منِ ۶۰ ساله متوفای همان ۶۶ روز پیشِ خبرهایم
- شناسه خبر: 6716
- تاریخ و زمان ارسال: 8 اردیبهشت 1397 - 06:08
فصلی نو – فرزانه رضایی
۶۰سالگی برای من همیشه معنای به ثمر رسیدن و نتیجه دادنِ ایامِ تکرار نشدنیِ جوانی بود، اما افسوس مُژگانَم تو چیدَنی شدی . . .
وقتی صحبت از نبودن و ندیدنِ تو میشود به اینکه خبرها چقدر بی خبر از احساس منتشر میشوند، می گریم . . .
وقتی تیتر خبرِ امروز خیلی عادی بگوید که ۶۶ روز از آن حادثه گذشت بی آنکه بداند چه بر ما گذشت ، در من حادثه ای تلخ تر رو به وقوع است و قلبم رو به سقوط، و اینکه امروز برایِ من هزار و سیصد و نود و هَفتُمین بهار پس از تو است دردناک تر است . . منِ ۶۰ ساله متوفای همان ۶۶ روز پیشِ خبرهایم،
دُختَرم همین که چگونه بگویم …….
همین که زبانم لال سنگِ عظیمِ قبر تو “دنا” هر روز از شمالِ خانه ی خاطراتمان پیداست و بتوانم هر کجای شهرمان که باشم تو را نظاره کنم و تو را از دور سلام کنم مرا نفسی دوباره برای زندگانی ست . راستی دیگر دنا صدایش نمیکنم و دنایِ مُژگانَم نام نهادَمَش .
دخترم روزی که نام تو را مژگان نهادم ، نمیدانستم که چه ارتباط نزدیکی میان تو و چشم هایم هست ، افسوس نمیدانستم که روزی مُژه گانم هر روز به سوگَت ب’ا’ر’ا’ن’ی’س’ت’.’.’.’.’.’.’.’. و دریای دلم طوفانی …
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد