سید موسی خادمی، در مسیر واقعی سیاست های دولت تدبیر و امید
- شناسه خبر: 3353
- تاریخ و زمان ارسال: 22 اسفند 1395 - 10:50
فصلی نو-علی تاج امیری
دراین روزهای پایان سال وقتی رسانه¬ها، سایتها و شبکه های اجتماعی استان را ورق می ز¬نیم بجای اینکه به هموطنان نوید سال جدید را دهند برای انتخابات ۹۶ صف آرایی کرده اند. البته این اقتضای استان ماست که شش ماه پیش¬تر به پیشواز انتخابات ها برویم. علیرغم اینکه انتظار می رود مدیران کارکرد دور اول دولت را تجمیع و یکی پس از دیگری به سمع عموم برسانند، گویا منتقدین و مغرضان پیش دستی کردند و گوی سبقت را از دولتمردان تدبیر و امید ربودند.
برخی منتقدین از مدیریت ارشد استان برای اجرای بهتر سیاستهای دولت در نشست های مشورتی خواستار یک سری اصلاحات مدیریتی هستند و این کاری نیک و پسندیده است و برخی دیگر پا را فراتر گذاشته و همسوی با مغرضان، شخص استاندار را نشانه گرفته اند؛ دقیقا در زمانی که استاندار و مجموعه تیم مدیریتیش می بایست زمینه استان را برای دو انتخابات مهم و همین طور مسافران و گردشگران نوروزی مهیا کنند. بر نگاه مخالفین و مغرضان کسی خرده نمی گیرد و گلایه ای هم نیست؛ نیش عقرب نه از ره کین است؛ اقتضای طبیعتش این است. اما اینکه چرا تعدادی از همراهان دولت در این موقعیت حساس زمانی، شخص استاندار را هدف گرفته اند، خارج از دو حالت نیست: یا بر اثر فشارهای بیرونی در مارتن سیاست نفس بریدند؛ یا هم اینکه در معادلات سیاسی استان سهمی را برای خود ترسیم اما ناکام مانده اند.
اگر بخواهیم تحلیلی بر عملکرد و کارآیی مدیریت ارشد استان در طول این سه سال و نیم داشته باشیم، ابتدا باید گریزی به روند شکل گیری دولت بزنیم و در ادامه ببینیم رییس جمهور و هیات دولت از مدیران ارشد استانها چه برنامه هایی را خواستارند و چه توقعاتی را انتظار می کشند؟
پس از اتفاقات سال ۸۸ و تنگ نمودن عرصه بر فعالیتهای اصلاح طلبان و نارضایتی مردم از ناکارامدی دولت وقت، هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان معتدل نگران روند ادامه مدیریت کشور بودند و بر حسب تعهد و تکلیفی که نسبت به نظام، انقلاب و اهداف انقلاب داشته اند به میان مردم آمده اند و مردم هم به آمدنشان چراغ سبز نشان داده اند. این ورود ابتدا با دو طیف اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل شکل گرفت که بعدا بخشی از بدنه اصلاح طلبان موسوم به اصلاح طلبان معتدل با درک وضع موجود و برخی مصالح و ملاحظات به اصولگراهای معتدل نزدیک شدند و در واقع ساختار اولیه دولت فعلی را با اولویت قانونگرایی، عقلانیت، اخلاق مداری، تعامل با دنیا، رفا و معیشت مردم پایه ریزی کردند. اگر به این شعارها دقت کنیم، می¬بینیم که ، سیاست های اصلاح طلبان واقعی یعنی آزادی بیان و اندیشه، فضای باز سیاسی در جامعه و دانشگاه، نقد حاکمیت، پاسخگو بودن همه ارکان نظام به مردم، حقوق شهروندی، اصلاح برخی ساختارها در بدنه نظام، گفتگوی تمدنها و … به درستی در طرح اولیه برنامه های دولت فعلی گنجانده نشد؛ گرچه ممکن است از برنامه های بلند مدت دولت تدبیر و امید باشند، اما اولویت دار نیستند. تیم نزدیک به رئیس جمهور اعم از معاونین و مشاورین بجای اینکه ساختار سیاسی داخلی را تقویت کنند بیشتر به فکر توسعه مسائل اقتصادی کشورند.
اما اصلاح طلبان واقعی که مصلحت کمتر چاشنی برنامه هایشان بود و بعد از یک وقفه هشت ساله دوباره از حمایت مردمی خوبی برخوردار شدند مصمم و پایبند به ادامه راه اصلاحات دوره خاتمی بودند که بعدها با محوریت آقای دکتر عارف در آستانه انتخابات ۹۲ اعلام موجودیت کردند. هرچه به روز برگزاری انتخابات نزدیکتر می شد، با تخریب چهره های شاخص اصلاح طلبان، دوقطبی کردن انتخابات در این جریان و تعدد کاندیداها برای پراکندگی آرا (تاکتیکی که نظیرش را در انتخابات مجلس شورای اسلامی شهرستانهای بویراحمد و دنا پیاده نمودند اما ناکام ماند)، ادامه روند انتخابات برای اصلاح طلبان خوشایند نبود و اصلاح طلبان واقعی از همان ابتدا با تصمیم تاریخی دکتر عارف و تشکیل ائتلاف، بخشی ار خواسته های خود را بر زمین گذاشته اند و از اینجا به بعد بیشتر دنبال نتیجه بودند تا تحمیل برنامه های خود.
لذا چون اصلاح طلبان در دو مرحله یکی در زمان کناره¬گیری دکتر عارف و دیگری در هنگام طرح برنامه های دولت فعلی از بخشی مطالبات خود فاکتور گرفتند، تا مبادا سرنوشت انتخابات به شکل دیگری رقم خورد، طبیعی است تا پایان این دولت برنامه های اصلاح طلبان کمال و تمام اجرا نخواهد شد.
با این اوصاف آیا انتظاری که اصلاح طلبان واقعی از دولت فعلی و به تبع آن از استانداران دارند، خواسته¬ای معقول است؟
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد