به قلم میر آرش تقوی – قرن نو ،نیازهای نو،انتخاب های نو
- شناسه خبر: 13742
- تاریخ و زمان ارسال: 27 اسفند 1399 - 00:09
فصلی نو- میرآرش تقوی
چند ماهی تااولین انتخابات قرن پانزدهم باقی مانده است و کیست که نداند دکان اصلاحطلبی واصولگرایی دیگر رونق ومشتری چندانی ندارد و فضای جامعه بشدت تشنه ی شنیدن گفتمانهایی جدید و متناسب با نیازهای روز است.
نسل اول انقلاب که ظرف چهل سال گذشته حاکم مطلق العنان وبلامنازع فضای سیاسی و مدیریتی جامعه بوده وهست ، چشم بر همه واقعیات روز نابینا کرده اند، بر صف بندی دوقطبی اصرار می ورزند و همچنان بر پایداری دولبه قیچی اصلاح واصول متفق القولند وراه رابر هر اندیشه جدید بسته ومی برند و نمی دوزند.
یک لبه این قیچی اصولگرایانی هستند که طبق رسم معمول هشت سال چپ وهشت سال راست ،ریاست جمهوری آینده راحق خودمیدانند و با چنته ای خالی از هر ابتکارعمل ویا ایده ای جدید، اما پر از ادعای ناتوانی و شکست اصلاح طلبان در اداره مملکت وبزرگنمایی مشکلات معیشتی مردم که واقعا بزرگ هم هست، تمامی تخم مرغهای خود را در سبد ضعف دولت روحانی وشکست برجام چیده اند وسنگر گرفته پشت خاکریزی از تورم،بیکاری ،گرانی ،مشکلات ارزی، مسکن ،ازدواج،درمان و……..باخیالی راحت از پیروزی از مدتها قبل بر سر غنائم فتح درحال چانه زنی و اردوکشی هستند و هر روز گروهی از یک کاندیدای جدید رونمایی می کنند تا در کنار میز ائتلافهای آینده جایی داشته باشندو دراین بین از هیچ خودزنی وتخریبی هم دریغ نمی کنند تا سهم بیشتری از دولت آینده ومواهبش را پیشخور کنند
لبه ی دیگر این قیچی اصلاحطلبان هستند ‘فربه وبی حوصله از هشت سال حکومت سهل الوصول درسایه ی تکرارها وحراج سرمایه های اجتماعی جنبش اصلاحات و قربانی کردن اعتماد مردم
هشت سال بازی با ارز و رانتهای هزاران هزار میلیارد تومانی که بین نور چشمی ها دست به دست می شد .
هشت سال حراج همه چیز از وزارت خانه ها وردیف های لیست امید تا صندلی های مدیرعاملی بانکها وهلدینگها
هشت سال آرزو و انتظار طلوع خورشید از غرب
هشت سال فرار به جلو
از وعده ها صدروزه و یک ساله تا گره زدن همه چیز حتی آب خوردن به تحریمها وبرجام
پشت به این هشت سال سیاه،همچنان فصیح وبلیغ آزادی کذایی را جار میزنند ودر فرار سریع به جلو سعی در برائت از روحانی وهشت سال گذشته را دارند
وهرچهارسال یکبار روز از نو روزی از نو
آیا واقعا میتوان باور کرد مدعیان اصلاح و اصول صدای مهیب شکستن استخوانهای مردم بین لبه های برنده این قیچی به وسعت ایران بزرگ را نمی شنوند که اینگونه خود را به نفهمی میزنند؟
اما مردم …..
واما مردم !! گیرافتاده در میان دولبه ی برنده ی این قیچی هولناک ، اما وفادار و نجیب چشم براه حرفی صادقانه و مردی صادق ،آرزومند احیای اصول
گوش بزنگ صدای خرد شدن حلقه های بسته مدیریتی که چهل سال است یک سیکل معیوب را مرتبا تکرار میکنند
آرزومند میدانداری جوانان انقلابی که پشت خط مدیران تغییر ناپذیر دهه هاست مانده اند و مو سفید کرده اند
ایران و ایرانی خسته از کهنگی تغییرناپذیر این معتادین به ریاست ونه عاشقان خدمت ،هوایی تازه وفضایی تازه را فریاد میزنند
آیا دیگر کافی نیست ؟همه چیز زیادی نخ نما نشده است ؟
آیا مدعیان اصولگرایی مردم را آنقدرفهیم سراغ ندارند که بفهمند صیانت از بیت المال و رعایت حقوق شهروندی مردم ومبارزه با تبعیض وفساد اصلی ترین اصول نظام اسلامی هستند ودر راستای رسیدن به هیچ هدفی نمیتوان آنها را نادیده گرفت ویا پایمال کرد؟
پس چرا هرجا پرونده ای از مفاسداقتصادی باز میشود غالبا نام مدعیان اصولگرایی مطرح است؟
آیا واقعا مدعیان اصلاحطلبی فکرمیکنند مردم آنقدر از تفکر عاجزند که هنوز نمیدانند آنچه این آرزو فروشان بعنوان آرمانهای اصلاحات جار میزنند همان آرمانهای انقلاب واصول اولیه نظام اسلامیست که در سالهایی که عنوانهایی از قبیل کارگزاران و... را یدک میکشیدند زیر لایه های رانت خواری ، سیاست بازی ومردم فریبی دفن کرده اند ؟
پس چرا در حکومت اصلاحطلبان منتقدان رابیسواد خوانده و روانه جهنم میکنند؟
چرا ردیف های لیست های انتخاباتی به مزایده گذاشته می شوند؟
بااین اوضاع چگونه اصلاحطلبانی هستند؟
براستی وقت آن نرسیده است که این کهنسالان حریص به این باور برسند که سالهاست جامعه از آنها عبور کرده وآنها جا مانده اند و بیش ازاین آبرو و حیثیت نظام وانقلاب را هزینه صندلی هایشان نکنند؟
هر طور هم حساب کنیم سهمشان را از سفره ی انقلاب برداشته اند.
اگر مردم ساکتند از نجابت است ونه حماقت
نظام مقدس جمهوری اسلامی ریشه در جان و دل این مردم دارد
نظام اسلامی نتیجه ایثار وازجان گذشتگی است
چه کسانی است که سالها در زندانهای رژیم شاهنشاهی از دیدن نور خورشید محروم بودند و وحشیانه ترین شکنجه ها را تحمل کردند
چه جوانان برومندی که توسط ساواک ربوده شدند ودیگر اثری از آثارشان پیدانشد و والدینشان چشم به راه چشم از جهان فروبستند
چه نوجوانانی که در جبهه های غرب وجنوب داوطلبانه دل به دریای مین زدند وآسمانی شدند
هرکدام از این صندلی های مدیریتی حاصل خون ده ها هزار جوان آرزوبه دل مانده است
مردم آگاه و نجیبند ومیدانند شرکت درانتخابات مملکت را از طمع بیگانگان بیمه میکند واگر نبود این اصل مهم هیچکس علاقه ای به انشای نامهای تکراری بر برگه های رای ندارد
مثالی آشنا برای مردم کهگیلویه و بویراحمد؛
دختران دیشموکی در آتش محرومیت میسوزند و دلسوزی پیدانمیشود که بیندیشد در زمان طاغوت عمق محرومیت بیشتر بود اما خودکشی اینچنین باب نبود؟؟؟؟؟
چه شد که حتی اعتقادات مذهبی دیگرمانع خودکشی نمیشود؟؟؟
چه شد کا بعد چهل سال حکومت اسلامی و هزینه های نجومی تبلیغات اسلامی و……….به اینجا رسیدیم ؟
کی میخواهید باور کنید کارتان درست نیست؟
خدا میداند وقت آن رسیده است که این کلیشه های پوسیده را بشکنیم و این انحصار فساد انگیز را نابود کنیم
دیگر نه نطق های آتشین مدعیان اصلاحات ونه جلسه های مثلا همفکری بازنشستگان مدعی اصولگرایی زمینه ساز پیروزی در انتخابات نیست
جامعه به گفتمانهایی نو مطابق با نیازهای روز محتاج است
نسل نو حرف نو برپایه اصولی محکم وقابل دفاع می خواهد
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
خداوند همه مارا هدایت کند تا قدم و قلم را جز برای رضای خدا برنداریم وسایه نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری عزیز را بر مرزوبوم ایران بزرگ مستدام دارد.
میر آرش تقوی
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد