فصلی نو، کوهنوردی یکی از ورزشها یا از جمله تفریحات است و برای برخی نیز کوهنوردی به عنوان شغل اصلی یا بخش الزامی شغل اصلی است.
پبه گزارش فصلی نو به نقل از ابتکار جنوب،پیمایش مسیرهای فنی در کوهستان، با استفاده از ابزارهای فنی و درگیر شدن با مسیرهای سنگی و یخی را کوهنوردی مینامند. کوهپیمایی به معنای راه پیمایی در کوه است و با کوه نوردی تفاوت دارد.
در گفتوگو با “فرخ لقا حاتمی” کوهنورد صعود کننده به بام آفریقا و اروپا
حتما احساسی فوقالعاده، هیجانانگیز و غیر قابل وصف است که به عنوان اولین زن ایرانی یا حتی اولین ایرانی از استان کوچک کهگیلویه و بویراحمد طرح و برنامه صعود به ۷ قله برتر و مرتفع جهان را در ذهن بپرورانی و حتی به آن جامه عمل بپوشانی و به دو قله از این ۷ قله نیز صعود کنی و در اندیشه صعود به سومین قله باشی.
سخن از فرخ لقا حاتمی بانوی کوهنورد هم استانی است که الفبای خواستن و توانستن را صرف کرده و نشان داده زن آن ضعیفهای نیست که روزگاری به این نام خطابش میکردند و امروز به جایی رسیده که فارغ از جنسیتش به انجام کارهای سخت میپردازد، تا جایی که حتی کولاک، برف و بورانها و دست و پنجه نرم کردن با مرگ نیز نتوانسته خدشهای در تصمیم و علاقه آنان ایجاد کند.
کوهنوردان میدانند در برخی صعودهای سخت و دشوارشان جایی میان مرگ و زندگی قرار دارند و شاید این فکر هم به ذهنشان خطور کند که صعود پیش رویشان آخرین صعودی است که انجام میدهند چون هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و مرز باریکی میان مرگ و زندگی کوهنوردان وجود دارد و این جاست که کوهنوردان با کوه عشق بازی میکنند و هیجان روبرو شدن با اتفاقاتی را دارند که از آن بیخبراند ، شاید به همین دلیل است که این ورزش دنیایی از هیجان را با خود به همراه دارد و لذتی وصف ناشدنی را به فرد انتقال میدهد، خصوصا زمانی که در مرتفعترین و بلندترین نقطه میایستی و عظمت و جبروت خدا را به چشم میبینی، مسئلهای که حاتمی نیز بر آن صحه میگذارد و میگوید زمانی که در بالاترین ارتفاع ممکن قرار میگیری غرق عظمت خداوند میشوی و دنیا در نگاهت متفاوت میشود و تو چیزهایی را میبینی و درک میکنی که هر کسی تجربه دیدن آن را نخواهد داشت و این یعنی یک عشق و احساس متفاوت و بیپایان.
سالی که استارت زدم جا نیفتاده بود که یک دختر همراه مردان به کوهنوردی برود
فرخلقا حاتمی دارای دو مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای تربیت بدنی و ادبیات فارسی است، دو رشتهای که قطعا پیوندشان احساسی خاص و ناب را در وجود این بانوی هم استانی بارور کرده است.
او همچنین کارمند دانشگاه پیام نور استان و رئیس انجمن کوهنوردی دانشگاه پیام نور کشور و استان نیز هست و حکم سوم قهرمانی کشوری را نیز در کارنامه خود دارد چون بیش از ۳ بار توانسته به دماوند صعود کند و معتقد است در کوهنوردی تفاوتی بین زن و مرد نیست و یک زن کوهنورد همپای همنوردان مردش کوله میبندد ، محل استقرارش را صاف میکند و چادرش را در ارتفاع علم میکند و چیزی کمتر از یک مرد به لحاظ توانایی در این حوزه ندارد.
البته او همین جا اشاره میکند سال ۸۰-۷۹ که استارت این رشته را زدم دیدگاهها با توجه به نوع فرهنگ و عرف جامعه استان بسته بود و جا نیفتاده بود که یک دختر همراه مردان به کوه برود آن هم به طور شبانهروزی، به همین خاطر خانوادهام تا حدی مخالف بودند و میگفتند خوب نیست یک دختر کوله ببندد و به کوه برود ،حتی همسایهها و اطرافیان نیز این کارم را از سر بیکاری و حماقت میدانستند ولی من همه حرفها را به جان خریدم و خانواده و خصوصا برادرم را توجیه کردم و آنان وقتی علاقه و پافشاری مرا دیدند موافقت کردند و الان به جایی رسیدیم که نگرشها تغییر کرده و همه آنانی که یک روز مخالف بودند مشوقم شدهاند.
این بانوی کوهنورد هماستانی میگوید تمام دورههای یخ و برف و سنگ نوردی ، پزشکی و هواشناسی را که یک کوهنورد برای صعودهای برون مرزی نیاز دارد از طریق فدراسیون کوهنوردی گذرانده و قصد دارد تا زمانی که پاهایش پابرجا باشد و نفس میکشد به کوهنوردی ادامه دهد.
وی همچنین بیان میکند قبلا ورزشهایی نظیر آمادگی جسمانی، سنگ نوردی و تیراندازی با کمان (ریکرو) کار میکرده ، ولی مدتهاست همه تمرکزش را بر روی کوهنوردی گذاشته و بعد از ظهر روزهای زوج به مدت ۱ تا ۲ ساعت تمرینات هوازی انجام میدهد، پنج شنبه و جمعه ها هم در ارتفاعات بالای ۴ هزار متر حضور دارد تا در مرز آمادگی کامل ول ازم بماند.
۱۲ دی ماه قصد صعود به قله ۷ هزارمتری آکانگا گوا را دارم
حاتمی زنی خود ساخته و سرسخت است که همپای همنوردان مرد خود، قلل مرتفع دنا و ایران را فتح کرده و از مدتها پیش سودای فتح ۷ قله برتر جهان را نیز در سر دارد.
وی علاقه شخصی را دلیل روی آوردن به ورزش و حرفه کوهنوردی میداند و میگوید از سال ۷۹ تا ۸۶ به این ورزش میپرداختم، ولی نه بصورت حرفهای و پس از آن تا سال ۹۱ وقفهای در فعالیتهای ورزشیام افتاد، ولی بعد از این وقفه دوباره استارت زدم و از سال ۹۴ این ورزش را به صورت حرفهای دنبال کردم.
حاتمی از پروژه ملی ققنوس سخن به میان آورد و گفت: پروژه ملی ققنوس در قالب طرح (۳۱ قله،۳۱ استان) در سال ۹۵ در فدراسیون کوهنوردی ثبت شد و من به عنوان متصدی این طرح در استان معرفی شدم و در همین راستا گروه کوهنوردان آزاد و مستقلی تشکیل شد، که کوهنوردان حرفهای استان نیز به عضویت گروه درآمدند و از ابتدای سال جاری این گروه اقدام به برگزاری صعود به قلههای هدف در این پروژه کرد، که تا کنون به ۱۵ قله از این طرح از جمله به قلههای دماوند، سبلان، هزار، تفتان، شیرکوه، شاهان کوه، پازنان و.. صعود داشتهایم.
این بانوی کوهنورد هماستانی همچنین میگوید تاکنون به اکثر قلههای داخل استان نیز صعود داشتهام که از جمله آنها قله قاش مستان، پازن پیر، کل قدویس، نول، قلم، حوض دال، برف کرمو و…بوده است.
وی درباره صعودهای برون مرزیاش نیز گفت: تا کنون به بام اروپا و بام افریقا صعود داشتهام که در بام آفریقا قله ۵ هزار و ۸۹۳متری کلیمانجارو و دربام اروپا به قله ۵ هزار و۶۴۲ متری ال بروس صعود کردهام و ۱۲ دی ماه نیز قصد دارم به قله ۷ هزارمتری آکانگا گوا در آمریکای جنوبی صعود کنم، حاتمی اضافه کرد: پیش از صعود به قله ال بروس برای رسیدن به مرز آمادگی و تمرین پیش از صعود به قله آراگاس ارمنستان نیز صعود کردم.
من پرورش یافته ارتفاعات دنا هستم
این بانوی کوهنورد درباره شرایط سخت جوی و سختی مسیر در صعودهای برون مرزیاش گفت: صعود به قله کلیمانجارو اولین تجربه شخصی برون مرزی من بود و راهنمایم اعلام کرده بود هوا به شدت سرد است، ولی با این وجود من با تجهیزات خیلی عادی رفته بودم و وقتی در ارتفاع ۴ هزار و ۷۰۰ متری کلیمانجارو استارت صعود اصلی را زدیم و بالاتر رفتیم چنان کولاک، سرما و شدت بادی را تجربه کردم که تصور نمیکردم هیچ گاه به بالای قله برسم و صعود را انجام دهم، ولی علیرغم این شرایط سخت دائم به خودم تلقین میکردم، من فرزند و نماینده کهگیلویه و بویراحمد و دنا هستم و نباید کم بیاورم و همین هم باعث شد جلوتر از نمایندگان بقیه استانها به قله برسم، آن هم در شرایطی که شدت باد ۴۰ تا ۵۰ کیلومتر در ساعت بود و دمای هوا در ارتفاع منفی ۳۶ درجه بود.
حاتمی ادامه داد در صعود به ال بروس نیز از زمانی که حرکت کردم روی یخ بودم تا به نوک قله رسیدم، ولی با وجود تمام سختیها صعود میکردم که همه این ها به این دلیل بود که من پرورش یافته ارتفاعات دنا بودم و تمریناتم را در ارتفاعات بیژن انجام داده بودم.
این کوهنورد میگوید در صعودهای داخلی نیز شرایط جوی قابل پیشبینی نیست و نمونه آن صعودی بود که اخیرا در قالب پروژه ملی ققنوس به شاهان کوه اصفهان داشتیم و بخاطر برف و بوران فکر نمیکردیم به بالای کوه برسیم، سردی و برودت هوا به گونهای بود که حتی آب جوش فلاسکهای ما هم یخ زده بود،حتی جرات اینکه دستکش هایمان را در بیاوریم را نداشتیم ولی وقتی صعود را انجام دادیم حس غیر قابل وصفی وجودم را گرفت اینکه به عنوان یک زن و سرپرست پابه پای مردان این صعودها را آن هم در شرایط جوی سخت به نتیجه میرساندم.
جدال مرگ و زندگی را به چشم دیدم
از حاتمی خواستیم به بیان یکی از خاطرات خود در صعودهای برون مرزیاش بپردازد او در این باره گفت: در صعود به ال بروس باید هارنس را به طناب حمایتی میبستیم و بالا میرفتیم ولی یکی از هم نوردان ما که یک خانم شیرازی بود هارنس(وسیله ای که کوهنوردان و سنگ نوردان با استفاده از آن از ضریب ایمنی بیشتری برخوردار میشوند و در صعود، فرود و حمل وسایل فنی کاربرد زیادی دارد) را نبسته بود و لیز خورد و تا مرز سقوط در دره پیش رفت و من در آن دقایق سخت و نفس گیر جدال مرگ و زندگی را به چشم دیدم ،او در یک لحظه طناب را گرفت و سقوط نکرد و من وقتی این صحنه را دیدم از شدت ترس همه بدنم لرزید و سست شد و یکی از خاطره تلخ و سخت و در عین حال عبرت آموزم رقم خورد.
به عنوان نماینده کهگیلویه و بویراحمد و دنا در برنامههای صعود شرکت میکنم
حاتمی درباره احساسش نسبت به دنا و کهگیلویه و بویراحمد نیز صحبت میکند و بیان میدارد من به عنوان نماینده کهگیلویه و بویراحمد و دنا در برنامههای صعود شرکت میکنم تا همه دنیا بدانند رشته کوه زاگرس در ایران کوه مرتفع و گنجینه کم نظیری به نام دنا را در دل خود جای داده است و سلسله جبال دنا همچون نگینی در ایران میدرخشد.
وی ادامه میدهد در تمام صعودهای برون مرزیم شعار از دنا به بام اروپا ،از دنا به بام آفریقا و از دنا به بام آفریقای جنوبی را داشتهام که آن را ادامه میدهم تا نشان دهم من پرورش یافته دنا هستم تا نگاه مردم و خصوصا توریستها و کوهنوردان دنیا به سمت دنا جلب و جذب شود.
حاتمی اضافه کرد: حتی وقتی به ال بروس و کلیمانجارو رسیدم صعودم را به تمام کوهنوردان هم استانی خودم تقدیم کردم و آنان را در این حس خوب و ناب شریک و سهیم کردم.
تا زمانی که اورست را فتح نکردهام حرفهای نیستم
فرخلقا حاتمی برنامههای زیادی برای خود و آیندهاش دارد ولی هنوز خود را یک کوهنورد حرفهای نمیداند و میگوید از نظر خودم تا زمانی که اورست را فتح نکردهام حرفهای نیستم، البته او همین جا اضافه میکند اگر شرایط مالی اجازه دهد فروردین سال آینده این تصمیم بزرگ را عملی میکند که البته خودش میگوید فکر نمیکند بخاطر وضعیت مالی بتواند در شرایط فعلی آن را عملی کند.
این بانوی کوهنورد استانی در تکمیل صحبتهایش میگوید کسی که بتواند ۳ صعود زمستانه را به قله قاش مستان و دماوند داشته باشد بدون شک و با آرامش خاطر میتواند به قله اورست نیز صعود کند چون این قلهها با اورست مسیرهای مشابهی دارند و پوشیده از یخچال هستند.
کوهنوردی از من فرخ لقایی دیگر ساخت
از او پرسیدم کوه با فرخلقا حاتمی چه کرده و چه تغییراتی را در خودش احساس میکند او گفت: کوهنوردی صرفا یک ورزش نیست و من با کوهنوردی زندگی میکنم چرا که کوهنوردی از من فرخ لقایی دیگر ساخت ،در واقع کوهنوردی مرا انعطافپذیر، مهربان، صبور و به طرز عجیبی آرام کرده و مهمتر از همه در مقابل سختیها و مشکلات سرسختتر و مقاومتر شدهام.
وی تصریح کرد: وقتی به عنوان یک زن آن همه سختی و موانع موجود در مسیر را به جان می خری و آنها را پشت سر میگذاری تا به هدفت برسی حسی لذت بخش و عمیق وجودت را فرا میگیرد و این حس وقتی تکمیل میشود که در اوج میایستی و در بالاترین ارتفاع ممکن قرار میگیری آن وقت است که غرق عظمت خداوند میشوی و دنیا در نگاهت متفاوت میشود و تو چیزهایی را میبینی و درک میکنی که هر کسی تجربه دیدن آن را نخواهد داشت و این یعنی یک عشق و احساس متفاوت و بیپایان.
رشته کوهنوردی تنها رشته ورزش همگانی در استان است که مظلوم واقع شده
او البته گلایههایی هم دارد ،ولی حتی جنس گلایههایش هم خاص است، حاتمی در عین گلایه مند بودن از مسؤولان از آنها تقدیر میکند و از مظلوم بودن رشته کوهنوردی میگوید.
حاتمی در این باره بیان داشت: حمایت فدراسیون کوهنوردی از کوهنوردان حمایت معنوی است و حمایت مالی آنان تنها شامل حال ملی پوشان این رشته ورزشی میشود چرا که آنان معتقدند چون کوهنوردی رشتهای است که هر فرد خود در آن قدم میگذارد و شروع به کار میکند پس باید هر فرد خودش هزینه مالیاش را تامین کند و دنبال اسپانسر باشد.
او درباره هیأت کوهنوردی استان هم گفت: حمایت هیأت استان هم معنوی است چرا که دستان این هیئت در بحث هزینههای مالی بسته است و جا دارد از رئیس هیئت کوهنوردی استان که علی رغم مشکلات موجود یاریگر و همراه ما بودند تقدیر کنم.
این بانوی کوهنورد هم استانی عدم وجود اسپانسر و حمایتهای مالی از طرف مسؤولان را بزرگترین موانع و مشکلات موجود در راه این رشته ورزشی و خود میداند و اذعان داشت: رشته کوهنوردی تنها رشته ورزش همگانی در استان است که مظلوم واقع شده آن هم در شرایطی که استان ظرفیت و پتانسیل عظیمی در این رشته ورزشی پر طرفدار دارد و میتواند میزبانی همایشها و صعودهای سراسری را داشته باشد.
وی اضافه کرد: متأسفانه مسؤولان ما دیدگاه حمایتی ندارند وقتی به آنها مراجعه میکنیم و میگوییم قصد صعود داریم میگویند چه معنی دارد به بالای کوه بروی و برگردی!!!
هزینه سفرم به بام آمریکای جنوبی ۵ هزار و ۵۰۰ دلار برآورد شده
او البته در تکمیل سخنان خود گفت: حتی دیدگاه مردم نسبت به این رشته و حوزه بانوان تا حدی منفی است.
حاتمی در تشریح مشکلات خود تصریح کرد: تجهیزات کوهنوردی که استفاده میکردم فرسوده شده که این تجهیزات گران هستند و علاوه بر این طبق بررسی که انجام دادهام در صعود به قله آکانگا گوا در ارتفاع ۶ هزار و ۱۰۰ متری باید درباد و بوران حرکت کنم شدت باد زیاد است و حتما باید در این ارتفاع راهنمای شخصی بگیرم و ۱۵۰۰ دلار برای وی پرداخت کنم که از عهده آن بر نمیآیم و فقط توانستهام قراردادی ببندم که یک شرکت آرژانتینی مرا تا پای قله ترانسفر کند چرا که هزینه شرکتهای داخلی سرسام آور و زیاد بود.
او ادامه داد: طبق برآوردی که انجام گرفته هزینه سفرم نیز برای صعود به بام آمریکای جنوبی ۵ هزار و ۵۰۰ دلار برآورد شده و و هزینه بلیط هواپیما هم ۷ میلیون میشود، این در حالی است که موجودی من ته کشیده ،چون دو صعود قبلی را با هزینه خودم انجام دادم و اسپانسر ندارم ولی همه این سختیها و هزینهها را تحمل میکنم و به جان میخرم تا نشان دهم زنان در استان محروم کهگیلویه و بویراحمد چیزی کم ندارند و توانمند هستند.
خانوادهام بزرگترین حامی، پشتیبان و دلگرمی من هستند
حاتمی درباره نقش خانوادهاش میگوید خانوادهام بزرگترین حامی، پشتیبان و دلگرمی من هستند چرا که آنان به علاقه من احترام گذاشتند ،خصوصا برادرم که در بحث هزینههای مالی همیشه حمایتم کرد و پدر و مادرم نیز قوت قلب من هستند و من تمام پیشرفت و موفقیتم را مدیون خانوادهام هستم.
وی همچنین از همنوردانش صحبت میکند و میگوید بعد از خانوادهام همنوردانم بزرگترین حامی و دلگرمی من در این مسیر سخت و پرخطر هستند و حکم یک خانواده را داریم.
حاتمی ادامه داد: در گروه فردی بنام محمد جواد دلداریان را داریم که سر قدم برنامههای ما در پروژه ملی ققنوس است و بدون هیچ چشمداشتی به کمک میکنند و به طور مثال در همین پروژه ملی ققنوس اگر میخواستیم راهنما بگیریم برای هر قله کمتر از ۵۰۰ هزار تومان نمیگرفت ولی وی بدون چشم داشت و توقع این کار را انجام میدهد و من به شخصه من وقتی پشت سر او حرکت میکنم دقیقا حس میکنم پشت سر پدرم هستم و حضور آقای دلداریان تکیه گاه و مایه دلگرمی گروه است و اعضای تیم به وی لقب خلبان زمینی را دادهاند که جا دارد از وی تقدیر ویژه داشته باشم.
او در پایان از ریاست دانشگاه پیام نور و صدا و سیمای مرکز استان بخاطر همراهی و حمایت هایشان نیز تقدیر کرد.
گفت و گو -مرضیه دادگر
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد