یادداشت سردبیرفصلی نو – شبی که همه باختیم
- شناسه خبر: 9248
- تاریخ و زمان ارسال: 13 خرداد 1398 - 11:32
فصلی نو – احسان عزیزی ( سر دبیرفصلی نو )
شاید شبی که دیوار برلین فرو ریخت آن هم ناخواسته، تنها تشعشعات خورشید و سپیده صبح بود که توانست نشان دهد که جهان به سقوط چه دژخیمانی به نظاره نشسته است. به گمانم هرچه که هجوم بی امان شرق برلین و استقبال بی نظیر غرب برلین پرده های آهنینی از این دیوار را، به مسلخ فروپاشی فرستاده تا حقیقت برلین آشکار شود به همان اندازه برچسپ بولتن نیوزی که دکتر محمدعلی وکیلی به سینه یکی از رسانه های استان سنجاق کرد، سقوط مرزهای رسالت، قداست، و فضای ژورنالیستی استان به تصویر کشیده شد. شاید آن شب که در سالن شهید دولت خواه دهدشت، رسانه ها منتظر پایان سخنرانی دکتر محمدعلی وکیلی و برنامه ها بودند تا او را به گرداب سوالات خود انداخته، تیتر و جمله ای از سخنان او برای مطامع و منافع خود بگیرند، در بدبینانه ترین تفسیرها هم به گمانم نمی گنجید که دکتر وکیلی این چنین لخت و عریان پرده ها را به پایین بکشد و خشت خشت فضای رسانه ای استان، این صحن و سرای ناخوش را به لرزه درآورد. این که چه اتفاقی افتاده است که برخی از رسانه ها استان از منظر چشم و گوش بیدار جامعه سقوطی مرگ بار کرده و به بولتن نویس ها و بوق چی هایی، باج بگیر و قلم به مزد مبدل شده اند محل نظر و بررسی این مرقومه نیست . اینکه داشتن خط فکری و سیاسی در نگاه رسانه ای تا چه اندازه با پادویی و نقش بولتنی یک رسانه، فاصله دارد هم محل بحث نیستد. چیزی که باید به سوگ آن نشست حقیقتا فروپاشی مرزهای متعالی ژورنالیسم حرفه ای و متعهد در استان است که در این چندسال بسیاری از رسانه ها و عوامل آنها را تا سرحد شعبان جعفری های رنگ شده ای تقلیل داده که بجای چماق و دشنه، این روزها قلم، آیپد و تبلت به دست و به جای لنگ و دستمال یزدی، دوربین به گردن شان آویخته شده است. شعبان جعفری های شده ایم که به جای پری بلنده و سیما قشنگه حشر و نشرمان با زالو های شده که به اندرونیشان چیزی جز نیل و میل قدرت و منفعت راه ندارد. متاسفانه رصد فضای رسانه ای استان نشان می دهد که رانت، آگهی و تبلیغات، استخدام، کارت هدیه آلودگی های است که اساس ارتباط و نسبت ما با بسیاری از گزارهایی که در اطرافمان در جریان هستند را تعیین می کنند. اینکه فلان مدیر، بهمان مسئول، فلان نماینده تا چه اندازه از فرصت خدمت در مسیر مردم و منطقه بهره گرفته و موفق بوده برای خیلی از رسانه های استان از حیز انتفاع خارج وفاقد موضوعیت است چرا که مسئله دیگول مسئولی ست که باید مشخص شود تا کجا برای ما می جوشد. متاسفانه بسیاری از ما اهالی رسانه به راهزن های عجیبی مبدل شده ایم که هر دست ردی که بر سینه ما و خواسته ای مشروع و نامشروعمان زده شود انتقامش را به بهای آبرو، تخریب و تخطه خواهیم گرفت. بنابراین به گمانم فضای رسانه ای استان و رسالتش بیش از هر مسئله ای، امروزه یک رجعت به اصل نیاز دارد، تا تن به بازنگری در هزار راه رفته بدهد. رسانه امروز باید به عقب برگردد و با چالش درگذشته خود، افقی برای آینده ترسیم که دیگر با کارت های هدیه فتح نشود. رسانه های استان امروز بیش از هر چیزی نیازمند باز تعریفی از مرزهای اخلاق و استاندارهای حرفه ای برای خود هستند تا از مزیت داشتن نگاه و مش سیاسی در رسانه، به بیراهه بولتن نویسی،باج خواهی و پادویی نغلتند. در حقیقت این محصول نگاه و مش رسانه ها به اجتماع خواهد بود، تا از پیکره و جوهره جامعه معمرقذافی های خودشیفته ی غیرپاسخ گو بیرون بکشند یا ماهتیرمحمد ها را تکثیر کنند. اما آنچه که قدر مسلم است، اینکه نباید فراموش کنیم توسعه بیش از آنکه از جلسات خشک و بی روح با انسانهای عصا قورت داده زایده شود از روح انسان های شریف می تراود خواه کارگر، خواه معلم، خواه صنعت گر و شاید هم ژورنالیست….
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد