فصلی نو-بهزاد کاظم زاده قطعا در سخنرانی ها از جمعیت جوان کشور شنیده اید! سخنران طبق روال گذشته صحبت از اعتماد به نسل جوان میکند! از دستاوردهای جوانان انقلابی دهه ۵۰ میگویند! از انقلاب اسلامی ایران و خون جوانانی این مرز و بوم میگویند! مدام از انحراف جوانان به سمت و سوی نامبارکی میگویند! اما […]

فصلی نو-بهزاد کاظم زاده
قطعا در سخنرانی ها از جمعیت جوان کشور شنیده اید! سخنران طبق روال گذشته صحبت از اعتماد به نسل جوان میکند! از دستاوردهای جوانان انقلابی دهه ۵۰ میگویند! از انقلاب اسلامی ایران و خون جوانانی این مرز و بوم میگویند! مدام از انحراف جوانان به سمت و سوی نامبارکی میگویند!
اما براساس شواهد و قرائن موجود، ایران به انقلاب دومی نیازمند است که این انقلاب بسیار سخت تر از انقلاب ۵۷ است! زیرا در سال ۵۷ میدانستیم که کی دشمن انقلاب است و چه کسی شیفته انقلاب.
انقلاب دومی که مدنظر نگارنده مطلب است نه انقلاب مخملی است و نه انقلاب نارنجی، و نه انقلابی که برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران.
انقلاب دوم فقط مختص جوانان است که در این انقلاب، فقط باید انقلاب را به زور هم که شده از دست نسل اول انقلاب بگیرند و خود جوانان، انقلابی کشور را اداره کنند.
متاسفانه علی رغم جمعیت جوان کشور و سخنرانی های متعددی پیرامون اعتماد به جوانان، تاکنون اراده استواری برای سپردن انقلاب به دست جوانان نبوده و تنها در ذکر کلماتی آنهم در پشت تریبون ها توسط نسل اول انقلاب بیان میشده و جالب این بود که خود آنها به این گفته خود اهمیتی نمی دادند.
در انتخابات حضور جوانان لازم است، در راه پیمایی ها نیز جوانان باید حضور داشته باشند اما در اداره کشور فقط نسل اولی های انقلاب هستند که همچنان، کشور را دو دستی در آغوش گرفته اند و به هیچ عنوان حاضر به سپردن امور به نسل های بعدی انقلاب نیستند! گویا از منظر آنها، این جوانان هستند که نباید کشور بدست آنها بیفتد!
اگر از وزرا تا به شورای شهر نگاهی بکنیم خواهیم دید که متاسفانه نسل اولی های انقلاب، حاضر به سپردن امور کشور به جوانان نیستند و حتی بعداز بازنشستگی تازه یادشان می آید که تکلیف خودشان را در شورای شهر انجام نداده اند و به نوعی شورای شهر به پارکینگی برای نسل های گذشته مبدل شده است.
متاسفانه در یاسوج وضع از همه جا بدتر است و نسل اولی ها به هیچ عنوان حاضر به سپردن امور شهری به جوانان نیستند و یکی پس از دیگری در انتخابات بعنوان کاندیدا شرکت میکنند.
در هفته های گذشته برخی از چهره های سیاسی مانند محمود ارشدی با انصراف از حضور در عرصه انتخابات، اعلام کرد که هدف ایشان از این عمل،
فراهم کردن حضور جوانان است و ما را به تکرار این عمل توسط نسل اولی ها امیدوار کرد اما وضع جور دیگری رقم خورد.
در میان نسل اولی ها، اصولگرایان به هیچ عنوان اعتقادی به جوانان ندارند و مدام با کلمه ای با نام تکلیف خود را وارد عرصه های مختلف میکنند جالب است که از جوانان انتظار دارند که نسبت به انقلاب متعصب باشند! شاید بهتر باشد بگویند چگونه میشود جوانی که هیچ اعتمادی به او نمیشود به انقلاب حس تعلق خاطر داشته باشد؟
آیا نسل اولی ها گمان نمیکنند وقت آن رسیده که فضا را به جوانان هم بدهند؟ آیا بزرگترین موفقیت نسل اولی ها در جبهه های جنگ حق علیه باطل نبوده یعنی درست در اوج جوانی؟ آیا باکری ها، همت ها، باقری ها در جوانی سردار رشادت و شهادت نشدند؟ پس کی وقت ادای دین جوانان امروز میشود؟ آیا نسل اولی ها تا باشند باید سکان دار انقلاب باشند؟ پس کی وقت شکفتن جوانان ایرانی میرسد؟
امروز نسل اولی های انقلاب یا باید انقلابی عمل بکنند و فضا را در اختیار جوانان بگذارند و یا باید منتظر انقلاب نسل جوان باشند تا به زور انقلاب را از آنها بگیرند.
قطعا کارزار شورای شهر نه نیازی به سیاستمدار دارد و نه جایی برای بازی های حزبی است بلکه تنها مکانیست برای توسعه شهر روستا زده یاسوج، پس بهتر است سیاستبازان برای سیاست بازی به همان حزب خود بازگردند، چرا که دیگر کسی اعتمادی به واژه تکلیف ندارد زیرا همه میدانند که این تکلیف مورد ادعایی، همان دل بستن به متاع دنیاست که یا برای شهرت است و یا برای …. و اکنون تکلیف واقعی سپردن امور به جوانان است اگر چه هر چیزی آزمون و خطا دارد مانند همان خطاهایی که دیروز انجام شد وامروز فراموش شده است.
انقلاب اسلامی ایران حق همه مردم است و جوانان نیز باید دین خود را به انقلاب ادا کنند البته اگر دلبستگی آقایان به مال دنیا بگذارد.
قطعا اگر بزرگی بخواهد شورای کنونی یاسوج را الگوی ناموفق اعتماد به جوانان معرفی بکند با این پاسخ مواجه خواهد شد که انتخاب این شهردار با همراهی کامل آقای وظیفه شناس و هدایت امیری بوده و اعضای جوان شورا و آن دو عزیز که در انتخاب این شهردار، دستی بر آتش داشته اند نیز پاسخ اشتباه بزرگ خود را از مردم خواهند گرفت و قطعا نه شهربازی ها و نه معاملات آسفالتی،تاوان انتخاب این شهردار را کم خواهد کرد.
پس بهتر است نسل اولی ها انقلابی بمانند و از همین شورا برای اعتماد به جوانان شروع کنند زیرا دنیا ماندنی نیست.