓﺮﻭﺵ ﺭاﻱ اﻳﻦ ﻓﺮﺩ ﻳﻚ ﺳﻮﺩ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ شود و اﻳﻦ ﻓﺮﺩ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ است ﻛﻪ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﻓﺮﻭﺵ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺭاﻱ ﺳﻮﺩﻱبه دست آورد..
اﻣﺎ اﻳﺎ ﻣﻲ ﺗﻮاﻥ اﺯ ﭼﻨﻴﻦ ﻓﺮﺩﻱ ﮔﻼﻳﻪ ﻛﺮﺩ?
ﻣﮕﺮ ﺟﺰ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻓﻀﺎﻱ آگاه ﺳﺎﺯﻱ ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ و ﺣﺎﻝ ﻛﻪ ﺣﺘﻲ ﺭﻭﺷﻦ ﻓﻜﺮاﻥ ﻧﻴﺰ اﻳﻦ مسوولیت ﺭا ﺩر ﺧﻮﺩ ﻛﻤﺘﺮ اﺣﺴﺎﺱ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ اﻣﺮﻭﺯ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﻳﻚ ﺭﻭﺷﻦ ﻓﻜﺮ و اﻟﺒﺘﻪ ﻫﺮ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺁﮔﺎﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﺧﻮﺩش ﺩﺭ ﻭﻫﻠﻪ اﻭﻝ و ﺳﭙﺲ اﻧﺘﺸﺎﺭ اﻓﻜﺎﺭ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺭاﺳﺘﻴﻦ ﺑﺪﻭﺭ اﺯ ﺗﻌﺼﺒﺎﺕ ﺩﺭ ﺷﻌﺎﻉ اﻃﺮاﻑ ﺧﻮﺩ اﻭﺳﺖ..
ﺑﻪ ﻧﻆﺮ ﺑﻨﺪﻩ اﺑﺘﺪا ﻫﺮﻛﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﻤﻖ ﺳﻮاﺩ و ﺻﺪ اﻟﺒﺘﻪ ﻓﻬﻢ و ﺩﺭﻙ ﺳﻴﺎﺳﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺧﻮﺩ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻗﺪﺭﺕ اﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺒﺮﺩ.
ﭼﻮﻥ اﻳﻦ ۳ ﻋﺎﻣﻞ ﺯﻧﺠﻴﺮﻭاﺭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻭﺻﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺩﻭ ﻋﺎﻣﻞ اﻭﻝ ﺑﺎﻋﺚ اﻳﺠﺎﺩ مسوولیت اﻧﺴﺎﻧﻲ و ﺑﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻫﺎﻱ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﻲ شود و ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﻡ ﺑﺎﻋﺚ اﻧﺘﺸﺎﺭ ﺭاﺣﺖ ﺗﺮ اﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎﺯﻱ ﻣﻲ شود..
ﺣﺎﻝ ﺳﻮاﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﻂﺮﺡ ﻣﻲ شود ﻛﻪ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﻱ ﺑﻲ اﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ اﺻﻞ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﻧﻴﺴﺖ , ﭼﻮﻥ ﺗﻌﺼﺒﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﻧﻮﻋﻲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﺪﻡ ﻏﻨﺎﻱ ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺴﺖ.
ﻫﺮﭼﻨﺪ اﻏﻨﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺒﺐ ﻛﻢ ﺭﻧﮓ ﺷﺪﻥ ﻣﺎﻧﻮﺭ ﭘﻮﻝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ اﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻥ ﻗﺪﺭﺕ اﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪﻩ ﺭا ﺩﺭ ﻫﺮ ﺷﻬﺮ و ﺷﺮاﻳﻂﻲ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ.اﻣﺎ ﻣﻲ ﺗﻮاﻥ ﺗﻌﺪﻳﻠﺶ ﻛﺮﺩ..
جواد محمدی:
در مورد نقش پول، باید چنین گفت که ابزاری قوی در جهت پیشبرد اهداف در هر زمینه ای است و تاثیر و کاربرد آن در انتخابات بر کسی پوشیده نیست. آنچه که می تواند نقش آن را خنثی کند ، آگاهی دادن به افراد در باب کرامت و شخصیتشان است. در صورت باورمندی به کرامت انسانی، می توان به سمت نیازهای عالی یعنی معنویات رو کرد. آن هنگام هست که دیگر شکم گرسنه ی انسان، وی را مجبور به لگد مال کردن شخصیتش نمی کند و مغرورانه و سربلند در جهت انتخاب خویش قدم گماشته و تصمیم خواهد گرفت.
فاطمه رشیدی:
یک منبع موثقی می گفت: وقتی گفتیم به تعداد فرزندان یارانه می دهیم به جای اینکه جامعه هدف ما یعنی تک فرزندها اقدام به ازدیاد بچه کنند دقیقا کسانی فرزندشان را زیاد کردند که فقیرترین بخش جامعه بودند.کسانی که تعداد فرزندشان از چهارتا هم بیشتر بود..
شاید فقر قدرت تصمیم گیری را از فرد می گیرد در استان ما رای فروشی به معنی پول بده تا رای بدهم بیشتر در بخش های روستایی اتفاق می افتد. ما برای اینکه روستائیان رو بشناسیم باید نوع تفکر روستا رو بشناسیم.
یک روستایی برای پول درآوردن رنج زیادی متحمل می شود.در نتیجه در تفکر روستایی پول گرفتن لذت بخش وپول دادن بسیار سخت است.به همین دلیل که در روستاها طرحهایی که نیاز به مشارکت مردمی دارد دیر انجام می شود..
روستایی تا صددرصد از نتیجه چیزی مطمئن نشود حاضر نیست هزینه کند.
نه هزینه فکری نه مادی.پس اینکه رای خود را فروختند به این دلیل است که صددرصد از نتیجه رای فروشی خود آگاه بودند.
اما چرا باید به لیست امید و هر لیستی که نزدیک به دولت باشد رای بدهند؟
مردم ما تا حالا روحانی را از نزدیک ندیده اند .نه تنها اثری از فعالیتهای دولت در زندگیشان ندیده اند بلکه حس کردند مورد بی مهری قرار گرفتند.مردم ما مردمی هستند که به راحتی نمک گیر محبت می شوند..
پس در زمان انتخابات به کسی رای دادند که گفته می شد برایشان آسفالت و گاز آورده است،.چیزی را که دیدند باور کردند و برایش هزینه کردند..
خیلی از این افراد پولی نگرفتند اما معیارهای انتخاب شان چیزهای کوچیکی بود که فقط و فقط یک نفر آن را برآورده کرد..
اتفاقا بر خلاف نظر دوستان که میگن مردمی که رای خودشون رو میفروشند به تاثیر رای در زندگیشون ایمان ندارند من معتقدم این بخش فرهنگی و تحصیلکرده جامعه اس که به چنین باوری رسیده است، که رای در زندگی اجتماعی و فردیش تاثیر نداردبه همین دلیل که دانشجوها رو بهتر می شد ساماندهی کرد و اتوبوس اتوبوس برای رای دادن برد.مردم عادی هنوز امیدوارند،برخلاف قشر متوسط به بالای جامعه که معتقدند فقط معجزه شرایط را عوض می کند..
علی اکبر رحیم فر:
با این تفاوت که معتقدم بحث خرید و فروش رای مختص به قشر خاصی نیست بلکه میتواند , شهری یا روستایی , کم سواد یا تحصیل کرده دانشگاهی , بی پول یا پولدار هم باشد
فاطمه رشیدی:
اصلا مساله خرید و فروش رای پولی نیست.در واقع دادن وگرفتن موقعیتهایی است که که همه دنبال آن هستند.
علی اکبر رحیم فر:
و من موافقم این پدیده همه اقشار رو شامل میشود.
فاطمه رشیدی:
بله درست میفرمایید . خرید و فروش رای شامل گزینه های زیادی از جمله پول , وعده و وعید پست و مقام , منافع و رانت های مختلف و …
فاطمه رشیدی:
بخشی از خرید و فروش رای در واقع ایجاد بار روانی بود.برای من عجیب است چرا مردم به کارناوالها،به تعداد و نوع ماشینها،ظاهر همراهان و نوع پوسترها، کلیپها، و حتی تعداد افراد حاضر در سخنرانیها توجه می کردند.همه این موارد پول حرف اول را می زند.
یعنی با پول جنگ روانی ایجاد کردند و فضا رو طوری نشون دادند که من صددرصد پیروزم و اینگونه رای و نظر کسانی را که می خواهند فقط و فقط خودشان را جایی هزینه کنند که صددرصد از پیروزی مطمئن باشند جذب می کنند.
روح الله درخشی:
موضوع بار روانی اشاره ی خوبی است. از چند سال پیش تا قبل از انتخابات ما می شنیدیم که فلان کاندیدا میلیاردها پول آماده کرده برای خرید رای و پیروزی در انتخابات.این موضوع مختص به یک حوزه نبود بلکه در کهگیلویه هم این زنگ خطر شنیده می شد و دیدیم که در روزهای آخر انتخابات این موضوع بیشتر نمایان شد و به واقعیتی آشکار تبدیل شد.
محمد صدری:
جنگ مالی و قدرت نمایی پولی برای خرید رای فقط در شهرهایی که فکری و جریانی عمل نمی کنند رواج دارد.البته گاها استانهایی که درصد توسعه یافتگی پایینی دارند و بالا و پایین شاخص خط فقر معنایی ندارد کاملا ملموس هست، البته چاشنی این معاملات رای در دست بزرگ هر قبیله هم هست و بزرگ خانواده یا قبیله در این خرید و فروش نقش دلال دارد.
روح الله درخشی:
قطعا وقتی پول به عنوان یک شعار برای پیروزی کاندیداها، در انتخابات مطرح می شود، تاثیرگذارتر از از بقیه ی شعارهاست.بنابراین مردمی که به دنبال مطالبات کلان خود مثل راه ارتباطی و آب و گاز و اینترنت و … در منطقه هستند، وقتی به ناکارآمدی مطلق کاندیدا پی بردند، این مطالبات را از سطح عمومی به شخصی تنزل می دهند و اسیر موج پول و خرید رای می شوند.یعنی وقتی از سال ۹۰ تا اسفند ۹۴ مردم می شنوند که فلان کاندیدا ده میلیارد پول برای انتخابات آماده کرده،بنابراین جو حاکم بر جامعه ی انتخاباتی، از حالت رقابتی خارج می شود و جای خود را به ترس از شکست در مقابل پول می دهد.آنان که در انتخابات اخیر رای مردم را خریدند، از چهارسال پیش بر این موضوع زوم کردند تا ذهن مردم را تسلیم فضای صد در صدی پول کنند و موفق هم شدند.
الان باید قشر جوان این موضوع را به عنوان یک اپیدمی خطرناک مطرح کنند و با آن مبارزه کنند.نیروی جوان جامعه هنوز دچار محافظه کاری کامل نشده و ظرفیت مبارزه با این پدیده ی شوم را دارد.بنابراین همه باید به جوانان و دانشجویان و اهل هنر رو بیاوریم تا در این مورد همراهی کنند.هنرمند کلیپ بسازد.شاعر شعر بگوید.نویسنده بنویسد.نخبه آگاه سازی کند.خطیب سخنرانی کند.سازمانهای مردم نهاد و احزاب جلسه برگزار کنند.سخنران در این موضوع دعوت کنند.یعنی هرکس در حد توان خود تلاش کند تا این موضوع خرید رای، به عنوان یک پدیده ی خطرناک معرفی شود و قطعا این تلاش ها تاثیر گذار است.
سجاد دشتیان:
این جریان پول پخش کردن یا خیرات دادن از دولت احمدی نژاد و یارانه و سفرهای استانی شروع شده تمام هویت و شرف ملت را لگد مال کرد.از آن به بعد مردمی که با پول ناچیز توانستند گوشه ای از نیازشان را برطرف کنند در رسیدن به آن از هم سبقت میگیرند و در این انتخابات نهایت استفاده را از آن بردند. .
اما این سیاست کلی کشور است که در هر جایی و به هر وسیله ای مردم را محتاج و دست گدایی آنها را درازتر کند و بر گرده ملت سوارتر بشوند .توزیع نا عادلانه قدرت و پول پایین بودن سطح آگاهی مردم از دیگر دلایل است.در مجموع کشور پر از مشکلاتهست.
فاطمه رشیدی:
بعضیوقتها می شود یک قضیه را لوث و مسخره کرد.مثلا در همین انتخابات گذشته همه جریانها از حمایت فرد خاصی از خودشون گفتند.واقعیت این است که در نهایت برای اغلب افراد که شیفته فرد خاص بودند مهم نبود که ازچه کسی حمایت کرده چون نمی دانستند چه کسی راست می گوید..
افرادی پول رو ابزار قدرت خود می دانند.غیر از پول هم واقعا چیزی ندارند پس در روش دوم مبارزه با این پدیده باید ابزار قدرتشان را در نظر مردم زشت و بی ارزش کرد. باید به مردم نشان داده شودکه این پولها از کجا آمده اند..
نمایش های مبتنی بر پول در اردوگاهی کارگردانی شد که پول تنها دارایی اش بود متاسفانه همه درست همانطوری در این نمایش بازی کردند که جریان پولی برنامه ریزی کرد.بهتر است در آینده این بار سبک کار رو عوض کنیم و خودمان بازیگردان باشیم تا لازم نباشد در نمایش دیگران نقش ضعیف بازی کنیم..
چرا از الان مثلا دنبال اوردن رییس جمهور به استان نیستیم.و نشون نمی دهیم قدرت اصلاح طلبان در مرکز بیشتر است.اگر غیر از این است خوب به چه دلخوشیم.هرچند شخصا معتقدم رییس جمهور سبک کاریش به شکلی بود که مردم رو مطمئن کرد احمدی نژاد متاسفانه برای مناطق محروم گزینه بهتری بوده است..
روح الله درخشی:
بزرگ قبایل را می شود در جایگاه معاونت کاندیدا برای خرید رای قرار داد اما باز نه می توان تعمیم داد و نه بزرگان را مقصر اصلی دانست.
انتقال رهبری از بزرگان به نسل تحصیلکرده جوان در استان ما انجام گرفته و هر بزرگ قبیله ای یک یا چند فرزند تحصیلکرده دارد که الان چراغ راهنمای تش و طایفه هستند، بنابراین ضعف ساختاری در مقوله ی خرید رای فقط متوجه بزرگان قبیله نمی شود.من تحصیلکردگانی را دیدم که با افتخار، مطالب مرا به تمسخر می گرفتند و به خودم گفتند که همه ی مطالبت را در دو شب آخر با پول به کاغذ پاره تبدیل می کنیم. جالب این است که همگان به شب اشاره دارند و نه روز.شاید همه شنیدید که چند شب آخر انتخابات تغییر می کند.چرا شب، خوب بگویند روز. چون شب، نماد پنهان کاری است و پولهای کثیف در شب به مناطق سرازیر می شوند تا از دید مردم پنهان باشند و رای مردم بیچاره را در تاریکی تغییر دهند. ایهام زیبایی است این شب که ناخواسته به ادبیات سیاسی ما در انتخابات اضافه شده.یعنی در تاریکی مطلق، رای مردم را تغییر می دهند.تاریکی نماد نا آگاهی است و این کاندیداها چقدر خوب می دانند که چه وقت از زمان از ناآگاهی مردم سو استفاده کنند.در شب.
فاطمه رشیدی:
اما معتقدم اگر جریانی محکم ، سازمان یافته ، شناسنامه دار و قابل اعتماد باشد و به رسمیت شناخته شود نه پول و نه هیچ عامل دیگری تهدیدش نمی کند .ما منتصب به جریانی هستیم که تا ۱۰ روز قبل ازانتخابات می گفت من فقط یک قهرمان دارم و بعد جلسه تشکیل داد و اول دست به دامن فردی شد که ادعا می کردند اصولگراست وجالب این بود که اگر همین فرد که عملکردش قبلا مشخص کرده بود هیچ نزدیکی فکری با اصلاح طلبان ندارد شرایط اصلاح طلبان رو می پذیرفت پس اصلاح طلبان می رفتند پشت همان شخص.
حالا ما چه انتظاری داریم که مردم عادی مثل من و امثال من بگوییم اصلا جریان اصلاح طلبی وجود دارد.مشکل ما این بود که نتوانستیم جذبه و قدرت و کارآمدی و کاردرستی اصلاح طلبان رو نشان بدهیم..
پول در انتخابات بود اما چرا اصولگرایان خالص به اندازه اصلاح طلبان آسیب ندیدند.جریان اصولگرا تنها آرای قومی قبیله ای رو از دست داد. اما اصلاح طلبان از بالا ریزش آرا داشت تا پایین.
روح الله درخشی:
جریان اصلاحات در استان ما می تواند در فقدان کارایی احزاب در بین مردم، باز هم محکم عمل کند.دلیل این استحکام همین احترامی است که ما به طور سنتی برای بزرگان خود داریم.یعنی اصلاحات در استان ما می تواند ترکیبی از روش حزب و قبیله باشد و این موضوع را ما بارها در سیستم اصلاحات استان دیده ایم و بزرگترها را بر مسند نشانده ایم و خود به معاونت در کنار ایشان مشغول شده ایم و اتفاقا نتیجه ی خوبی هم گرفته ایم.
اما این دوره نتوانستیم نتیجه بگیریم.کنکاش در مورد چرایی این موضوع احتیاج به حضور همه در یک جلسه ی حضوری دارد که شفاف سازی شود تا ببینیم مقصر اصلی کیست.
اما من در جلسه ی مجمع دیدم که آقای رضاتوفیقی با تمنا و خواهش از آقای موسوی خواستند که مجمع را تنها نگذارد و گفتند که چون اولین بار است مجمع شکل گرفته است و با توجه به اینکه سیستم احزاب ضعیف است، شما کمک کنید تا جایگاه سیستماتیک و حزبی مجمع ضعیف نشود اما آقای موسوی نه تنها جواب ایشان را نداد بلکه انتخاب مجمع را به نوعی به تمسخر گرفت.
بنابراین آنچه شما به عنوان سیستم قدرتمند اشاره می کنید اگر چه هنوز نتوانسته به طور دقیق جای خود را بین مردم باز کند اما باز می تواند به همین سبک تلفیقی حزب -قبیله ادامه دهد و از ناصواب هایی مثل خرید آشکارای رای مردم در انتخابات جلوگیری کند.
علی بدخشان:
توزیع پول در (شبهای ) اخر منتهی به روز انتخابات در شهرستانهای بویراحمد ودنا سابقه ای به عمر شاید نزدیک به ۳۰سال دارد ودر اوایل به صورت توزیع مایحتاج عمومی مردم بود که توسط اصولگرایان با توزیع ارد وغیره شروع شد ولی نه به صورت پررنگ وفقط در انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد این موضوع بودیم تا سال ۱۳۸۴و هجوم احمدی نژاد به میهن عزیزمان ایران که متاسفانه توزیع پول وغیره از حوزه مجلس خارج وبه کاندیدای ریاست جمهوری نیز سرایت کرد که نمونه عینی ان توزیع سیب زمینی در سطح اکثر مناطق کشور بود که بازهم متاسفانه توسط گروهک پایداری که مولود اصولگرایان بود این پدیده شوم به جریان انتخابات ریاست جمهوری وارد شد ولی متاسفانه در انتخابات مجلس دهم توزیع پول ،تهدید به اخراج وجابجایی اداری وعده پست ومقام وعده کارهای عمرانی خاص وخرید وفروش رای در دستور کار یکی دونفر از کاندیداها قرار گرفت که متاسفانه اگر بطور عمیق وریشه ای بررسی شوند تمامی افراد که اقدام به تطمیع مردم به جهت خرید رای کردند دارای سابقه اصولگرایی هستند واما وجود صدا وسیمای میلی که صرفا اهداف خاصی را دنبال ونسبت به معضلات اجتماعی مردم بی خیال است می توانست در جهت قبح این عمل اطلاع رسانی وبا دعوت از صاحبان فکر واندیشه موضوع را بررسی و آفت شناسی کرده و سطح اگاهی های مردم را بالا برده تا به صورت علنی وسرکشی خانه به خانه در روزهای پایانی تبلیغات انتخابات مجلس شاهد معامله علنی وگسترده در بین آحاد مردم نباشیم واما روی دیگر سخن باتعدادی از تحصیلکرده های ما است که متاسفانه بعضا دراین معامله شوم نقش بازی کردند وبواسطه قول جابجایی محل خدمت یا سمت وپست اداری و غیره وارد این اشفته بازارشدند وسخن اخر اینکه در انتخابات اخیر خرید و فروش رای به نحوی علنی و ملموس گردید که متاسفانه در اینده عواقب ناگواری برای همه مردم دارد وچنین دربین مردم رواج یافته است که الزاما باید بابت رای دادن وجهی یا پست ومقامی ویا کار اداری خاصی را مطالبه کنند.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد