دیارمان را با آمارهای ساختگی برای مسئولان کشوری گلستان و آباد جلوه ندهید
- شناسه خبر: 938
- تاریخ و زمان ارسال: 21 فروردین 1395 - 04:44
فصلی نو،پیمان فرامرزی
تیم مدیریتی استان به دستور استاندار مشغول گردآوری کتابچه ای از عملکردهای خود برای ارائه به وزارتخانه ها و هیات دولت هستند. کتابچه ای که احتمالا در آن کهگیلویه و بویراحمد، گلستان عمران و آبادی جلوه داده می شود و وزیری که حتی یکبار پایش به این استان باز نشده ….
تیم مدیریتی استان به دستور استاندار مشغول گردآوری کتابچه ای از عملکردهای خود برای ارائه به وزارتخانه ها و هیات دولت هستند. کتابچه ای که احتمالا در آن کهگیلویه و بویراحمد، گلستان عمران و آبادی جلوه داده می شود و وزیری که حتی یکبار پایش به این استان باز نشده با خواندن این کتابچه احتمالا چنان غرق در آمار و ارقام ها می شود که گلستان ساختگی کهگیلویه و بویراحمد را باور می کند. هرچند منکر عملکرد و برخی فعالیت های دولت های مختلف و در کل خدمات ارزنده نظام جمهوری اسلامی در استان نیستیم، اما بر این باوریم که آنچه که عیان است، فقر، محرومیت و بیکاری است و همین معضلات است که باید به تهران گزارش شود و تیم مدیریتی استان باید کتابچه فقر استان را منتشر کند.
کهگیلویه و بویراحمد فقیر است!!
استان کهگیلویه بویراحمد را سرزمین چهارفصل بنامیم، یا با لقب نفت خیز بخوانیم، یا پسوند سرزمین پتانسیل های نهفته در زیر و روی خاک را به آن بدهیم؛ بازهم کهگیلویه و بویراحمد فقیر است. آمارها و ارقام های ارائه شده – حتی اگر صحت آنها را بپذیریم- در مقابل نداشته ها لنگ می اندازند. استاندار و تیم مدیریتی وی که چندین سفر نمادین به مناطق فقرزده این استان داشت، باید به خوبی آگاه باشند که مردم این استان در چه محرومیت هایی به سر می برند. پیشتازی کهگیلویه و بویراحمد در بیکاری، نداشتن بزگراه، راه آهن و فرودگاه، نداشتن صنایع بزرگ و رکود و تعطیلی حاکم بر صنایع کوچک و شاید هزاران مولفه منفی دیگر گواهی است بر ادعای محرومیت در این استان.
با ورود به شهرها و روستاهای کهگیلویه و بویراحمد می توان فقر و محرومیت را از چهره شهر و روستا خواند. شاهد مثال هم مرکز استان که از کمترین ها بی بهره است از سینما و مراکز فرهنگی گرفته تا مبلمان شهری و زیرساخت های گردشگری. شهر نفت خیز گچساران هم وضعی بهتر از مرکز استان ندارد و علی رغم اینکه پتانسیل توسعه را دارد اما چهره این شهر به روی حتی ساکنانش اخم کرده و از بافت فرسوده اش تا مبلمان شهری اش گویای عدم توسعه یافتگی هاست. دهدشت، لنده، بهمئی، چرام، باشت و سی سخت هم مانند مرکز استان و گچساران، خود سیمای فقر را نمایش می دهند و زبان گویای محرومیت هستند.
در تمام معیارهای توسعه، کهگیلویه و بویراحمد از محرومیت رنج می برد و تاکنون هیچ جراح متبحری بر صندلی مدیریت استان تکیه نزده است که بتواند این دمل چرکین را از پیشانی این استان بردارد. بلکه همه گرفتار ارائه آمار و ارقام شده اند و آمار و ارقام ها محرومیت ها را فریاد نمی زنند. امروز هم آمارهای فراوانی از ساخت سرویس های بهداشتی گرفته تا نصب تیر برق در کهگیلویه و بویراحمد منتشر می شود و هرکدام عملکرد یک مدیر را می رساند اما قبل از بالیدن به این عملکردها باید وقتی که زیلایی، سیلاب کلوار، ممبی و دیگر نقاط محروم استان را می بینیم، وجدانمان به درد بیاید.
آمار نداشته های استان را منتشر کنید
شعارزدگی و عدم تعهد به بیان نداشته ها و واقعیات به دلیل ترس از دست دادن پست و مقام، از عوامل اصلی استمرار محرومیت در استان است. در دولت فعلی، علی رغم اینکه دولت تقریبا سال پایانی خود را سپری می کند، اما هنوز هیات دولت به کهگیلویه و بویراحمد سفر نکرده است. از آن طرف معدود مسئولین رده بالای کشوری نیز که به این استان سفر کرده اند، تنها از معدود جای های خوب شهر عبور داده شده اند و از پتانسیل ها و شعارها برایشان گفته شده است. آیا هیچ شنیدید که آقای استاندار، مسئولین کشوری را به دیدار محرومیت ها ببرد و از فقر ها و نداشته ها برایشان بگوید؟
گزارش عملکردها گویای حقایق نیستند، هر چند که ما دست هر مسئولی را که عملکردی مفید از خود برجای بگذارد، می بوسیم اما اینکه بر محرومیت ها سرپوش بگذاریم و آنها را از دید مقامات بالا و صاحب منصبان کشوری پنهان کنیم، عملی غیر قابل بخشش و ظلمی بزرگ بر استان توسط خود مسئولین استانی است. گناه نابخشودنی دیگر نیز خدای نکرده آمارسازی است، اینکه مدیری برای چند صباحی ماندن بر صندلی مدیریت به ارائه آمارهای دروغین به وزارتخانه ها و سازمان های کشوری بپردازد.
واقعیت این است که عملکردها نیز قابل بررسی و ارزیابی هستند و معیار تأثیرگذاری یک عملکرد بر رفع محرومیت از استان، می تواند محک مناسبی برای بررسی عملکردها باشد. اینکه مدیران لیست های بلند و بالایی از فعالیتهای دوران مدیریتی خود ارائه کنند، قابل قبول نیست. باید تک تک این عملکردها سنجیده شوند که آیا نقشی در توسعه استان داشته اند یا فقط هدر رفت اعتبارات بوده اند و آیا امکان انجام بهتر این فعالیت وجود داشت. اگر عملکرد یک مدیر از این سنجش کیفی موفق بیرون آمد، آن وقت است که می توان گفت که دارای عملکرد مثبت بوده است.
امروزه شاهدیم که همه ادارات و نهادهای استان، در رسانه ها و جلسات، سیاهه هایی از عملکرد خود منتشر می کنند اما واقعیت را بر روی زمین که می نگریم، همچنان محرومیت و فقر حاکم است و پیشرفتی حاصل نمی شود. پس این عملکردها کجاست؟ چرا این همه عملکرد که مسئولان سابق و کنونی استان ارائه می دهند، موجب پیشرفت نمی شود که هر روز در برخی از شاخص ها و در قیاس با دیگر استان ها، پسرفت نیز داریم.
متاسفانه ارائه کمی آمارها و آمارسازی بلای جان توسعه این استان شده است و از شخص استاندار تا مدیران زیر مجموعه وی هرکدام تعداد زیادی آمار و ارقام منتج شده از عملکرد خود دارند اما واقعیت حرف دیگری (خلاف آمارها) می زند.
در کنار انتشار این آمارها و عملکردها، گلستان جلوه دادن کهگیلویه و بویراحمد برای مسئولان کشوری درد دیگر توسعه استان است. اغلب مدیران استان سعی می کنند که برای ماندگاری خود، این استان را گلستان جلوه دهند و بر نیازها و محرومیت ها سرپوش بگذارند تا موجب رنجش خاطر مسئولان کشوری به سبب کم کاری مدیران استان نشوند. این درد را می شد از جلسات استاندار با برخی مسئولانی که به استان می آمدند، فهمید. استاندار کهگیلویه و بویراحمد که در جلسات درون استانی تاکید ویژه بر برنامه محوری و درخواست محوری در مواجهه با صاحب منصبان کشوری داشت، به ناگاه در برخورد با آنها رنگ عوض می کرد و بیشتر متکی بر شعار، بیان پتانسیل ها و پوشاندن فقرهای اساسی می شد که این رویه تاکنون باعث شده است که چهره واقعی کهگیلویه و بویراحمد برای مسئولان کشور ترسیم نشود. به ویژه تکیه بر شعار «کهگیلویه و بویراحمد محروم نیست بلکه نیازمند است» کهگیلویه و بویراحمد را در فقر پنهانی خود بیشتر فرو می برد.
حال فرصتی فراهم شده است که در آن مسئولان استانی ، شاید به درخواست دولت و برای فعالیت تبلیغاتی انتخاباتی، عملکرد خود را گردآوری کرده و برای وزارتخانه ها ارسال نمایند. البته نحوه برخورد مدیران استان با این موضوع قابل پیش بینی است، همه آنها سعی خواهند کرد که چهره ای فعال، پرکار و دارای عملکرد از خود بسازند اما باید گفت که فرصت ارزیابی مدیران دولت تدبیر و امید در استان فرارسیده است و پس از حدود سه سال فعالیت دیگر مجال آن رسیده است که در ترازوی افکار عمومی سنجیده شوند. البته نه با آمارها و ارقامی که خودشان ارائه می دهند که براساس نداشته ها و نیازهای استان در هر حوزه، می توان پی برد که تیم مدیریتی موسی خادمی چه عملکردی از خود برجای گذاشته است؟
سند توسعه استان کجاست؟
پیش از همه مدیران استانی، استاندار کهگیلویه و بویراحمد به عنوان مدیریت ارشد استان باید پاسخگوی عملکرد خود باشد. استاندار کهگیلویه و بویراحمد سندی را تحت عنوان «سند چهارساله توسعه کهگیلویه و بویراحمد» منتشر کرد و در آن وقت مدعی شد که این سند نه تنها موجب برنامه محوری، یکسان سازی و هماهنگ سازی عملکردها و جلوگیری از موازی کاری که موجب توسعه استان هم می شود. دوره استانداری موسی خادمی در دولت یازدهم رو به اتمام است و نه تنها کهگیلویه و بویراحمد توسعه پیدا نکرد، بلکه حتی اغلب شاخص های تعریف شده در سند توسعه هم محقق نشد. البته جای سوال است که چرا استاندار کهگیلویه و بویراحمد پس از مدت کوتاهی، سرپوش بزرگی بر سندی که خود تدوین کرده بود، گذاشت و هیچ گاه دیگر حرفی از آن به میان نیاورد. آقای استاندار سند توسعه استان کجاست؟ آیا اصلا خاطرتان هست که چنین سندی تدوین کردید؟
البته که استاندار کهگیلویه و بویراحمد در کتابچه مدیرانش تعداد بسیاری عملکرد خواهد گذاشت و هر مدیری را که تعداد صفحات اختصاص یافته از کتابچه را پر از عملکرد نکرد، مورد غضب استاندار واقع می شود اما فرصت آن فراهم شده است که عملکرد موسی خادمی براساس سند توسعه چهارساله استان که دستپخت خود وی برای توسعه کهگیلویه و بویراحمد بود، سنجیده شود. آقای استاندار باید پاسخگو باشد که به چه میزان در زمینه سند توسعه استان موفق عمل کرده است و در واقع چقدر عملکرد دارد و به چه میزان نمره منفی می گیرد.
میزان موفقیت هرکدام از مدیران استانی را نیز براساس همین سند که استاندار کهگیلویه و بویراحمد با افتخار آن را منتشر کرد، می توان سنجید و ارزیابی کرد و معیار دقیقتر این ارزیابی نیز واقعیت های موجود در استان در زمینه توسعه است.
به هر حال کتابچه ای تحت عنوان عملکرد مدیران کهگیلویه و بویراحمد در دولت تدبیر و امید منتشر خواهد شد اما ارائه این آمار و ارقام ها دردی از این استان دوا نمی کند، شاید بهتر است یکبار عملکردها به جای تحلیل های آماری و کمی در ترازوهای کیفی سنجیده شوند که البته نه آقای استاندار و نه مدیران زیرمجموعه اش دوست ندارند که ارزیابی کیفی شوند، وگرنه یکبار برای همیشه دست از ارائه این آمارها بر می داشتند. اما حداقل کاری که می توانند بکنند این است که استان را با آمارهای ساختگی برای مسئولان کشوری گلستان و آباد جلوه ندهند، کهگیلویه و بویراحمد فقیر است و اگر تیم مدیریتی استان دلسوز باشند به جای کتابچه عملکرد مدیران، کتابچه فقر استان را منتشر می کنند تا اشک در چشم هر خواننده ای جاری کند.
روزنامه امید مردم
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد